به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، سریال «دلدادگان» منوچهر هادی که مدت ها بود در شبکه های اجتماعی و توسط مدیران سیما روی آن مانور داده می شد، به فصل سوم خود رسیده است. این سریال با وجود شروع نه چندان قدرتمند و همچنین از دست دادن مخاطب به دلیل پخش بسیار بد توسط تلویزیون، در فصل دوم به دلیل بازیگران کاربلد و پخش نسبتا منظم اوج گرفت و مخاطبان زیادی را با خود همراه کرد. در ادامه گزارشی از وضعیت سریال و دو گفت و گو با عوامل سریال را بخوانید.
روزنامه هفت صبح درباره دلایل اوج گیری سریال دلدادگان نوشت:
سریال دلدادگان پنجشنبه شب بدون هیچ مقدمه ای وارد فصل سوم شد. با اینکه معمولا رسم بر این است که در فاصله میان پخش یک سریال تا شروع فصل دیگر خلاصه ای از آنچه تا به حال پخش شده روی آنتن میرود اما قسمت اول از فصل سوم دلدادگان خیلی بی مقدمه پخش شد.
این در حالی است که معمولا در چنین شرایطی شبکه ها خلاصه ای از آنچه در طول هفته پخش شده بود را روی آنتن میفرستند. واقعا معلوم نیست چرا مدیران شبکه سه اصرار دارند این سریال را با این سرعت به پایان برسانند.
همانطور که می دانید داستان فصل سوم دلدادگان در ادامه فصل اول است و بسیاری از مخاطبان به خاطر وقفه ایجاد شده، خیلی از شخصیت ها و خرده داستان های فصل یک را به یاد نمیآورند. شبکه سه طبیعتا باید آخر هفته مروری از آنچه را در فصل اول و دوم روی آنتن رفته بود پخش میکرد و از شنبه سراغ فصل جدید میرفت. در حال حاضر دلدادگان تنها سریال مهم تلویزیون است و اهمیت زیادی برای مخاطبان دارد. دلایل اهمیت این سریال را مرور میکنیم.
جذابیت داستان
یکی از مهم ترین ویژگی های دلداگان که آن را از سایر سریال هایی که در حال حاضر روی آنتن هستند متمایز میکند، جذابیت داستان است. داستان در فصل اول با یک عشق نامتعارف شروع میشود و دو جوان از دو طبقه اجتماعی متفاوت را در یک رابطه عمیق عاطفی نشان میدهد؛ رابطه ای که طبق برنامه ریزی قبلی و کاملا عمدی شروع شده و سررشته اش به انتقامی میرسد که ریشه در گذشته های دور دارد.
فصل دوم هم باز هم روایت عشق و عاشقی و هجران و شکست است. این بار در برهه ای کاملا متفاوت از تاریخ، شکست روحی و عاطفی یک زن از نامزد سابق و دوست صمیمی اش را میبینیم که او را واردار میکند تحت هر شرایطی به دنبال انتقام باشد و حالا نقشه هایش را در فصل سوم عملی میکند.
اگر پای موارد مختلفی که در بخش های بعدی درباره اش صحبت میکنیم به میان نمی آمد و فصل اول، خیلی خوب و درست توسط مخاطبان دیده میشد، خیلی راحت تر میتوانستیم درباره جذابیت داستان آن صحبت کنیم چون خیلی ها تازه از فصل دوم به جذابیت سریال پی بردند و داستان را دنبال کردند.
جذابیت از فصل دوم
دلداگان از فصل اول زیاد دیده نشد و خیلی ها تازه از نیمه های فصل اول و حتی فصل دوم آن را تماشا کردند و به اهمیت آن پی بردند. داستان سریال که از همان ابتدا جذاب بود، کارگردان و فیلمنامه نویس هم از ابتدا هیچ تغییری نکردند و ریتم داستان هم در هر دو فصل یکسان پیش میرفت پس دلیل اصلی چه بود؟
اشتباه مهم منوچهر هادی در فصل اول دلدادگان این بود که روی بازیگران جوان و تازه کاری دست گذاشت که تبحر چندانی در بازیگری نداشتند. سریال ضربه اصلی را از بازی تصنعی این دو جوان خورد.
