به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور را در ادامه بخوانید.
روزنامه شهروند نوشت:
برنامه «ویدیوچک» که به گفته مجریاش تولد یکسالگی خود را جشن گرفته، هر روز بینندگان بیشتری پیدا میکند. برنامهای که به طنز مسائل ورزشی روز را بررسی میکند و پنجشنبه شب هر هفته روی آنتن شبکه ورزش میرود. بدون شک یکی از دلایل موفقیت این برنامه اجرای جذاب «عبدالله روا» است که به خوبی توانسته از پس این ایده جدید در تلویزیون ایران بربیاید.
البته اجرای این برنامه کم دردسر هم نبوده و حتی باعث شده است که کار به شکایت هم بکشد؛ اگر چه عبدالله روا بدون توجه به حاشیههای موجود از انگیزههای خود برای جذب بینندههای بیشتر خبر میدهد. دقایقی با مجری برنامه ویدیوچک همکلام شدیم.
مدتی ویدیوچک پخش نمیشد اما با شروع سری جدید باز هم مخاطبان خاص خود را دارید.
ما چند ماهی به دلیل برگزاری جامجهانی و همچنین ماه رمضان برنامه را روی آنتن نبردیم. الان تقریبا یکسالگی ویدیوچک را پشت سر میگذاریم و با قدرت به کارمان ادامه میدهیم. معمولا پنجشنبهشبها از ساعت ١٠:٣٠ شب برنامه ما پخش میشود، مگر اینکه مسابقه ورزشی قرار باشد به صورت زنده روی آنتن برود. البته جدیدا متوجه شدم که شبکه سه هم بازپخش برنامههای ما را روی آنتن میبرد.
از کار هفتگی خودت و همکارانت بگو؛ سوژههای هر برنامه را چطور انتخاب میکنید؟
ما هم مثل خیلی از برنامهها یک تیم ایدهپرداز داریم که چند تن از خبرنگاران هم در آن حضور دارند. در طول هفته اطلاعات و سوژهها جمعآوری میشود و هر خبری که ممکن است به سیستم برنامهها مرتبط باشد، در جلسهای که داریم مطرح میشود و تصمیمگیری میکنیم.
قبلا سابقه اجرای برنامههای زیادی را داشتی، اما شاید این اجرای طنز بیش از همه مورد توجه قرار گرفته است.
به نظر خودم این اجرا نزدیکترین فیلد به شخصیت من بوده و با توجه به اینکه این برنامه کاملا قائم به فرد است؛ اگر اینطور نبود که برنامه موفق نمیشد و البته چنین برنامههایی یکسری مدیر شجاع و حامی میخواهد. شاید برخی از مدیران سرشان برای دردسر درد نمیکند اما مدیر چنین برنامهای نباید چنین شخصیتی داشته باشد.
این شائبه هم وجود دارد که ویدئوچک نمونههای خارجی زیادی داشته و حتی در شبکههای فارسیزبان ماهوارهای هم مشابه دارد. واقعا ایده ساخت این برنامه کپیبرداری از خارجی است؟
این را بگویم ما ادعایی نداریم که شبیه هیچکدام از برنامههای داخلی و خارجی نیستیم. ما سعی میکنیم برای خودمان محتویات منحصربهفردی داشته باشیم. خیلی از برنامههای پرطرفداری که در تلویزیون ایران ساخته شده، مشابه خارجی داشته است. کپیبرداری این سبک نمیتواند نقطه ضعف ما باشد. باز هم تأکید میکنم ما هیچ وقت نگفتیم این سبک متعلق به ماست. مگر خندوانه و دورهمی نمونه خارجی نداشتند؟ حتی سریالهایی در تلویزیون داشتیم که دیالوگهایش مثل فیلمهای خارجی بوده است. ما سعی کردیم محتویات این برنامه را کاملا از ایدهها و ذهن تیم خودمان بگیریم.
