به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران:
تاکنون سه قسمت از سریال «ممنوعه» به بازار آمده است. آیا این سریال با الگوبرداری از سریال های سطحی ترکیه ای و دست گذاشتن روی موضوع خیانت و شک و اعتیاد می تواند اثر قابل قبولی در شبکه نمایش خانگی باشد؟
روزنامه هفت صبح در مطلبی ابعاد مختلف سه قسمت اول سریال را بررسی کرده است که در ادامه می خوانید.
پیش درآمد
چند سال پیش کارگردان های تلویزیون تحت تاثیر استقبال فراوان از سریال های ترکیه ای تصمیم گرفتند به سبک و سیاق آنها سریال بسازند و خوراک دلخواه مردم را تحویل شان دهند. سریال هایی که با یک سری فرمول کلیشه ای ساخته می شدند و ذهن مخاطب را با انواع و اقسام شخصیت و قصه و گره های پیچ در پیچ و مرتبط، درگیر می کردند.
مخاطب به جای این که دنبال اصل داستان باشد و با یک قهرمان به سمت هدف سریال حرکت کند، ناگهان به خودش می آمد و می دید بعد از دویست سیصد قسمت، سرنوشت بیست سی شخصیت مختلف که هیچ کدام شان هم اصلی نیستند برایش اهمیت پیدا کرده است و به اندازه موهای سرش داستان هایی درباره شک و خیانت و طلاق عاطفی و اعتیاد و ... شنیده است.
این فرمول در تلویزیون رواج پیدا کرد اما اخیرا به شبکه نمایش خانگی هم رسیده است. سریال «ممنوعه» نمونه کامل الگوبرداری از روی سریال های ترکیه ای است؛ سریالی با انواع و اقسام شخصیت و قصه که همگی در سطح باقی می مانند و به عمق نمی روند. سه قسمت اول سریال را بررسی می کنیم.
قهرمان چه می شود؟
داستان از زندگی آقازاده ای به نام سامی شروع می شود. او مشت زن یاست که در رینگ های مخفی بازی می کند. سامی همزمان با شرکت در یک رقابت مشت زنی، برای مخاطبان از زندگی اش می گوید و آنها را به داستانی وارد می کند که نقش اصلی آن خودش است.
سامی از زندگی دردناک گذشته و رابطه سختی که با همسرش دارد تعریف می کند و به ما می گوید که پدری پولدار دارد و به خواسته او ازدواج کرده است اما از این وصلت ناراضی است و در ادامه تعریف می کند که بعد از دو سال بالاخره از همسرش جدا شده و حالا عضو یک گروه به نام «ممنوعه» است که در آن یک سری قوانین ممنوعه وجود دارد.
او می گوید در این گروه، دختری وجود دارد که به او دل بسته است. درست از همین جا به بعد داستان رها می شود. از اینجا به بعد دیگر با یک راوی اول شخص روبرو نیستیم. قصه هایی پراکنده را می بینیم که سامی اصلا در آنها حضور ندارد. یعنی اصلا در آنها حضور ندارد. یعنی اصلا ربطی به سامی پیدا نمی کند و واقعا معلوم نیست ابتدای داستان چرا توسط سامی روایت می شود!
داستان های فراوان و سطحی
قسمت اول «ممنوعه» را می توانیم بهترین قسمت سریال قلمداد کنیم. داستان ما را وارد یک گروه دوستانه که نمی دانیم به چه منظور شکل گرفته می کند. در آن شاهد عشق میان سامی و برکه و شیطنت های جوانانه آنها هستیم؛ حال خوش چند جوان یک مرتبه با فاش شدن راز رابطه برکه با یک پزشک به کلی نابود می شود.
سامی تفریح را به هم می ریزد و راهی تهران می شود و از طرف دیگر برکه هم برای این که با عجله خودش را به تهران برساند و او را قانع کند به دره پرتاب می شود و سر از بیمارستان در می آورد.
کارگردان در قسمت اول سریال، چند دختر و پسر به ما نشان می دهد و کاری می کند تا با خصوصیات و احساسات هر کدام شان به طور خلاصه آشنا شویم، اما خب بعد چی؟ درست زمانی که منتظریم درباره گروه ممنوعه آنها بشنویم و وارد قصه آنها شویم یک مرتبه سر از زندگی دایی برکه در می آوریم و به داستان خیانت او به زن دایی و آشفتگی زندگی زنی که با دایی در ارتباط است و ماجرای خانه پیدا کردن پدر برکه و بازگشت ترانه و ... وارد می شویم.