بخش اصلی داستان فصل اول در ارتباط با دو نقش امیر و ارغوان پیش میرفت و با اینکه در کنار آنها بازیگران با تجربه زیادی حضور داشتند اما نهایتا این انتخاب های اشتباه، عملا راه به چشم آمدن سریال را بستند.
برخلاف فصل اول، بازیگران فصل دوم، بسیار درست و بجا انتخاب شده بودند. کل سریال در اختیار چند بازیگر کاربلد بود و حتی بازیگران تازه کار مثل بازیگر نقش افسانه، خواهر فرزانه هم به خوبی از پس نقششان بر می آمدند.
استفاده درست از سوژه تکراری
کل داستان انتقام در دلدادگان حول یک سوژه تکراری رخ میدهد که پیش از این نظیرش را در سریال های مختلف دیده ایم. اینکه شخصیت اصلی به هر دلیلی اعم از سوختگی صورتش را از دست میدهد و با عمل جراحی به شکل و شمایل دیگری در می آید.
نمونه ای که همه ما به خاطر داریم سریال تولدی دیگر است. فریبا متخصص در یک تصادف رانندگی میسوزد و بعد از عمل جراحی تبدیل به لعیا زنگنه میشود. یا در سریال فوق سری بازیگر نقش رضا پاپتی با چند عمل جراحی خودش را شبیه به سرهنگ نیروی انتظامی با بازی مهدی فخیم زاده میکند.
دلدادگان با اینکه روی الگوی همین سریال هایی که موضوعشان فس آف بوده پیش میرود اما اصلا تکراری به نظر نمیرسد. این بار با زنی روبرو هستیم که با وجود سوختگی صورتش فقط برای تغییر هویت دست به عمل جراحی میزند.
فرزانه بدون عمل جراحی هم میتواند با همان صورت به زندگی ادامه دهد اما ترجیح میدهد برای رسیدن به هدف اصلی اش یعنی انتقام، تغییر هویت دهد. انتخاب لیندا کیانی و پانته آ بهرام برای این منظور کاملا هوشمندانه است.
نوآوری در ساخت
یکی از مهم ترین ویژگی های سریال، ساختار سه فصلی آن است. طبیعتا کارگردان سریال میتوانست کل داستان را در یک فصل پیش ببرد و با استفاده از یک فلش بک، یکی یکی ماجرا ها را توضیح دهد و شخصیت ها را معرفی کند.
درست مثل اتفاقی که همین چند وقت پیش در سریال آنام با آن روبرو بودیم اما ترجیح داده به جای آشفته کردن ذهن مخاطبان، از ساختار سه فصلی استفاده کند.
در واقع منوچهر هادی، درست وسط ماجرای اصلی سریالش یک پرانتز باز کرده تحت عنوان فصل دوم، پیشینه کاراکتر ها و گذشته داستان هرکدام را برای ما تعریف کرده. هادی می دانسته استفاده از فلاش بک در یک سریال میتواند مخاطبان را خسته کند یا منظورش را به طور کامل به آنها نرساند.
البته همانطور که در بخش پیشدرآمد اشاره شد، نیاز بود تا برای برقراری اتصال میان فصل دوم و سوم، شبکه سه تمهیدی می اندیشید و یکبار دیگر کل اتفاق های فصل اول و دوم را به طور خلاصه مرور میکرد چون همانطور که گفتیم خیلی از مخاطبان تازه از فصل دوم به این سریال پیوسته اند و حالا یک مقدار گیج شده اند.
پیش بینی ها
بعد از پایان فصل دوم سریال و مشخص شدن هویت ارغوان، حالا دیگر همه میدانند با بازی انتقام فرزانه از مالک و مرضیه رو به رو هستند و انگار منتظرند باز هم غافلگیر بشوند. پنجشنبه شب بلافاصله بعد از پخش قسمت اول فصل سوم، صفحه اینستاگرام سریال دلدادگان، محل انتشار گمانه زنی های زیادی درباره هویت امیر شد.
