به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور درباره «خنداننده شو» را در ادامه بخوانید.
خبرآنلاین درباره برنامه «حالا خورشید» با حضور وزیر امور خارجه نوشت:
صبح امروز وزیر امور خارجه کشورمان در برنامه حالا خورشید شرکت کرد و به سوالات رشید پور مجری برنامه پاسخ داد.
صبح امروز رشید پور مجری معروف شبکه صدا و سیما جمهوری اسلامی که برنامه حالا خورشید را در دست اجرا دارد، در مصاحبه با دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان، گفت: «خزر را چند فروخته ای؟»
در همین رابطه دکتر رضا نصری حقوقدان بین الملل در واکنش به این لحن نسنجیده مجری تلویزیون در کانال تلگرامی خود نوشت:
اینکه در رسانه ملی از وزیر امور خارجه بپرسند «خزر را چند فروختهای» و بعد این پرسش را «سئوال مردم» معرفی کنند نه در شأن مردم است نه در شأن جایگاه حقوقی و حقیقی دکتر ظریف.
طرح این پرسش از زبان مردم یا بکار بردن واژه «خیانت» از جانب مردم این تصور را در افکار عمومی جهان ایجاد میکند که مردم ایران مردمی ناآگاه یا فریبخورده هستند که نه تنها از تاریخچه ۲۰ سال مذاکره در مورد دریاچه خزر بی اطلاعاند بلکه آنقدر این موضوع برایشان کم اهمیت بوده که حتی زحمت نکشیدهاند
به متن کنوانسیون - که در دسترس همه است - مستقیماً مراجعه کنند یا دستکم از متخصصین و جامعه دانشگاهی خود در این باره پرسوجو کنند. تصویری که امروز مجری صدا و سیما تداعی کرد، تصویر ملت غافلی است که غالباً به تکرار تبلیغات چند شبکه ماهوارهای و چند حساب مغرض تلگرامی اکتفا میکند.
حال اینکه حتی یک خط در کنوانسیون خزر یا حتی یک روز در کارنامه چهل سال خدمت دکتر ظریف توجیهگر طرح این پرسش سخیف از تریبون رسانه ملی نیست.
جا دارد صدا و سیما و آقای رشیدپور بابت این پرسش نامتعارف از افکار عمومی و وزیر امور خارجه دلجویی کنند.
روزنامه رسالت در مطلبی علیه سلبریتی ها نوشت:
سخنان آقای کیانیان در تشییع جنازه مرحوم دری برای خیلیها به غایت اعجابانگیز بود. حداقل از جناب کیانیان انتظار نمیرفت. خیلی فکر کردم این سخنان را باید چطور تحلیل کرد، این که «در این 40 سال حتی یک روز خوش هم ندیدم.» سخن درشتی بود، حتی اجازه نمیداد پاسخ دهیم. چه چیز را باید پاسخ میدادیم؟ مثلاً میگفتیم نه اشتباه میکنید، در این 40 سال روز خوش هم داشتیم؟ بیمعنی بود. باید رها میکردیم.
تا اینکه چند روز پیش گوشهای از مراسم عروسی خانم پاکدل و آقای کاظمی هم منتشر شد. پیشتر فیلم های عروسی آدم های مشهور، در شبکه های زیرزمینی و قاچاقی منتشر می شد و حالا خود عروس و داماد فیلم شان را منتشر کردند تا در معرض قضاوت باشند. تا آنجا که یک سلبریتی دیگر می نویسد: «آقای کاظمی این خانم خیلی از سرت زیاده و به خانم عروس هم می گوید کاش کمی بیشتر صبر می کردی.» به همین اندازه زشت و زننده.
این دو ماجرا تنها گوشه ای از حوادث اخیر زندگی سلبریتی هاست. اما غرض این یادداشت نقد ایندو رفتار نیست. ماجرا فراتر از این وقایع است. همه آسیب های دنیای سلبریتی به کنار، امروز ماجرای غم انگیز تری در حال شکل گیری است که ایندو خبر را هم باید در همین درگاه تحلیل کرد.
در روزگاری به سر می بریم که خود سلبریتی ها نیز کم کم مسخ خواهند شد و تغییر شکل می دهند. روزگاری که پلنگهای شاخ دار علیه ستاره ها برمی خیزند.
به زودی با پدیده عبور از سلبریتی مواجه خواهیم بود. این افراد که به شاخ ها و پلنگ های اینستاگرام شهره اند همه امتیازشان را از هنجار شکنی می گیرند. اساسا لاکچری ها، خالکوبی ها، مو هدهدیها و پورشه سوارها ورقاصه ها نسل جدید سلبریتی ها را شکل می دهند.این افراد از هیچ قاعده هنجاری پیروی نمی کنند و همه هنرشان فاصله گرفتن از ارزش های نهادینه شده اجتماعی است.
