به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور را در ادامه بخوانید.
روزنامه شهروند نوشت:
برنامههای استعدادیابی جذاباند. این شکل از برنامهسازی، درحال حاضر شگرد موثری برای جذب مخاطب محسوب میشود؛ چراکه آدمها را به صورت مستقیم درگیر میکند و گاهی مخاطب، خود رسانه و تولیدکننده محتوا میشود. این شکل از برنامهها در ایران دیرتر از دیگر کشورها جا افتاد. خب این چیز عجیبی نیست و ما عادت کردهایم که تلویزیونمان عقبتر از رسانههای دیگر باشد.
صداوسیمای ما انگار منتظر است تا گروهی در رسانه یک کشور ایدهپردازی کنند و ایدهشان جواب بدهد و بعد بروند سراغ کپیکاری. همین کپیکاریها هم البته با اقبال از طرف مردم مواجه شده است. «آقای گزارشگر» یکی از نخستین برنامهها از این نوع استعدادیابیها بود که سال ٩٣ از شبکه سه به نمایش درآمد و بعد از آن برنامههایی مثل «ستاره ٢٠» در شبکه نمایش، «شب کوک» در شبکه نسیم و استندآپ کمدی در برنامه «خندوانه» در شبکه نسیم پخش شد. حالا تلویزیون تصمیم دارد شوهای استعدادیابی را به تمام شبکههایش تسری بدهد و از این طریق مخاطبها را پای قاب خود بنشاند. این روزها خبرهای زیادی از تدارک این نوع برنامهها به گوش میرسد.
استعدادیابی علیخانی در شبکه سه
وقتی علی فروغی مدیر شبکه سه به «حالا خورشید» آمد، یک خبر مهم داد که خیلیها آن را مهمترین گفته فروغی دانستند: بازگشت احسان علیخانی. فروغی گفت: «مجری و تهیهکننده برنامه ماه عسل در زمستان امسال در قالب برنامه استعدادیابی به روی آنتن شبکه سه میرود. به نظر میرسد علیخانی که در برنامههای «صبح آمد»، «ماه عسل» و «سه ستاره» تجربه موفقی را پشتسر گذاشته، باز هم در ساخت این برنامه که ویژه استعدادیابی است، موفق عمل کند.»
کشفهای افخمی در شبکه پنج
مدتی بود که خبر از حضور بهروز افخمی در شبکههای مختلف تلویزیون به گوش میرسید. او بالاخره حرف زد و اعلام کرد که قید برنامه هفت را به دلیل حضور در یک برنامه استعدادیابی در شبکه پنج زده است. افخمی گفت: «پس از دریافت دو پیشنهاد از شبکههای سه و پنج درنهایت به دلیل علاقه خودم به برنامه شبکه پنج ترجیح دادم اجرای برنامه «هفت» را کنار بگذارم. مخاطب این برنامه عموم و بهخصوص نوجوانان و جوانان خواهند بود و «استعدادیابی» نیز یکی از اهداف آن است. برنامه شبکه پنج برنامهای سینمایی با فضایی کاملا متفاوت درخصوص سینمای بینالملل و هنر و فرهنگ است و به زودی وارد فاز تولید خواهد شد. طبق اعلام شبکه پنج اجرا و کارگردانی این برنامه با بهروز افخمی است و انتخاب تهیهکننده برنامه نیز در روزهای آتی در گروه اجتماعی شبکه نهایی خواهد شد.»
فوتبالیها در شبکه دو شناخته میشوند
شبکه دو هم نخستین برنامه استعدادیابی فوتبال برای کودکان و نوجوانانِ ۸ تا ۱۸ساله را تحت عنوان مسابقهای به نام «فوتبالیها» برگزار میکند. کودکان و نوجوانان فوتبالدوستِ سراسر کشور که در رده سنی ۸ تا ۱۸سال قرار دارند، با ارسال نام و نام خانوادگی خود به شماره ۳۰۰۰۰۲۰۲ میتوانند در این مسابقه شرکت کنند. این مسابقه در دو سطح فردی و گروهی برگزار میشود. در رده فردی استعدادهای شرکتکنندگان در بخشهایی نظیر توانایی روپاییزدن، سرعت حرکت با توپ، نقطه زنی در دروازه، پرتاب اوت، دروازهبانی و... مورد سنجش قرار میگیرد.