خیلی از مخاطبان معتقدند که سهیل، پسر فرزانه و نادر، در آن آتش سوزی نمرده و مالک و مرضیه او را پیش خودشان نگه داشته اند و حالا امیر، همان سهیل است.
البته خیلی ها نوشتهاند وقتی فرزانه تا این حد روی زندگی مالک و مرضیه تمرکز داشته، چطور نفهمیده آنها پسری بزرگتر از ارغوان ندارند و به این مسئله شک نکرده! صحبت های مالک و مرضیه درباره اینکه امیر فرزند خودشان نیست در قسمت اول فصل سوم به این گمانه زنی ها دامن زده.
البته خیلی ها کماکان معتقدند امیر فرزند خود مالک و مرضیه است و ارغوان و امیر حالا خواهر و برادرند برای همین هم فرزانه تلاش میکند تا آنها رابطه عاطفی با هم برقرار نکنند.
گفت و گویی با کارگردان سریال: حالم را بد کردند، تمایلی به دیدن سریال خودم ندارم!!
«منوچهر هادی» کارگردان سریال «دلدادگان» در گفتوگویی، ضمن گلایه از مدیران تلویزیون مبنی بر زمان پخش و اصلاحات صورت گرفته در سریال «دلدادگان» گفت: این سریال، سریال من نیست و سریال مدیران شبکه تلویزیون است. ظاهرا مدیران این سریال را ساخته و دلسوز آن هستند و الان دیگر شرایط به گونهای است که امیدوارم بخش مهمی از حقوقهای بچهها را بدهند.
این کارگردان درباره اینکه آیا قرار است تغییری در ادامه پخش سریال صورت بگیرد نیز گفت: اینها را من نمیدانم و باید از تهیه کننده و شبکه بپرسید.
هادی با اشاره به اصلاحات زیادی که در این سریال دیده شده است، بیان داشت: سریالمان را با زمان پخش نادرست و جرح و تعدیلشان شرحه شرحه کردند. این روزها واقعا حالم خوبی ندارم تا جایی که اصلا دوست ندارم سریالی که خودم ساختم را تماشا کنم. امیدوارم که حداقل شبکه ساعت پخش سریال را منظمتر کند تا مخاطبان بتوانند با خیال راحت آن را تماشا کنند. هرچند که معتقدم که ما شبکه ورزش داریم و مسابقات باید از این شبکه پخش شوند.
کارگردان سریال «آمین» درباره کارگردانی در ژانر تاریخی نیز گفت: اصولا ساختن کارهای تاریخی یا کارهایی که عبوری در تاریخ دارند برایم از لحاظ بصری، پوشش بازیگران، طراحی گریم و صحنه و ... جذابیت دارد.
وی با اشاره به اینکه برای کارگردانی این سریال به اندازه کافی مطالعه داشتم، بیان داشت: به اندازهای که برای فیلمنامه این سریال لازم بود مطالعه داشتم و اینطور نبود که با چشم بسته کارگردانی دلدادگان را شروع کنم. به هر ترتیب در آن زمان از تاریخ حضور نداشتم و قطعا میبایست با تحقیق و مطالعه اطلاعاتی که مورد نیازم بود را کسب میکردم.
این کارگردان در ادامه بیان داشت: ناگفته نماند تحقیقات وسیعی به عهده نویسندههای این سریال بود و من نیز در کنار آنها اطلاعاتی که خودم لازم داشتم را بدست آوردم و برای طراحی صحنه و لباس نیز با دوستانی مشورت کردیم.
کارگردان سریال «دلدادگان» درباره تبلیغات سریال در سایر شبکههای سیما نیز گفت: قبل از اینکه پخشمان شروع شود آنونسهای زیادی پخش شد. الان هم همه زمان پخش سریال ما را میدانند منتهی مردم به بهانه سریال ما پای تلویزیون مینشینند، اما میبینند که فوتبال در حال پخش است. در صورتی که همان مسابقه را شبکه ورزش به صورت همزمان پخش میکند و مخاطب فوتبال میتواند به راحتی در شبکه ورزش علاقهمندیهایش را دنبال کند.