دنیای امروز دیگر دنیای ستاره ها هم نیست. دنیای اغوا گری است. ستاره ها در یک حوزه رشد کرده و دارای مهارتاند. ستاره بودن یعنی توانایی و استعداد درخشان و خارق العاده در یک هنر داشتن. اما اغوا گری نیاز به هیچ مهارتی جز شورشی بودن ندارد؛ شورش علیه فرهنگ مسلط جمعی. فالش زنی شهرت زاست.
پلنگ های شاخ دار از همه چیز اعتبار زدایی می کنند و رشدشان نیز در همین قدرت قاعده شکنی است. هیچ کس نمی داند تتلو با این همه توهین و تحقیر و بدریختی و غیره چرا شهرت پیدامی کند؛ هیچ نیست جز شورشگری.
پلنگ ها و شاخ های اینستاگرام چهره های به غایت معمولی و غیره ستاره ای اند که بدون هرگونه استعدادخاص یا امتیاز ویژه ای شهرت یافته اند و امروز بازارگردانی می کنند و پدیده اینفوئنسرها را در تبلیغات سوداگرانه شکل داده اند.
و اما آسیب بزرگ اینجاست که جریان سلبریتی سنتی ما چاره ای ندارد جز حرکت در مسیر پلنگ های شاخ دار. در غیر اینصورت از شهرت می افتند. امروز کیانیان نیز مجبور است نقد وضع موجود را با تعابیری شبیه تتلیست ها بیان کند: 40 سال است ....
امروز سلبریتی ها نیز در حال مسخ شدن هستند چون باید برای بقای خود، با این موج جدید شهرت فزایی همراه شوند. شهرتی که در هنجار شکنی و سرکشی نهفته است.
تا دیروز مهمترین آسیب سلبریتی ها این بود که زندگی شان الگوی بخشی از جامعه می شد اما امروز ماجرا بسیار غمانگیزتر است چون خود سلبریتی ها نیز مجبورند برای شهرت بیشتر زندگی نمایشی پیدا کنند و اینبار زندگی نمایشی شان به جامعه منتقل می شود.
مثل مراسم عروسی خانم پاکدل و اظهارات اخیر آقای کیانیان. حال آنکه زندگی نمایشی او هیچ چیز جز شورشی بودن نیست. بگذریم که امروز مسئولان ما هم برای موثر بودن مجبورند سلبریتی طور وارد رقابت لایک خوری شوند. نمونه اش عکس سلفی نماینده ها با خانم موگرینی یا جشن فلان نماینده به خاطر افزایش تعداد فالورها و غیره.
روزنامه ایران برای اکبر عبدی نوشت:
برنامهای با محوریت اکبر عبدی، بازیگر کهنه کار سینما و تلویزیون روی آنتن میرود و به هر دری میزند تا مخاطب را سرگرم کند و او را بخنداند، اما تلخی ماجرا آنجاست که همه این تمهیدات راه به جایی نبرده و نتیجه چیزی جز طرح مسائل روز و مبتلابه مردم با لودگی و با نگاهی بشدت لوث شده، نبوده است.
اکبر عبدی حالا بیش از یک ماه است که با برنامه شبانه «شبی با عبدی» به خانههای تماشاچیان تلویزیون میآید؛ برنامهای که در ابتدا نام «عبدی شو» را یدک میکشید اما با تغییر و تحولی که در تیم برنامهسازی و تهیه کنندهها صورت گرفت، اسم برنامه نیز تغییر کرد و شبی با عبدی نام گرفت. برنامهای که با محوریت اکبر عبدی، بازیگر کهنه کار سینما و تلویزیون روی آنتن میرود و به هر دری میزند تا مخاطب را سرگرم کند و او را بخنداند، اما تلخی ماجرا آنجاست که همه این تمهیدات راه به جایی نبرده و نتیجه چیزی جز طرح مسائل روز و مبتلابه مردم با لودگی و با نگاهی بشدت لوث شده، نبوده است. همه اینها را که جمع بزنیم و البته انصاف را هم چاشنی قضیه کنیم، باید بگوییم در نهایت این اکبر عبدی است که با بهرهگیری نادرست از کاراکترش، این وسط به ثمن بخس خرج میشود!