شاید هنوز شوخیکردن با افراد مختلف بهویژه مدیران در ایران به اندازه کافی جا نیفتاده، اما شما این کار را هر هفته انجام میدهید.
شما در نظر بگیرید که ما صرفا با افراد ورزشی سروکار نداریم و به مسائل اجتماعی هم میپردازیم. به جرأت میتوانم بگویم تا به حال در میان مدیران با موردی برخورد نکردیم که جنبه این شوخیها را نداشته باشد. البته شاید هم برخی جنبه شوخی نداشتند و به صلاحشان نبوده که این بیجنبگی را بروز دهند. قبول دارم شاید هنوز مردم ما به اندازه کافی به سبک شوخیکردن آشنا نیستند اما باید مثل کشورهای دیگر که با افراد معروف به راحتی شوخی میکنند، بشویم.
البته یک مورد از این شوخیها که حسابی برای شما دردسرساز شد، سردار آزمون بود که از خودت به عنوان مجری شکایت کرد؟
بله؛ برخلاف اینکه فکر میکردیم مدیران جنبه نداشته باشند، این اتفاق درباره یک ورزشکار رخ داد. هم آزمون از من شکایت کرد و هم من از او شکایت کردم. به هر حال عکسالعمل این بازیکن هم توهینآمیز بود و مسائلی را به من ربط داده بود که قابل پیگیری است.
مسائل اینچنینی باعث نمیشود که وارد حاشیه شوی؟
من این مسائل را دردسر نمیدانم؛ حمله اینستاگرامی و تلگرامی که چیزی را عوض نمیکند. آنقدر از مردم پالسهای مثبت در این مدت گرفتم که دیگر به این حاشیهها فکر نمیکنم. البته به مردم، مدیران و ورزشکاران حق میدهم که وقتی چهره جدیدی از من را دیدهاند، عادتکردن به آن کمی سخت باشد.
حرف پایانی؟
فقط میخواهم به مردم بگویم ما در طول برنامه شاید یک روز به حاشیههای پرسپولیس بپردازیم و یک روز استقلال. این دلیلی بر طرفداری از تیمها و حاشیه درستکردن برای تیم حریف نیست.
روزنامه شهروند نوشت:
از زمانی که «همه میدانند» آخرین ساخته اصغر فرهادی برای دانلود در دسترس ایرانیها قرار گرفت، باب نقدهای تندوتیز برای آن باز شد. توقع منتقدان از خالق «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» چیز دیگری بود و این اثر اسپانیایی- ایرانی را عقبگرد مهمترین استعداد سینمایی ایران دانستند. «همه میدانند» اما از نظر منتقدان جهانی آنقدرها هم که گفته شده، بد نیست. اگرچه همچنان در رتبهبندی منتقدان ایرانی که «شهروند» به سراغ آنها رفته است؛ هنوز «درباره الی» در صدر است و فیلم تازه فرهادی در رتبه پنجم.
١٢سال قبل وقتی در سفر اسپانیا، ایده نوشتن فیلمنامه «همه میدانند» به ذهن اصغر فرهادی رسید، فکرش را نمیکرد که اثر سینماییاش با این حاشیهها همراه شود. قرارگرفتن لینک دانلود غیرقانونی و زیرنویس آن، تنها یکی از حاشیههای پررنگ ماجرا بود. ناگفته پیدا بود که انتشار زیرنویس شسته رفته فیلم در کمتر از ٢٤ساعت بعد از انتشار آن، از طرف عوامل فیلم بوده است؛ موضوعی که فرهادی هم آن را تأیید کرد. حرف و حدیثها اما از زمانی کلید خورد که فرهادی در هفتههای گذشته تعدادی از منتقدان سینما را برای نمایش فیلم به دفتر خود دعوت کرد و حرفهایی هم در آنجا ردوبدل شد.