استفاده از کلیشه ها
همانطور که در ابتدا هم گفتیم «ممنوعه» روی فرمول سریال های ترکیه ای ساخته شده و از الگوهای آنها برای جذب مخاطب استفاده کرده است. در همین سه قسمت اول، با سه نوع خیانت روبرو هستیم. خیانت ترانه به سامی، توهم خیانت برکه به سامی و خیانت دایی به زن دایی. در کنار هر خیانت، شک هم وجود دارد. شک زن دایی که قرار است با دسیسه دایی و زن مورد علاقه اش تا مرز دیوانگی و جنون پیش رود و شک سامی که او را به موجودی وحشی و غیرقابل کنترل تبدیل می کند.
مواد مخدر و اعتیاد هم که این وسط به وفور وجود دارد و انگار جزء جدایی ناپذیر زندگی شخصیت های اصلی داستان است. فقط می ماند طلاق که اتفاقا کارگردان از کنار آن هم به راحتی نگذشته و دو طلاق یکی واقعی و دیگری عاطفی را در برنامه سریالش گذاشته است. بنابراین با معجونی از تمام کلیشه های رایج در سریال های ترکیه ای روبرو هستیم و بعید نیست در ادامه با چند کلیشه دیگر از این دست مواجه شویم.
ضعف کارگردانی و بازی ها
سریال سازی برای شبکه خانگی با ساخت سریال تلویزیونی فرق دارد. در تلویزیون شاید مخاطبان سریال ها را با هر کیفیتی تماشا کنند اما وقتی قرار باشد برای هر قسمت 10 هزار تومان بپردازند ماجرا کاملا فرق می کند. برای همین است که هر کارگردانی نمی تواند در شبکه نمایش خانگی موفق باشد. مثلا سریالی مثل «گلشیفته» یا «ساخت ایران» اگر برای تلویزیون ساخته می شد، مخاطبان زیادی پیدا می کرد اما استقبال از آنها در شبکه نمایش به اعتراف خود سازندگان بالا نیست.
تازه این سریال ها توسط کارگردان هایی با تجربه ساخته شده. «ممنوعه» اولین تجربه سریال سازی امیر پورکیان است. او پیش از این در چند پروژه به عنوان تهیه کننده حضور داشته و یک فیلم سینمایی ساخته اما هیچ وقت ساخت سریال را تجربه نکرده. حتی اگر ضعف های ساختاری را نادیده بگیریم باز هم نمی توانیم از کنار انتخاب اشتباه بازیگران به راحتی بگذریم. طبیعتا اگر به جای میلاد کی مرام و الهه حصاری، دو بازیگر ستاره انتخاب می شدند و کنترل بیشتری روی بازی سایر بازیگران وجود داشت وضعیت خیلی تغییر می کرد.
می فروشد؟
یکی از مهم ترین ویژگی های سریال ها شبکه نمایش خانگی این است که مخاطب را ترغیب کند تا هر هفته در یک روز مشخص قسمت جدید آن را بخرند و با اشتیاق تماشا کنند. آیا «ممنوعه» چنین سریالی است؟ اگر بعد از پایان قسمت اول قرار بود به این سوال پاسخ دهیم جواب مان صراحتا بله بود اما حالا که سه قسمت از توزیع سریال گذشته است و مخاطبان با پراکندگی زیادی در آن روبرو هستند پاسخ دادن به این سوال یک مقدار سخت است.
به هر حال باید بپذیریم که این سریال با دست گذاشتن روی سوژه (به تعبیر مخاطبان) جذاب خیانت و ایجاد کشمکش های مختلف توانسته است تا حدودی در میان آنها جا باز کند و مخاطب را برای تماشای ادامه آن ترغیب کند. اما آیا هر خیانت و شک و روابط عشق و عاشقی می تواند جذاب باشد؟ آیا مخاطبان حاضرند ماهی چهل هزار تومان بپردازند و بیانیه طولانی سامی درباره رفاقت را بشنوند؟ یا آیا حاضرند چند دقیقه وقت شان را برای تماس های تلفنی پدر برکه در راه شمال و ... صرف کنند؟
البته «ممنوعه» آنچنان هم بی حاشیه نبوده است . سکانس های ابتدایی این سریال انتقادات برخی از منتقدان و روزنامه ها را برانگیختند. کار به جایی رسید که بخش خبری 20:30 هم به این سریال حمله کرد و باز هم در ادامه انتقادات خود از آثار شبکه نمایش خانگی عنوان کرد که چرا باید نظارت روی آثار شبکه خانگی انقدر کم باشد؟
در پاسخ به این اعتراضات ابراهیم داروغه زاده اولین نفری بود که واکنش نشان داد:
ابراهیم داروغه زاده معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در خصوص واکنش بعضی از اقشار مخاطبان در قبال قسمت اول سریال «ممنوعه» که به تازگی پخش آن در شبکه نمایش خانگی آغاز شده است، گفت: به طور طبیعی وقتی موضوع یک سریال درباره آسیب های اجتماعی است و در این سریال بطور خاص ولنگاری و کژ رفتاری تعدادی جوان مطرح است فیلمنامه نویس ناگزیر است برای پی ریزی شخصیت و شالوده فکری آنها رفتارهای را طراحی کند که در زمرة تخلفات و کنش های غیر متعارف است و البته آنچه که مشاهده می شود مصداق اشاعه ابتذال نیست و جنبه عبرت آموز آن مورد تاکید است.