مخاطب ایرانی خاطرات بسیاری از فیلمها و نقشهای متفاوت اکبر عبدی در ذهن دارد. اکبر عبدی اقبال آن را داشته است که طی دو دهه با شماری از بهترین کارگردانهای سینمای ایران کار کند و نقشهایی به غایت زیبا و قابل تأمل بیافریند و بازیهایی متنوع از خود در حافظه بصری ایرانیان به ثبت برساند.
از مستأجر بامزه «اجاره نشین ها»ی مهرجویی تا عقب افتاده گیج و گول «مادر» حاتمی و از ملیجک «ناصرالدین شاه اکتور سینما»ی مخملباف تا «آدم برفی» میرباقری و... همه و همه کارنامهای درخشان از بازیگری برای او فراهم آوردهاند. هرچند این روند بازیگری از میانه دهه 80 قطع شد و اکبر عبدی یکسره سر از کمدیهای نازل و شانه تخم مرغی درآورد؛ کارنامهای که هر چه پیشتر آمده، امکان دفاع از آن نیز کم و کمتر شده است.
روزنامه جوان درباره برنامه «برنده باش» نوشت:
در برنامه پنج شنبه شب مسابقه «برنده باش» که به تازگی از شبکه سه سیما پخش میشود «منوچهر هادی» و همسرش «یکتا ناصر» که با مجری این مسابقه یعنی «محمدرضا گلزار» در سریال «عاشقانه» و فیلم سینمایی «آینه بغل» همکاری کرده بودند، حاضر شدند و در نهایت برنده جایزه ۱۰۰ میلیون تومانی این مسابقه شدند.
حال سوالی که اینجا برای مخاطبان این برنامه پیش میآید این است که آیا حضور این زوج که با آثار سینمایی و تولیدات شبکه نمایش خانگی خود به ثروت و شهرت قابل توجهی رسیدهاند چه ضرورتی برای شرکت در این مسابقه داشته که این زوج هم بتوانند در نهایت با چند سوال ساده و پیش پا افتاده ۱۰۰ میلیون تومان پول ناقابل را کاسب بشوند!
درست همین چند هفته پیش بود که جت الاسلام و المسلمین حسینی قمی با حضور در برنامه سمت خدا شبکه سوم سیما با اشاره به نقل قول رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال ۱۳۸۳ در دیدار با مسئولان فرهنگی از سید قطب گفت: مقام معظم رهبری از قول سید قطب فرمودند؛ "به یکی از کشورهای اروپایی رفتم و دیدم بر سر در کلیسایی نوشتند امشب اینجا برنامه رقص و شادی است. گفتم؛ «مگر میشود در کلیسا چنین برنامهای باشد؟» رفتم دیدم بله بود. این عذر پذیرفته نیست که ما پخش میکنیم تا مردم از پای ماهواره بلند شوند. اگر سوء است و درست نیست چه فرق میکند من پخش کنم یا رقیب من، در هر صورت بد است، چرا من پخش کنم. وی در این برنامه افزود: از جمله سرگرمیها مسابقات است. مسابقات خوب است منتها باید مراقب بدآموزی قولی و عملی در آنها بود. یک روز دیدم در یک برنامه تلویزیونی، پنج میلیون تومان به یک نفر جایزه دادند، برای اینکه به چند سؤال جواب داد، این سرگرمی خیلی جالبی نیست، ممکن است بگویند این کار ترویج علم است. ترویج علم را از یک راه بهتر انجام دهید. این راه ضرر دارد. عدهای که اینگونه مسابقات را نگاه میکنند بیمنطقی به ذهنشان میرسد و از این بیمنطقی سوء استفاده میکنند.
حالا با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری آن هم در شرایطی که عدهای از مردم برای تهیه نان شب با انبوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنند چگونه میشود افرادی خاص و سلبریتی روی موج شانس و قرعه کشی برای مردم ذهنیت سازی کنند و عدهای هم در برنامههای خود با قراردادن جایزههای بزرگ، جذب مخاطب کنند.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
همچنین ستارگان(هنرمندان) نزد مردم محوبیت دارن اما به قول شما پلنگ های شاخدار فقط و فقط معروفن نه محبوب ///خبرگزاری های داخلی ایران خودشون خبر میدن/تحلیل و تفسیر میکنن/و نتیجه گیری به نفع خودشونم میکنن در واقع دیگه اسباب خبررسانی نیستن شدن یه قاضی//حالا از حرفای چند تا سلبریتی لجشون میگیره چون میدونن مخاطبان و طرفداران اونها چند برابر مخاطبان اون خبرگزاریه
چند وقتم هست کسی اختلاس نکرده دلشوره دارم
لطفا با دفتر منظوم به شماره 88990932 تماس حاصل فرمائید.
با تشکر.