به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین و خواندنی ترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور درباره سینما و تلویزیون را در ادامه بخوانید.
روزنامه ایران درباره خالی بودن دست تلویزیون نوشت:
در حالی که هنوز به نیمه سال هم نرسیدهایم، تلویزیون با دو خلأ بزرگ مواجه شده و بینندگانش را از دنبال کردن برنامههایش پشیمان کرده است. تلویزیون با پایان یافتن ویژه برنامههای جامجهانی، هنوز نتوانسته جای خالی جاذبه فوتبال را برای بینندگانش پر کند و از این روی برای پر کردن کنداکتورش به سراغ پخش برنامههای تکراری رفته است.
پوچ بودن تخم مرغ شانسی
تعطیلات دو هفتهای عید نوروز فرصتی برای تلویزیون بود تا مجموعهای از ویژه برنامهها را برای پخش تدارک ببیند. درست بعد از پایان سریالهای نوروزی اولین گپ یا همان فضای خالی در اقناع بینندههای برنامههای تلویزیونی به وجود آمد. تلویزیون عملاً از هفته سوم فروردین ماه، هیچ حرف تازهای برای بیننده نداشت.
موضوعی که در عمل منجر به ریزش بینندههای برنامههای صداوسیما شد. با وجود این خلأ و افت بیننده، مرتضی میرباقری معاون سیما، با افتخار از اینکه تلویزیون در فاصله زمانی پایان نوروز تا آغاز ماه رمضان دچار افت بیننده نشده، سخن گفت.
میرباقری در ادامه ارائه آمارهای همیشه رو به تصاعد بینندگان سیما، گفت: برنامههای ماه رمضان رسانه ملی مانند برنامههای نوروز از لحاظ بیننده رکورددار شد و بر اساس آخرین نظرسنجی صداوسیما در تهران و ۳۱ مرکز استان، ۸۳/۳ درصد مردم، بیننده ویژه برنامههای ماه مبارک رمضان بودند.
تنها شانس تلویزیون این بود که پایان ماه رمضان با آغاز مسابقات جام جهانی همزمان شد و این پیوستگی مانع آن شد تا فضای خالی میان برنامهها و سریالهای مناسبتی ماه رمضان و برنامههای ویژه جام جهانی ۲۰۱۸، جام جهانی پیش بیاید.
ماه عسل تلویزیون
بیش از یک ماه برگزاری جام جهانی فوتبال باعث شد تا یک ماه عسل واقعی برای صداوسیما اتفاق بیفتد. آغاز مسابقات جام جهانی فوتبال برای تلویزیون فرصتی را به دست داده است که تنها هر چهار سال یک بار امکان تکرار آن وجود دارد. اولین گام صداوسیما برای استفاده بهینه از این زمان طلایی، بالا بردن تعرفههای آگهیهای بازرگانی و افزایش حجم برنامههای مشارکتی بود.
در این دوره، همه ویژه برنامههای فوتبالی تلویزیون با جذب اسپانسر روی آنتن رفتند. مردم فوتبال دوست داشتند و صداوسیما درآمد ناشی از فوتبال را و همین موضوع باعث شد تا اعتراضها به جولان اسپانسرها در تلویزیون به جایی نرسد.
صداوسیما هیچ وقت شفافیت مالی در قبال برنامههای اسپانسر دار و درآمد ناشی از آگهیها نداشته، ولی با یک حساب سرانگشتی بر اساس تعرفههای منتشر شده از سوی اداره بازرگانی صداوسیما، هزینه یک بار پخش آگهی ۱۷ ثانیهای از تلویزیون در بازیهای ایران و فینال جام جهانی، قبل از بازی، ۳۳۹ میلیون تومان و بین دو نیمه ۶۵۸ میلیون تومان بوده است. این درآمد هنگفت به خاطر جاذبه فوتبال و همراهی چند میلیون بیننده با تلویزیون در طول جام جهانی به دست آمد. ولی درست بعد از پایان جام جهانی بود که صداوسیما بینندههای ثابت خود را که باعث رغبت اسپانسرها برای مشارکت با برنامههای تلویزیون و یا سفارش آگهی میشوند فراموش کرد.
یک مشت تکرار
۲۴ تیرماه، جام جهانی با حواشیاش به پایان رسید. تلویزیون برای بعد از جام جهانی قرار بود چند مجموعه تلویزیونی را روی آنتن ببرد. مهمترین مجموعه سریال «پدر»بود که با تصمیمات عجیب مدیریت شبکه دو از کنداکتور ماه رمضان حذف شده بود. در روزهایی که سریال پدر از تلویزیون پخش میشود، مهمترین خروجی این سریال سکانس مضحکی است که در شبکههای اجتماعی با نام «یوسف زمانه آن را بشناس» پخش شده است. تلویزیون همچنین قرار بود سریال کمدی «شرایط ویژه» را برای بعد از جام جهانی داشته باشد که زمان پخش آن به تأخیر افتاده است.