همچنین در سطح گروهی نیز تیمهایی ۶-۵نفره در مسابقاتی شرکت میکنند که توانایی کار با توپ فوتبال و فعالیت گروهیشان مورد بررسی قرار میگیرد. فصل اول «فوتبالیها» که قرار است در ایام دهه فجر روانه آنتن شود، به کشف استعدادهای کودکان و نوجوانانی اختصاص دارد که در مرحله اول از میان علاقهمندانِ حضور در این مسابقه انتخاب شدهاند.
فرصتی برای بازیگری در شبکه نسیم
نسیمیها هم که تجربه قابل توجهی در این نوع برنامهها دارند، عقب نماندهاند و «هنرپیشه» را تدارک دیدهاند. این برنامه قرار است به زودی روی آنتن شبکه نسیم برود و به شناسایی استعدادهای بازیگری بپردازد. افراد علاقهمند به حضور در این برنامه باید فایلهای تصویری از خود را به آدرس اینترنتی برنامه بفرستند تا در آن شرکت داده شوند. در معرفی این برنامه در سایت هنرپیشه شو، نوشته شده: «این برنامه یک فرصت بینظیره برای هرکسی که به بازیگری جدی فکر میکنه.
توی این برنامه که از زمستون همین امسال از شبکه نسیم پخش میشه، استعدادهای بازیگری کشف میشن، توسط اساتید بنام بازیگری ایران آموزش میبینن، نگاه هنرمندانه بزرگان سینما و تئاتر ایران نقدشون میکنه و با رأی مردم قدم به قدم به ستارهشدن نزدیکتر میشن. پس اگه بازیگری هستی که تا الان مجال دیدهشدن نداشتی، برنامه هنرپیشه جای توست».
خبرآنلاین نوشت:
این روزها وقتی کنترل تلویزیون را در دست میگیریم و به تماشای کانالهای مختلف تلویزیون مینشینیم، کمتر شبکه و یا بهتر بگوییم برنامهای را میبینیم که در آن خبری از تبلیغات اسپانسرهای مالی یا غیرمالی نباشد؛ از اپلیکیشنهای مختلف و متنوع گرفته تا تبلیغ انواع و اقسام کالاهای مصرفی.
این رخداد به دلیل هزینههای زیاد صداوسیما و گران اداره شدن این سازمان، گریبانگیر برنامهسازان شده است تا از این طریق بتوانند هزینه مالی تولید برنامه خود را تامین کرده و روی آنتن بروند.
در این میان اما برخی از این اسپانسرها حضور متفاوتتری دارند که شاید بعضا به چشم تماشاگران تلویزیون نیاید یا با وعدههایی چون رایگان بودن امکانات و استفاده از آنها حضورشان به عنوان اسپانسر احساس نشود، مانند کدهای دستوری که هر روز بر تعدادشان هم افزوده میشود.
همه ما در چند سال اخیر کم و بیش با کدهای دستوری متفاوتی که این روزها بازارشان حسابی در کشور داغ شده است، آشنا شده و هر از گاهی نیز با آنها کار کرده و از خدماتشان بهره بردهایم.
پای این کدهای دستوری نیز درست از همان زمانی که برنامهسازان برای تولید و پخش برنامههای خود نیازمند حمایت مالی بودند، به صداوسیما باز و پس از آن بازارشان حسابی داغ شد. به شکلی که هر چند وقت یک بار شاهد معرفی یک کد دستوری جدید از یکی از برنامههای تلویزیون هستیم.
اقدامی که هر چند تا حدودی نامحسوس توسط مجریان برنامههای مختلف نمایش داده میشود اما در اصل نقش حامی جدی را در پشت پرده برای برنامه تلویزیونی و صداوسیما ایفا میکند.