همه میدانستند که فیلم تقریبا هیچ شانسی برای اکران در ایران ندارد، بنابراین تمامی نگاهها به سمتی دیگر رفت: «قرارگرفتن لینک دانلود در فضای مجازی.» حالا از گوشهوکنار شنیده میشود عوامل فیلم آخر اصغر فرهادی تصمیم داشتند یکی دوهفته دیگر فیلم را در فضای مجازی منتشر کنند اما ظاهرا از سوی کانال دیگری این اتفاق کمی زودتر افتاد. همان روز روابط عمومی فیلم در بیانیهای اعلام کرد: «انتشار و کپی این فیلم تا پیش از پایان اکرانهای سایر کشورها مورد رضایت تهیهکنندگان نیست و موارد نقض کپیرایت مالکان اثر به صورت قانونی پیگیری خواهد شد.»
اما فرهادی دیروز نظر دیگری را بیان کرد: «نهتنها با دیدهشدن «همه میدانند» در ایران مشکل ندارم بلکه اتفاقا باعث خوشحالیام است که مردم فیلم را ببینند.» او درباره بیانیه روابطعمومیاش هم گفت که منظور آن دقیقا «تهیهکنندگان» غیرایرانی اثربوده است.
«همه میدانند» و انتظار و منتقدان از فرهادی
همزمان با پایان اکران موفق «همه میدانند» در اروپا و آغاز اکران آن در سینماهای آمریکا، قرارگرفتن فیلم در سایتهای دانلود با زیرنویس فارسی غوغایی به پا کرد؛ فیلمی که بعد از نمایش در افتتاحیه جشنواره کن توانست در نظرسنجیهای جهانی رتبه ٦٧ را کسب کند. نخستین و اصلیترین نقد تندوتیز را نیما حسنینسب به فیلم فرهادی داشت، چون انتظارش از این فیلمساز برجسته بیشتر بود: «دوست ندارم او را درچنین موقعیتی ببینم و به یاد بیاورم؛ او کماکان بیرون از زیست- بومی که در آن رشد کرده و با ساختههایش برای رشدش کوشیده، حتی در گسترش و جمعبندی پلاتِ آشنای قابل حدس فیلمش هم توانا و غافلگیرکننده نیست.»
این نقد البته به مذاق خیلیها خوش نیامد و حسنینسب هم از بد و بیراههایی که این روزها در فضای مجازی باب شده، بینصیب نماند. نقطه مقابل نیما حسنینسب، هوشنگ گلمکانی بود که مهر تأیید خود را با این جمله پای اثر آخر اصغر فرهادی نشاند: «فرهادی بلد نیست فیلم بد بسازد.» «همه میدانند» بعد از نخستین اکران در جشنواره کن با بازخورد مثبتی از سوی حاضران مواجه شد. با وجود این، «همه میدانند» شانس دریافت جایزه را نیافت و بعد هم ١٠ منتقد برتر خارجی با دادن ۱.۸ امتیاز این فیلم را در رتبه فیلمهای «ضعیف» قرار دادند.
رتبه پنجم آخرین ساخته فرهادی در میان ٨ فیلم او
تمام نقد و نظرهای مثبت و منفی و مقایسه «همه میدانند» با آنچه که فرهادی تا پیش از این ساخته و پرداخته است، «شهروند» را واداشت تا با طراحی یک جدول ردهبندی از ٨ فیلم او را از نگاه منتقدان ببینید. از میان بیش از ١٧ منتقد سینمایی که «شهروند» با آنها تماس گرفت، ١٠نفر فیلم را دیده بودند و به آن ستاره دادند. برخی مثل پوریا ذوالفقاری، علی علایی یا سعید قطبیزاده که فیلم را ندیده بودند، تمایل چندانی هم برای نقد فیلمی که هنوز اکران عمومی نشده است را نداشتند. نیما حسنینسب هم معتقد بود که بهطور جداگانه فیلم را نقد کرده است. در هرحال نتایج این جدول از آرای منتقدان نشان میدهد همچنان «درباره الی» در صدر فیلمهای اصغر فرهادی قرار دارد و فیلم تازهاش بعد از فروشنده رتبه پنجم را به خود اختصاص داده است.