تقریباً همه شبکههای تلویزیونی از شبکههای سراسری گرفته تا شبکههای دیجیتالی مثل نسیم، دچار رکود ناشی از نداشتن برنامه جدید شدهاند. در این شرایط باز پخش سریالهای قدیمی مد نظر مدیران شبکهها قرار گرفته است. «در جستوجوی آرامش»، «در حاشیه» و «سارق روح» عنوان چند سریال تکراری است که در شبکههای غیر از «آی فیلم» پخش میشوند.
تلویزیون با وجود داشتن سریالهای جدید ترجیح داده است با بازپخش مجموعههای قدیمیتر فعلاً آنتن را پر کند. از پنجشنبه هفته گذشته، فصل جدید لیگ برتر فوتبال ایران آغاز شد. تلویزیون میتواند خوشحال باشد حداقل هفتهای چند روز بخصوص دوشنبه شبها بینندگان ۹۰ باعث شوند تا مردم تلویزیون را روشن کنند.
مصاحبه جواد یساری با ایرنا: من با یک پاسبان دوره شاه عکس ندارم
ایرنا نوشت:
یساری، خواننده مردمی یا کوچه و بازاری از سال ۱۳۵۲ فعالیتهایش در زمینه موسیقی را بهطور جدی آغازکرد؛ حضور پنجساله او در عرصه موسیقی، هنوز هم او را بین اهالی موسیقی و قدیمیها شنیدنی کرده است.
**ماجرای مجوز «دشمن زن»
یساری درباره داستان صدور مجوز فعالیتش در سینما میگوید: حاج آقا فرحبخش دوست قدیمی من است که رفاقت زیادی با یکدیگر داشتیم. من نیز در ابتدای کارم در بازار مشغول بهکار بودم. بعد از ۳۰-۳۵ سال او من را دعوت کرد. او به من گفت که میخواهم تصویرت را در یک فیلم قرار دهم. به او گفتم اجازه نمیدهند. من نمیدانم چهکاری کردم و نمیدانم که از جان من چه میخواهند.
من خودم را خیلی خوب میشناسم و میدانم که چهکاری کردهام و چهکاری نکردهام. نهایتاً هم آهنگ «شاخ نبات» من که شعر و آهنگش از آقای فخاری است را با تصویر من در این فیلم قرار داد و دستشان درد نکند. خیلیها فکر میکنند که من نیز مانند خیلیهای دیگر خارج از کشور هستم. این فیلم باعث شد که بفهمند من ایران هستم.
**درباره احمدینژاد هم از من سوال کردند
یساری در پاسخ به این سؤال که تا به حال برای دریافت مجوز موسیقی اقدام کرده است گفت: هفت سال پیش آقای علی فخاری و یک آقای دیگر مرا به اداره ارشاد بردند. دیدم همه دوستان من آنجا هستند. خیلی خوب از من پذیرایی کردند. آنها گفتند که ما مخالف نیستیم. دستور از بالا آمده. من گفتم خواننده کوچه و بازار که بالا و پایین ندارد. من نه نت میدانم و نه دستگاه. من با یک پاسبان دوره شاه عکس ندارم.
گفتند انشاءالله درست میشود. چند روز بعد گفتند که فعلا دست نگه دارید. نگفتند نه! دولت آقای احمدینژاد بود. در مورد احمدینژاد هم از من پرسیدند که من گفتم من خوانندگی میکنم به این چیزها کاری ندارم. ما هم دست نگه داشتیم. اما هنوز مجوز خوانندگیام را ندادند و دلیلش را هم نگفتند، آرزویم این است که دلیلش را بگویند.
**خوانندههای محبوب
از یساری اسامی خوانندههای محبوبش را پرسیدیم و پاسخ داد: همانند ایرج بزرگ و گلپایگانی دیگر متولد نمیشوند. الان صداهای خوبی داریم، مانند محمد اصفهانی که بهکارش وارد است و شعر را به مخاطب تحویل می دهد. دستگاه و نت میداند. بهنام بانی هم دوستمان است و شمرده میخواند. آقای شجریان هم نیمی از قرآن را حفظ است و البته استاد هستند. حالا ممکن است بعضیها این سبکها را دوست نداشته باشند.