در حالیکه در ابتدا نقش این کدهای دستوری در حد یک حامی مالی بیش نبود اما به نظر میرسد که رفته رفته این نقش به جایگاهی بالاتر رشد پیدا کرده و حتی در برخی موارد شاهد نقش تعیین کننده آنها در چگونگی پیشبرد یک برنامه هستیم به نحوی که در موضوعات روزانه برخی برنامهها نیز تاثیر مستقیم دارند.
به همین منظور و به واسطه گسترش سیطره این کدهای دستوری بر برنامههای سیما، مروری بر شبکههای تلویزیون داشتهایم.
شبکه یک سیما
این روزها اگر فرصتی داشته و سری به برنامههای مختلف زده باشید، بارها و بارها با کد دستوری «*۳*...#» رو به رو شدهاید، کدی که در این روزها بخش قابلی توجهی از برنامههای تلویزیون را به خود اختصاص داده است و اکثر مسابقات و نظرسنجیها توسط آن صورت میگیرد و هر برنامه با افزودن یک عدد خاص به این کد اصلی از آن استفاده میکند.
برنامههای گفتگو محور و رقابتی در شبکه یک سیما نظرخواهی و نظرسنجیهایشان را در قالب این کد برای بینندگان مطرح میکنند، حتی در سامانه آنها نیز یک گزینه برای نظرسنجیهای برنامه و یا دریافت اخبارشان طراحی شده است تا از طریق آن بتوانند پاسخ سوالات را ارسال کنند و از اتفاقات مختلف با خبر شوند.
شبکه سه سیما
از شبکه یک به شبکه سه سیما کوچ میکنیم که برنامههای نسبتا پرمخاطبی را این روزها روی آنتن دارد. در این شبکه هم از کد دستوری «*۳*...#» سخن به میان آمده است و بخش قابل توجهی از نظرخواهیهای آنها را در قالب این کد دستوری ارائه به مخاطب عرضه میشود.
ضمن آنکه شکل تازهای از مشارکت تماشاگران تلویزیون در برخی برنامهها به کار گرفته شده است تا مخاطبان بر شکل گفتگو تاثیر مستقیم داشته باشند.
نکته جالب توجه این است که برخی برنامههای این شبکه که تا مدتی پیش در گیرودار چنین موضوعاتی نبودند به تازگی در استفاده از این کد دستوری به همتایانشان پیوستهاند و مسابقات خود را از این طریق برگزار میکنند.
«*۷۱۰#» دیگر کد دستوری است که این روزها در شبکه سه سیما برای مخاطبان ایجاد شده است، این کد هم به یکی از مسابقات این شبکه اختصاص دارد و راه ارتباطی برای حضور علاقهمندان در آن است.
مسئله حائز اهمیت، چگونگی گسترش این کدهای دستوری در شبکه سه سیما در ماههای آینده است که برنامه های تازهای قرار است به جدول پخش این شبکه افزوده شود.
شبکه نسیم
این شبکه به واسطه برنامههای حامی محور که در سالهای اخیر روی آنتن برده است، سابقه نسبتا بیشتری از سایر شبکههای تلویزیون در استفاده از کدهای دستوری دارد؛ کدهایی چون «*۷۸۰#»، «*۷۳۳#» و «*۷۲۴#» که هر کدام در برنامههای خاصی نقش حامیان مالی را ایفا کرده و در کنار آن وسیله ارتباط مخاطبان با برنامهها برای انتخاب مهمان، شرکت در نظرخواهی و ارائه رای در مسابقات بودند.
البته به مرور زمان نقش این کدهای دستوری در برنامههای این شبکه کم شده یا با تغییراتی همراه بوده است اما همچنان نیز برای دریافت اپلیکیشنها و اخبار مرتبط با برخی از برنامهها از بعضی از این کدها استفاده میشود.
از دیگر نکات قابل تاملی که درباره این کدهای دستوری حایز اهمیت است، جوایزی است که برای مخاطبان در نظر گرفتهاند و از این طریق ضمن جلب نظر تماشاگران، سعی در بالا بردن و انجام بیشتر تراکنش از سوی آنها دارند تا بتوانند بازدهی بیشتری داشته باشند.