خبرگزاری ایسنا نوشت:
اکران فیلم سینمایی "دارکوب" در دانشگاه اراک، اینروزها سروصدای زیادی براه انداخته است و گفته می شود که این سروصداها و اعتراضاتی که در پی آن در صفحات شخصی عوامل ساخت فیلم عنوان شده و بازتاب های رسانه ای که این موضوع داشته ناشی از شکل خاص نمایش این فیلم در این دانشگاه بوده است.
علیرضا بهرامی معاون فرهنگی دانشگاه اراک ضمن تکذیب آنچه "خاموش نکردن چراغ های سالن نمایش فیلم دارکوب به لحاظ حضور دختران و پسران دانشجو در این سالن" عنوان شده بود، اظهار کرد: در طول سال تحصیلی حداقل 60 فیلم در این دانشگاه اکران می شود و در سال تحصیلی جاری در سالن آمفی تئاتر دانشکده علوم پایه دانشگاه اراک که محل اکران فیلم دارکوب بوده حداقل 15 فیلم اکران شده است.
بهرامی اظهار کرد: روال نمایش فیلم در دانشگاه اراک اینگونه است که یا انجمن های علمی اقدام به اکران فیلم های مستند در راستای رشته تحصیلی خودشان می کنند یا کانون های فرهنگی یا تشکل ها در این خصوص اقدام می کنند.
وی اظهار کرد: تشکلها در یکسال گذشته برای جذب مخاطبان بیشتر، مقداری به سمت نمایش فیلم روی آورده اند و درخواست اکران این فیلم نیز توسط انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه اراک به هیات نظارت داده شده بود. این هیات نیز با اکران فیلم مشروط به همکاری کانون فیلم و عکس دانشگاه اراک، موافقت کرده بود.
بهرامی درخصوص اعتراض تهیه کننده فیلم به عدم رعایت حقوق این فیلم گفت: وقتی هیات نظارت با درخواست اکران فیلم توسط تشکل ها موافقت میکند در واقع فقط با اکران فیلم موافقت کرده و کانون یا تشکلی که درخواست نمایش فیلم کرده موظف است که حقوق مادی و معنوی فیلم را رعایت کند.
وی اظهار کرد: براساس گفته دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه اراک، اجازه اکران اخذ شده بوده است، اما گویا تهیه کننده فیلم از این موضوع اطلاع نداشته و وقتی دبیر انجمن با او صحبت کرده گفته است که از نظر بنده مشکلی وجود ندارد.
بهرامی در ادامه با بیان این نکته که دانشگاه ها سالن سینما ندارند و اکران فیلم در آمفی تئاتر انجام می شود که با سالن سینما تفاوت هایی دارد، افزود: این فیلم همچون دیگر فیلم هایی که تاکنون در این سالن نمایش داده شده اند، اکران شده است و از آنجاکه وقتی همه چراغ ها خاموش باشند، سالن بسیار تاریک می شود و از طرفی با توجه به شیب موجود در سالن و وجود پله در سالن برای رفت و آمد، در راستای تسهیل در تردد دانشجویان، لازم است چراغ های مرکز سقف خاموش و برخی چراغ ها روشن باشند.
وی افزود: در این سالن یکسری چراغ پرنور در مرکز سقف و یکسری چراغ در اطراف سقف سالن با هدف تردد آسان دانشجویان کار گذاشته شده است تا دانشجویان برای نشستن روی صندلی ها مشکلی نداشته باشند و این رویه ای است که مثل دیگر فیلم هایی که تاکنون اکران شده اجرایی شده و خواهد شد. در واقع تمامی فیلم ها با همین شرایط اکران شده اند و سئوال اینجاست که چرا تاکنون اعتراضی در این خصوص مطرح نشده بود.