سریالها را نمیشود در شبکه دیگری پخش کرد، اما مسابقه فوتبال را میشود از شبکه دیگر پخش کرد. معتقدم باید زمان پخش سریال ثابت باشد و مخاطبان ما بدانند که سریال راس ساعتی مقرر پخش میشود، در غیر اینصورت مخاطبانمان را از دست خواهیم داد.
گفت و گویی کوتاه با پدیده فصل دوم سریال
در فصل دوم دلدادگان بازی یک بازیگر جوان که از تئاتر آمده خیلی به چشم آمد. البته جوان است اما کم تجربه نیست. تا به امروز در فیلم ها و سریال هایی چون: قرنطینه، همه چیز آنجاست، مرخصی و تلاطم حضور داشته و تجربه بازی روی صحنه تئاتر را هم دارد.
سجاد قراگوزلو که نقش عادل را در سریال «دلدادگان» بازی کرد، توانست با بازی اش مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار بگیرد. عادل یکی از قربانیان داستانی بود که هیچ گناهی در آن نداشت. گرچه به نظر می رسد برخی سکانس های این بازیگر در پخش زیر تیغ ممیزی قرار گرفت! با این حال بانی فیلم با او گفت و گویی درباره این سریال داشته که در ادامه می خوانید:
می دانم که دوستی دیرینه ای با منوچهر هادی دارید. اما «دلدادگان» نخستین سریالی بود که با او همکاری داشتید؟
– این سریال ششمین همکاری من با ایشان است. البته «تلاطم» نخستین تله فیلمی بود که منوچهر هاد در سال ۸۳ ساخت و من بازیگر اصلی آن فیلم بودم. بعد «تصادف» و «قرنطینه» و «چشمهایش» را با هم کار کردیم.
و در این سریال هم بار دیگر با هم همکاری کردید؟
– بله. زمانی که خلاصه فیلمنامه را خوانده بود، گفته بود عادل مال سجاد است. به گونه ای اولین و تنها گزینه اش برای نقش عادل من بودم.
درباره فضای کار و نقش عادل بگویید و اینکه فضای گذشته سریال گویا برای مخاطب جذاب تر است.
– دقیقا این اتفاق در این سریال افتاد و همه دوست داشتند که در ابتدا فصل دوم سریال که اتفاقات مربوط به فصل گذشته بود پخش شود. اما هیجانی که نویسنده ها در کار ایجاد می کردند این بود که اول بخش حال سریال پخش شود و بعد بخش گذشته و باز هم داستان به زمان حال برگردد و ادامه ماجرا. مخاطب در فصل دوم متوجه می شود که دلیل کینه و انتقام افسانه از مالک و خانواده اش چیست. ربط شخصیت ها به هم و اتفاقات مهم در فصل سوم است.
عادل از همان ابتدا اینقدر حضورش پررنگ بود و یا کارگردان در ادامه به این نتیجه رسید که حضور عادل را در داستان بیشتر کند؟
– در جلسه اولی که با تهیه کننده و کارگردان داشتیم، می دانستم که منوچهر هادی من را برای نقش خوب و مهمی انتخاب کرده و نتیجه خوبی هم حاصل می شود. البته قطعا می دانید که تصویربرداری با فصل دوم آغاز شد و سه ماه طول کشید. ضمن اینکه قسمت ها پشت سر هم ضبط نمی شد و حفظ و تداوم این حس و راکورد کار سختی بود. اتفاقی که برای عادل می افتاد همین بود. اینکه از ابتدا گریم و شخصیت عادل از دوران مدرسه و نوجوانی در طول داستان تغییر می کرد و این هم برای من جذاب بود.
فکر می کنم یکی از سختی های کار برای شما هم این بود که باید دورانی را بازی می کردید که اصلا ندیده اید و بازی و نوع دیالوگ ها باید به گونه ای در اجرا در می آمد که برای مخاطب باور پذیر باشد که عادل یک نوجوان دهه ۵۰ است.