به نظر میرسد با ادامه این روند و نقش مهم و اساسی که این روزها، کدهای دستوری در برخی از شبکههای تلویزیون ایفا میکنند و حتی گاهی اوقات جریان برنامه را آنطور که مدنظرشان هست تغییر میدهند، باید دید در آینده چه سرنوشتی در انتظار صداوسیما خواهد بود و چه کسی یا کسانی برای این مجموعه بزرگ برنامهریزی و هدفگذاری خواهد کرد؛ رییس صداوسیما یا حامیان مالی و اسپانسرها؟
در پایان باید این نکته را یادآور شد که شبکههایی که هنوز خود را وارد این عرصه نکردهاند، همچنان از طریق سامانههای پیامکی به شکل گذشته با مخاطبانشان در ارتباط هستند.
روزنامه جوان نوشت:
یک تهیه کننده پرکار سینما با تأیید پرداخت دستمزد میلیاردی به بازیگران در سینما، این پرداخت را ناشی از شراکت بازیگران در فروش فیلمها عنوان میکند.
دستمزدهای بازیگران سینما، به طور متوسط ۶۰ درصد کل هزینه ساخت فیلم را در ایران در بر میگیرد؛ سینمایی که بخش عمدهای از ورود سرمایه به آن از محل بودجه عمومی و حمایت ارگانها و نهادها تأمین میشود، به عبارت دیگر هر ایرانی با پرداخت مالیات یا سهمی که از فروش نفت دارد، در پرداخت دستمزدهای میلیاردی به بازیگران سینما نقش دارد. حتی فیلمهای کم هزینه آپارتمانی که با چند نمای محدود و اکثراً در فضای بسته یک آپارتمان تولید میشوند، در شرایط فعلی نزدیک به ۳ میلیارد تومان هزینه تولید دارند؛ هزینهای که بخش عمده آن صرف پرداخت دستمزد بازیگران میشود. همین فیلم اگر بخواهد در فروش پیشه به سودآوری برسد باید حداقل ۱۰ میلیارد تومان فروش داشته باشد. اما آمار رسمی فروش سینماها در ایران نشان میدهد تعداد کمی از آثار اکران شده توان عبور از مرز ۱۰ میلیارد تومان فروش را دارند.
برخی از تهیه کنندگان سینما معتقدند دستمزدهای بالای بازیگران ناشی از ورود پولهای مشکوک به سینماست؛ پولهایی که منشأ روشنی ندارند و از سوی سرمایه گذارانی تازه از راه رسیده به پروژههای سینمایی تزریق میشوند و پروژههایی تولید شدهاند که در عمل بازدهی اقتصادی نداشتهاند.
دستمزد بالای بازیگران سینما فقط محدود به برخی از چهرههای سینمایی میشود و بسیاری از بازیگران سینما حتی خواب چنین دستمزدهایی را هم نخواهند دید.
امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما میگوید: «شاید خیلیها باورشان نشود که دستمزد بدنه سینما و تلویزیون ایران شاید به ماهانه ۲ تا ۳ میلیون هم نرسد و با این ارقام باید هم کرایه خانه دهند و هم خرج زندگی. آیا ممکن است؟»
شریفی درباره کمک به معیشت بدنه سینما میگوید: «اگر صنوف یکپارچه و درست و حسابی داشتیم که بتواند در بحرانها هم که شده به یاری بدنه هنری کشور بشتابد یقیناً تحمل درد آسانتر میشد، اما جای خالی این صنوف هم بدجوری احساس میشود. صنف هنری داریم، مثلاً خانه سینما را داریم که اتفاقاً حمایتهای مالی خوبی هم از دولت میگیرد، اما مشکل آنجاست که این حمایتها به بدنه صنف نمیرسد و اغلب میان حلقهای معدود که با ارتباطات در صنف سینما رخنه کردهاند، توزیع میشود!» اگر بدنه سینما تا این حد وضعیت بد اقتصادی فرو رفته است که با کمک دولتی باید امرار معاش کند، دستمزدهای نجومی در سینما به چه کسانی داده میشود؟
شهروند نوشت:
فیلمسازی و سریال ساختن در این مرزوبوم مثل حرکت روی لبه تیغ است و کافی است در مسیر طولانی پیشتولید تا نمایش یکبار بلغزی تا حسابت با کرامالکاتبین باشد. از همان روز آغاز یک کار، فیلمساز ناچار است وسط دهها قانون و قاعده و اصلاح و ارشاد قیقاج برود و جالب اینکه این ترس بعد از پایان تولید هم دست از سرش برنمیدارد و همیشه، حتی وقتی سریال یا فیلمی روی پرده یا آنتن است، باز هم این هراس وجود دارد که مبادا صحنهای یا جملهای به یکی از جمعیت ٨٠ میلیونی این آبوخاک برخورد...