وی با بیان اینکه نور سالن تمام اکران ها همیشه همینگونه بوده است افزود: البته در اتاق فرمان این سالن ابزاری به نام "دینر" وجود دارد که با استفاده از آن می توان نور چراغ های متصل به آن را در این سالن کنترل و کم و زیاد کرد. از آنجاکه یک قطعه این دستگاه سوخته و از مهرماه تاکنون در تعمیرگاه است و قطعه جایگزین نیز هنوز فراهم نشده پس در زمان اکران این فیلم امکان استفاده از این ابزار در سالن وجود نداشته و در زمان اکران دارکوب، نور چراغ های اطراف سقف در مقایسه با اکران های قبلی مقداری بیشتر بوده است.
بهرامی با تاکید بر اینکه در این سالن مجددا فیلم اکران خواهد شد و تا وقتی دینر تعمیر نشود با همین شرایط اکران خواهیم داشت، افزود: دانشگاه می توانسته به دلیل خرابی دینر با اکران فیلم در این سالن مخالفت کند اما اگر مخالفت می کردیم باز همین حواشی به شکل دیگری ایجاد می شد و انجمن اسلامی مستقل اعتراض می کرد که چرا با نمایش این فیلم مخالفت شده است.
وی افزود: از این پس نیز به فیلمی که اجازه ارشاد را داشته باشد و رعایت مقررات در آن لحاظ شده باشد، با این توضیح که انجمنی که درخواست اکران فیلم را می کند قوانین و مقررات را رعایت کرده و خواهد کرد، اجازه اکران داده می شود.
بهرامی گفت: چنانچه انجمن یا دبیر انجمن از قانون تخطی کرده و اجازه اکران فیلم را دریافت نکرده باشد، کارگزاران فیلم می توانند مورد را کتبا به دانشگاه اعلام کنند. دانشگاه نیز موضوع را مجددا در هیات نظارت بررسی خواهد کرد و چنانچه تشکل در رعایت حقوق فیلم کوتاهی کرده باشد با آن تشکل برخورد می شود.
وی با بیان اینکه دبیر این تشکل دانشجوی دقیق و متشرعی است درخصوص جلسه ای که عصر روز گذشته با همین موضوع با حضور دبیر انجمن اسلامی مستقل و مسئولان معاونت فرهنگی برگزار شد، گفت: وی در این جلسه عنوان کرد که در رابطه با اعتراض تهیه کننده فیلم به پخش فیلم بدون مجوز آنها، عصر روز یکشنبه 11 آذر با وی صحبت کرده و مشکل حل شده است.
بهرامی گفت: برخی عنوان کرده بودند که کل چراغ های سقف روشن بوده که براساس فیلم هایی که از اکران دارکوب در دانشگاه در این جلسه مشاهده کردیم مشخص شد که فقط چراغ های کنار سالن روشن بوده که در اکران قبلی فیلم ها هم روشن بوده با این تفاوت که به علت نقص یاد شده در دستگاه دینر نتوانسته بودند نور را کمتر کنند.
وی با بیان اینکه بنده به عنوان معاون فرهنگی در محل حاضر نبوده ام و بر این اساس این جلسه برگزار شد تا مسئله پیگیری شود، اظهار کرد: متاسفانه عواملی از این پدیده استفاده کردند تا خوراک لازم را برای رسانه های خارجی فراهم کنند و باعث شدند زحماتی که در حوزه فرهنگی کشیده شده تحت تاثیر قرار گیرد. در واقع افرادی با اهداف سیاسی با هدف بهانه دادن به رسانههای بیگانه و بردن دانشگاه اراک در حاشیه اقدام به ایجاد این حواشی کردند.