پشیمانی عوامل ایرانی شبکه ضدایرانی «جم»
کیهان نوشت:
در ادامه پشیمانی عوامل ایرانی شبکه ضدایرانی «جم»، رامسین کبریتی نیز از ادامه همکاری با این شبکه سر باز زد؛ اوضاع برای این بازیگر به گونهای گذشته که او حالا حتی علاقه ای برای حضور در هیچ شبکه خارجی دیگری را هم ندارد.
اردیبهشت سال 96 بود که یک اتفاق تکان دهنده توجه رسانهها را به سمت شبکه جم، وابسته به سازمان منافقین جلب کرد. این سازمان در یک تسویه حساب درون گروهی، رئیس این شبکه را ترور کرد. اتفاقی که نماد قربانیسازی عوامل این شبکه بود. سعید کریمیان درحالی مشمول حذف فیزیکی این گروهک تروریستی شد که خود زاده پادگان اشرف بود. او پس از اینکه مسئولیت شبکه جم را برعهده گرفت، شروع به عضوگیری از داخل کشورمان کرد تا به این وسیله هم نیروهای این شبکه را تأمین کند و هم این گونه القا شود که هنرمندان، مایل به همکاری با رسانههای داخلی نیستند. اما هنوز مدتی از این جریان نگذشته بود که اخباری از آزار و اذیت زنان در شبکه جم نشر یافت. فساد و روابط خارج از عرف در این شبکه تا حدی بالا گرفت که بسیاری از بازیگران و کارکنان شبکه یا به ایران برگشتند یا به کشور دیگری رفتند و به هر حال اکثریت آنها شبکه جم را رها کردند. یکی از تدوینگران شبکه جم که به ایران برگشته بود اخبار هولناک سیاسی زیادی از این شبکه داشت.
علاوه بر فضای ناسالم این شبکه به ویژه برای زنان، سطح نازل آثاری هم که در شبکه جم تولید و پخش می شدند نیز از دیگر عوامل سرخوردگی عوامل آن بود. به این ترتیب بود که تعداد زیادی از آنهایی که با رویای پیوستن به عرصه جهانی و تبدیل شدن به هنرمندانی بینالمللی به جم آمده بودند، خیلی زود متوجه اشتباه خود شدند و از این باتلاق بیرون آمدند. رابعه اسکویی، پردیس افکاری، چکامه چمن ماه، مهدی مظلومی و ... ازجمله چهره هایی بودند که از این شبکه جدا شدند.
رامسین کبریتی، هم از جمله افرادی بود که فریب وعده های دست اندرکاران «جم» را خورد و در سال 95 برای بازی در سریالهای این شبکه به ترکیه رفت، حالا دست از پا درازتر از این شبکه جدا شده است. اما در شبکه جم اوضاع به گونهای گذشته که او نه تنها از همکاری با این شبکه پشیمان است که حتی دیگر علاقهای به همکاری با سایر شبکههای خارجی هم ندارد. به طوری که در گفت وگو با راه دانا گفته که «همان شبکه جم برای هفت پشتم کافی بود و دیگر حاضر نیستم با هیچ شبکه ماهواره ای فعالیت داشته باشم، اما اگر پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی داشته باشم و آن هم به شرط این که هیچ مشکل و ممنوعیتی در پی نداشته باشد کار می کنم.»
ماجرای کپی کاری کمدین خنداننده شو از زبان شهروند
شهروند نوشت:
ماجرای کپیکاری رضا نظری در خنداننده شو، در فضای مجازی گل کرده، نه اینکه بحث متن باشد، نه! مسأله جانبداری اشتباهی است که اشکان خطیبی از او کرده. او در برنامهای که خیلیها آن را دیدهاند، میگوید اینبار رضا، ٩٥درصد متن را به تنهایی نوشته است. ماه اما پشت ابر نمیماند و چند ساعت بعد، فضای مجازی پر میشود از اسکرینشات جوکهای توییتری.
«یک بار رفتم از این پیرمرد عایق پنجره بگیرم گفت اینو داریم ٤٥٠٠ اینو داریم ٥٠٠٠ تومن. گفتم فرقشون چیه؟ گفت این یکی پونصد تومن گرونتره.» این یکی از همان جوکهایی است که رضا نظری در شب مسابقه خیلی خوب اجرا کرد، اما توییتری است. اگر اشکان خطیبی به اشتباه از او جانبداری نمیکرد، این همه جنجال به پا نمیشد، بهخصوص اینکه او خود نیز در شبکههای مجازی فعال است و خیلی خوب خاصیت این فضا را میداند. همیشه مسألهای ساده که شاید همان ابتدا با صداقت قابل درک است، با حرفهای متناقض سخت میشود، انگار ما که صبح تا شب از تناقض آدمهای صاحب منصب گلایه میکنیم، خودمان هم آن را رعایت نمیکنیم. حالا همین موضوع باعث واکنش منفی کاربرانی میشود که هر روز در شبکههای اجتماعی و توییتر سرک میکشند.