این موضوع انگار شتری که در خانه هر فیلمسازی میخوابد، این روزها گریبانگیر عزیزالله حمیدنژاد و بانوی عمارتش شده است. سریالی که به جرأت میتوان گفت یکی از بهترین آثار تلویزیونی یکی دوسال اخیر است و سازندگانش در حد مقدورات تلویزیون در تولید کاری جذاب کم نگذاشتهاند...
١- ظاهرا در یکی از قسمتهای بانوی عمارت ضربالمثلی از زبان یکی از شخصیتها گفته شده که برای خلجی زبانهای تفرش، آشتیان و فراهان برخورنده بوده و ایشان هم خواستار پیگیری این اهانت از سوی نمایندهشان شدهاند و جناب نماینده هم از خدا خواسته پی ماجرا را گرفتهاند و حالا با اینکه تهیهکننده و کارگردان هم بابت این موضوع عذرخواهی کردهاند، جناب نماینده گفته که این عذرخواهی کافی نیست و باید با عوامل سریال برخورد شود.
٢- به نظر میرسد وقتش رسیده تلویزیون و ارشاد یکبار برای همیشه تکلیفشان را با این ماجرا روشن کنند و با حمایت از سازندگان آثار جلوی ادامه این روند آسیبرسان را بگیرند.
داستان اعتراضات، تجمعات و جنجالهای تلویزیون و سینمای ایران داستان امروز و دیروز نیست، یعنی از همان روز و روزگاری که عدهای در اعتراض به آدمبرفی داود میرباقری شیشههای سینما قدس را پایین آوردند و داستان معروف سقط جنین یکی از تماشاگران خانم آن فیلم پیش آمد، سنگبنای انحرافی شکل گرفت که هربار یک فیلم و سریال را مورد هدف قرار داده و در آخر هم توانسته به آن آسیب وارد آورد. یکبار این ماجرا با تحصن پرستاران بهخاطر فیلم شوکران پیش آمده، بار دیگر با اعتراض بختیاریها به سریال سرزمین کهن، یکبار در اعتراض به داستان فیلم مارمولک، بار دیگر با تجمع علیه گشت ارشاد و... امروز هم که نوبت اعتراض خلجیها رسیده. اعتراض به یکی از محترمترین سریالهای این سالها. حالا خوشبختانه شانس با عزیزالله حمیدنژاد بوده که این اتفاق در یکی دو قسمت اول سریال نیفتاده و گرنه بعید نبود بانوی عمارت هم به سرنوشت سرزمین کهن دچار شود و برود توی قوطی!
٣- چرا باید کارگردان بانوی عمارت عامدانه به خلجیها توهین کند؟ یا کمال تبریزی مگر با بختیاریها پدرکشتگی دارد؟ آیا واقعا علیرضا داودنژاد فیلم فراری را برای توهین به شمالیها ساخته؟
باید این بازی را تمام کرد. آقایان، بههرحال در جمعیت ٨٠میلیونی ایران کسانی یافت خواهند شد که با تماشای اثری حس کنند به خودشان یا قومشان توهین شده. اما آیا این مجوزی میشود برای فشار بر سازندگان آثار و واداشتن آنها به عذرخواهی؛ تازه اگر بلایی مثل سرزمین کهن پیش نیاید؟!
آقای تلویزیون، آقای ارشاد کمی پشت عوامل سازنده کارهایتان بایستید! همین!
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
نود میلیون تومان گرفت ..
باید اون موقع قضیه دستمزد بازیگران پیش کشیده میشد ...