بهرامی اظهار کرد: دانشگاه اراک تمام زیرساخت های لازم را برای حضور و فعالیت تشکل ها ایجاد کرده و خواهد کرد. این دانشگاه به لحاظ اجتماعی سیاسی فعال است و تشکل ها، کانون ها و انجمن های علمی این دانشگاه فعالیت های متنوع و مختلفی را در این راستا انجام می دهند.
وی تاکید کرد: اکران فیلم در این دانشگاه براساس قوانین و مقررات ادامه خواهد داشت.
روزنامه همدلی نوشت:
«هارو آکاگی، بازیگر نقش اوشین در سن 94 سالگی درگذشت». این خبر روز شنبه فضای مجازی و حتی رسانه های رسمی را منفجر کرد. قدیمی ترها از نوستالژی دهه شصت می نوشتند و زن فداکاری که در بحبوبه بمباران و جنگ، شنبه شب ها برای دقایقی خانواده های ایرانی را پای تلویزیون های 14 اینچ می نشاند؛ سریال پر از غم و غصه «اوشین» سبب می شد روزهای سخت آژیر و پناهگاه زیر سایه سختی های بانوی ژاپنی قرار بگیرد.
برخی از خبرگزاری ها هم خبر را انعکاس دادند اما کمتر کسی از خودش پرسید «هارو آکاگی» نقش کدام یک از دوره های زندگی «اوشین» را بازی کرده است؟! «آیاکو کوبایاشی» و «نوبوکو اوتاوا» بازیگران نقش شخصیت محبوب ژاپنی در کودکی و سالمندی بودند و «یوکو تاناکا» هم نقش اصلی جوانی تا میانسالی را بازی کرد و در ایران به شهرت فراوانی رسید. «آکاگی» نقشی فرعی در این سریال داشت و هیچ دخل و خرجی به «تاناکا» 63 ساله نداشت که برایش مرثیه سرودند.
شتاب عجیب
شتاب و رقابت رسانه ها برای انتشار خبر مرگ چهره های مشهور انگار بر هر چیزی مقدم شده است. دیگر خبرنگاری حوصله ندارد سرچی کوتاه در اینترنت بزند و حداقل به ویکی پدیا که خود منبعی قابل استناد محسوب نمی شود، نگاهی بیندازد و ببیند اصلا نام اصلی بازیگر «اوشین»، هیچ حرف مشترکی با «هارو آکاگی» دارد یا خیر! انگار سر شده اند و هزار دلیل از گرانی تا دغدغه های شخصی، بی تفاوت شان کرده و دیگر احساس مسئولیت سنگینی در قبال اخبار منتشره احساس نمی کنند. حتی زحمت عذرخواهی هم به خود نمی دهند و با انتشار خبر دیگری که «اوشین زنده است و همبازی اش مُرده» سر و ته قضیه را هم می آورند.
عکس اشتباه
اواسط مهرماه بود، مدرسه فرسوده ای در روستای «گرماش» سنندج فرو ریخت و دانشآموزان زیر آوار ماندند. دراین حادثه یک دختر 7 ساله جان باخت. نامش «دنیا» بود، چند روز بیشتر نمی گذشت از ورودش به کلاس اول، روزنامه نگاری نه در فضای رسمی بلکه در صفحه شخصی توئیترش، عکسی منتسب به «دنیا» منتشر کرد و فردا تعداد زیادی از روزنامه ها، همان عکس را گذاشتند روی جلد، بعد مشخص شد عکس، اشتباه بوده و خبرنگاران و سردبیران روزنامه های مذکور لااقل جست و جوی بیشتری نکرده اند تا صحت و سقم عکس را جویا شوند.