– به هر حال راهنمایی های کارگردان و هدایت و همفکری با نویسنده ها و کارگردان در این زمینه بی تاثیر نبود. البته تحصیلاتی که در زمینه بازیگری و کارگردانی دارم هم در این زمینه بی تاثیر نبود. دیدن فیلم و خواندن کتاب هم می تواند در چنین تجربیاتی تاثیرگذار باشد. اتفاقا در کامنت هایی که در فضای مجازی برای من می گذارند می گویند که ما را به یاد دهه ۵۰ می اندازی و این نشان می دهد که نقش و کلیت کار و فضا را باور کرده اند.
و همچنین اعتیاد عادل را!
– بله به هر حال من باید این تغییر را در بازی و نوع نگاه و لحن صدا و بازی نشان می دادم. چون اعتیاد باعث می شد که عادل تغییرات بسیاری در رفتار و چهره اش کند.
اگر قرار بود که عادل در فصل سوم و اول هم حضور داشته باشد، فکر می کنید کدام بازیگر مناسب این نقش بود که دوران میانسالی شما را بازی کند؟
– خودم که قطعا بازی نمی کردم. اما به این موضوع فکر نکرده بودم. فقط می دانم دانش کارگردان آنقدر بالا هست که بتواند بازیگر مناسبی را برای میانسالی این نقش انتخاب کند. البته زیبایی نقش عادل را به این میبینم که تمام شود و در فصل های بعد ما حضور فیزیکی این کاراکتر را نبینیم.
البته سایه عادل در قصه وجود دارد و انگیزه و دلیل مهمی که باعث شد مالک خانه امن را تاسیس کند، برادرش است.
– بله دقیقا و عادل زمانی در ذهن مخاطب ماندگار می شود که حضور فیزیکی نداشته باشد اما سایه اش روی قصه هست. در فصل سوم هم بیشتر حضورش احساس می شود که در ادامه حتما می بینید. ضمن اینکه مردم همیشه قهرمان داستانشان را دوست دارند. حتی وقتی که معتاد می شود.
این سریال در دیده شدن شما خیلی موثر بود. این طور نیست؟
– البته من را به واسطه نقشی که در فیلم «قرنطینه» بازی کردم هم می شناسند. اما به هر حال سریال خیلی تاثیر بیشتری در دیده شدن دارد و جالب اینکه من را عادل صدا می کنند و یا برادر مالک و این خیلی برای من جالب و شیرین است.
کار آماده پخش هم در کنار این سریال دارید؟
– بله سریال «کوله پشتی» به کارگردانی پیام صابری را هم بازی کردم که در این سریال نقش یک پسر سرباز عاشق را بازی می کنم که می خواهد به نامزدش برسد اما پول ندارد.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
و از نظر من بزرگ ترین نقطه قوت سریال فیلمنامه قوی اونه
اما در آخر شدیدا با آقای هادی موافقم وقتی شبکه ورزش تاسیس شده و اون مسابقه فوتبال داره اونجا پخش میشه، این واقعا احمقانس که به جای سریال فوتبال پخش بشه
این یه گله بسیار بزرگ به شبکه سه هستش که هیچ وقت کنداکتور منظمی نداره به خاطر این مسابقات فوتبال و باید بذاره فوتبال تو شبکه ورزشی مخصوص خودش پخش بشه
حتی حتی اگرم علاقه به پخش فوتبال داره نباید سریال پخش کنه و تو کنداکتورش جا بده
اینم نه! دیگه حداقلش اینه که شب قبل زیر نویس کنن که فردا سریال پخش نمیشه
متاسفانه شبکه سه به خاطر این کاراش داره مخاطباشو از دست میده
شبکه ای که به نظرم اکثر سریالای خوب توش پخش میشه اما الان اگه منم جای کارگردانا باشم به هیچ وجه دیگه با شبکه سه کار نمیکنم.
با برنامه ریزی و پیش بینی ها باید صدا و سیما درست برنامه ریزی در پخش برنامه هاش داشته باشه !
اما هنوزم عقیدم اینه که وقتی شبکه ورزش هست چرا شبکه سه باید یه سریالو نابود کنه؟
همونطور که گفتم شبکه ۳ برنامه های آزاد برای پخش باید داشته باشه !
درضمن گاهی وقتها چندین فوتبال هست که شبکه ورزش تنها ، نمیتونه پشتیبانی کنه ...