اشکان خطیبی هم که فعالیت نسبتا زیادی در فضای مجازی دارد، با انتشار ویدیویی خود را اینطور تبرئه میکند، اما حاضر نمیشود دراینباره به خبرنگار «شهروند» توضیح بدهد و البته مشغله را بهانه میکند: «دروغ در مرام من جایی ندارد، چون فرصت این را ندارم که ببینم چه چیزی را راست گفتم و چه چیزی را دروغ. مبدا خیلی از شوخیهایی که رضا میکند خودشه. چندین سال است که شوخینویسی میکند، اما چون اکانت توییتری ندارد، اینها پخش شده، اما معروف نشده است. آن درصدی هم که کپی بوده از دست تیم نویسنده هم در رفته است، اما درنهایت تایید این را گرفتم که همه شوخیها برای خودش است و به من گفتند که ٩٥درصد برای خودش است. من هم برای اینکه باید حمایت و هدایت تمام از همگروهیام داشته باشم، آن را منتقل کردم.» بههرحال تیر از کمان رها شده و دیگر اینها بهعنوان دروغ در شبکههای اجتماعی پخش شده است.
در ادامه البته رضا نظری، همان شرکتکننده معروف استندآپ کمدی در اینستاگرام فیلم دیگری منتشر کرد و همه تقصیرها را گردن گرفت: «یک بحثهایی هست که در فضای مجازی پیچیده به خاطر کپیبودن متن من. متن اول من از فضای مجازی کپی بود. بعد آقای خطیبی به من گفت که رضا تو که اینقدر خوب بلدی شوخی بنویسی، چرا همش رو خودت نمینویسی. اشتباه کوچکی که کردم این بود که در متن دومم ٦٠درصد را خودم نوشتم، اما ٤٠درصد آن را از شبکههای مجازی گرفتم و بیتجربگی کردم و به آقای خطیبی نگفتم. از همین جا عذرخواهی میکنم، امیدوارم در مراحل بعدی بتوانم خودم را صددرصد ارایه دهم. مقصر پیش اومدن این سوءتفاهمات من بودم.»
البته واکنش کاربران به این حرفها هم خیلی مثبت است، چون اکثریت اجرای او را دوست داشتهاند. سبو نوشته: «باز هم خوبه که قبول داری کپی کردی.» زهرا نوشته: «خیلی هم عالی بود. مگه مسابقه نویسندگی بوده که متن مهم باشه؟ مهم اینه که سردترین متن رو هم عالی اجرا میکنی.» اما مهدیه یکی از همانهایی که به ویدیوی عذرخواهی هم واکنش نسبتا منفی دارد: «داداش فک کنم اون موقعی که تو دبستان مبحث درصد رو تدریس میکردن هم داشتی توییت کپی میکردی حواست به کلاس نبوده. یه چیزی از ٦٠درصد شنیدی فقط.» بههرحال در یک مسابقه استندآپ کمدی اصل بر اجرای خوب و پرانرژی است و شاید بهتر است به جای لاپوشانی، وقتی راست راست تو چشم آدمها نگاه میکنی، دروغ نگویی.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
مردم برنامه رو میبیینن که چیزای تازه بشنون و بخندن وگرنه شنیدن دوباره چیزایی که هزار بار خوندی یا شنیدی زیاد خنده دار نیست جدا از اینم توی استنداپ باید خلاقیت داشت و با حس و حال و فکر خودت بقیه رو بخندونی نه اینکه کار بقیه رو با اسم خودت در کنی
شما اجرای خوب رو ببینین... چیکار به متن و کپی و این چیزا دارین!
دوس نداشتین رای ندین!
اجرا مهمه که اجرای رضا نظری خوب نبود ولی به قول آقا عرفان بهتره متن مال خود آدم باشه
اجرا مهمه اما بهتر متن مال خود فرد باشه.
صدای جناب یساری رو هم دوست دارم و کلی خاطره با آهنگ هاشون دارم .
در مورد خنداننده شو هم مهم اجرا هست که خب از اجرای ایشون خوشم نیومد و ایرادی که می تونم به خنداننده شو بگیرم این ست که عادلانه نیست کاش یک سری مختص آقایون بود یک سری مختص خانم ها چون خانم ها دست و پاشون بسته ست در حقشون اجحاف می شه .