مشایخی را هزار بار کُشتند
دیگر خبر مرگ جمشید مشایخی، کسی را متعجب نمی کند. یکی از پنج بزرگِ سینمای ایران را رسانه های رسمی و شبکه های مجازی تاکنون بارها کُشته اند. اگر سرچی در گوگل بزنید، اخبار بسیاری با تاریخ های مختلفی مقابل چشمانتان پدیدار می شود که هر کدام خبر از مرگ «کمال الملک» سینما می دهند. جمشید مشایخی چند روز پیش 84 سالگیاش را جشن گرفت اما به قدری خبر درگذشتش را در رسانه ها منعکس کردند که پسرش اعلام کرد شکایت میکنند و باعث و بانیانش را به دادگاه می کشانند.
از بهمنش تا پورحیدری
عطاءالله بهمنش، گزارشگر مشهور ورزشی که زمانی یکهتاز بود در تلویزیون، تیرماه سال 1396 در 94 سالگی درگذشت اما در ماه های منتهی به مرگ؛ روزهایی که در بیمارستان بستری بود، خبر فوتش را منتشر کردند که البته تکذیب شد. منصور پورحیدری هم وضعیت مشابهی را تجربه کرد، خبرنگاران زیادی دمِ در بیمارستان «ایران مهر» صف کشیدند تا اگر اسطوره استقلال پر کشید، زودتر از همکارانشان، خبر را مخابره کنند.
مرگ مجازی در غربت
از این دست خبرها برای خوانندگان نامدار خارجنشین هم بسیار منتشر کرده اند. چندی پیش خبر آمد «آندرانیک مددیان» از دنیا رفته و کانال های ایرانی فریاد وامصیبتا سر دادند. چند ساعت بعد خبر دیگری آمد «اندی» مرحوم، اندی مورد نظر نبوده و تشابه اسمی باعث شده تصور کنند خواننده مشهور آهنگ های شاد از دنیا رفته است! پروانه امیرافشاری، خواننده مشهور سالهای پیش از انقلاب هم شاید رکورددار باشد در این میان. به قدری خبر مرگش را بازتاب دادهاند که شاید اگر واقعا از دنیا برود، دیگر کسی باورش نشود!
شوک آوازی وسط جام جهانی
بیشتر مردم ایران در روزهای پر تب و تاب جام جهانی، پای تلویزیون نشسته بودند تا بازی حساس تیم ملی فوتبال ایران مقابل اسپانیا را تماشا کنند و تقابل شاگردان کارلوس کیروش با ستاره های جذاب حریف را ببینند. ناگهان خبری منتشر شد: «خسروی آواز ایران درگذشت». عاشقان فوتبال در شوک فرو رفتند، نمی دانستند از نمایش خوب تیم ملی خوشحال باشند یا ناراحتِ از دست رفتن مهمترین چهره موسیقایی سرزمینشان. خبر تکذیب شد اما هیچ کس نپرسید چه دردی است این همه شتاب و عجله برای انتشار خبر از نفس افتادن یک انسان. البته چنین خبرهایی بالطبع مخاطبان زیادی دارند اما آیا به هر قیمتی باید مخاطب را به سوی خود کشید؟
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
اولا سالن های آمفی تئاتر باید مجهز به پروژکتورها و دیتاهای قوی سینمایی باشند.
شرایط سالن های آمفی تئاتر دقیق مشابه سالن های سینمایی باشند از قبیل نور و صدا و...
ما وقتی دانشجو بودیم در انجمن خودمان با تخفیف یا گاهی رایگان به دانشجویان بلیط سینما میدادیم هر نفر حتی میتوانست خانواده خود را نیز بیاورد سپس با هم در یک تایم هماهنگ شده به سینما می رفتیم.
من دانشجو دانشگاه اراکم راست میگن تعداد زیادی فیلم به نمایش در اومده چه داخلی چه خارجی این هفتم فیلم arrival(اگه املاش درست باشه)به نمایش دراومد ولی برای هر فیلم چراغ روشن خیلی دلیل باحالیه.بعد از نمایش دارکوب هرکی که رفته بود فیلمو دیده بود داشت از این اتفاق حرف میزد کاملا جدید بود.جایگاه دخترا و پسرام کلا جدا بود.