وی ادامه داد: به همین خاطر بیننده باید با بردباری در انتظار قسمت های بعدی مجموعه باشد تا فرجام و عاقبت سوء رفتار شخصیت ها و یا اصلاح و انابه آنها را در پرتو ارشادات و دلسوزی های خیرخواهانه شخصیت های مصلح داستانی نظاره گر باشد. واکنش اخیر جمعی از مخاطبان در گذشته برای بعضی از سریال های تلویزیونی پخش شده مثل خط قرمز و میوه ممنوعه هم دیده شده بود که خوشبختانه در ادامه دیدگاه آنان تغییر کرد.
معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی تاکید کرد: سریال ممنوعه نیز از این امر مستثنی نیست و با اطمینان از اینکه مراقبت های نظارتی لازم نسبت به آن اعمال شده است، در ادامه امیدواریم دغدغه خاطر و نگرانی مخاطبان محترم را بر طرف کند.
اظهارنظر محمدمهدی حیدریان و منصور پارسایی درباره «ممنوعه»
محمدمهدی حیدریان، مدیرکل دفتر نمایش خانگی، دربارهی انتقادات مطرحشده درباره سریال «ممنوعه» گفت: «ممنوعه» یک سریال شبکه خانگی با برچسب ۱۶+ است؛ یعنی یک مجموعه ویژه بزرگسالان که به تقبیح رفتار و عملکرد افرادی میپردازد که سبک زندگی غربی را چه در ظاهر و چه در محتوا برگزیدهاند.
منصور پارسایی دربارهی حواشی ایجاد شده درخصوص محتوای سریال «ممنوعه»، اظهار کرد: بدیهی است چه چارچوب ساختاری مجموعه و چه ممیزیهایی که بر تمامی آثار تولید شده از سوی شورای پروانه ساخت و نمایش اعمال میشود، در این مجموعه نیز با هوشیاری و دقت کامل صورت گرفته است. همچنین برای عامه مردمی که در سبک زندگی دینی یا سبک زندگی عرفی ایرانی زندگی میکنند، دیدن مخاطرات ذاتی زندگی در سبک دیگری که همان سبک تهاجمی غربی است، میتواند چنان شوک آور باشد که از دیدن آن بهراسند و واکنش نشان دهند.
او ادامه داد: این موضوع میتواند بشارتآمیز باشد که مردم از دیدن زندگی شخصیتهای فیلمی که در چنگال تهاجم فرهنگ غربی سخت اسیرند، وحشت زده می شوند؛ این یعنی زیست جوانهای «ممنوعه» تا الان برای عامهی مردم عادی نشده و مخاطب از دیدن آنها واکنش نشان میدهد و نگران همسر و فرزند، خانواده و پیرامونش میشود و این همان خواسته مبارکی است که همه مسؤولان فرهنگی به آن توجه دارند؛ یعنی به صدا درآوردن زنگ هشدار و تحذیر که به گوش باشیم در پیرامونمان کسانی هستند که اتفاقا ممکن است همکلاسی دانشگاه و دوست ورزشی باشگاه و ... فرزندانمان باشند، اما مصاحب خوبی برای آنها نباشند.
مدیرکل دفتر نمایش خانگی خاطرنشان کرد: بنابراین والدین به جای اینکه راجع به سریالی که این آدمها و روابط خطرناکشان را نشان میدهد احتمالا نگران باشند، ضروری است بدانند این مجموعه ویژه آنهاست؛ نه اطفال صغیر و نوجوانان و این موضوع در تمام اقلام تبلیغاتی فیلم ذکر شده است. همچنین شاید والدین پس از دیدن این مجموعه بر مراقبتهایشان بیفزایند و آگاهیهایشان از اتفاقات بیشتر شود.
پارسایی اظهار کرد: واکنشها به مجموعه «ممنوعه» که با مقدمهای کوتاه از نشان دادن رفتارهای ممنوعه اخلاقی و عرفی جامعه ما، به عواقب اینگونه رفتارها و زیستها به طور مفصل میپردازد و هدفی کاملا اخلاقگرایانه و حتی پندآموز را دنبال میکند، من را به یاد مجموعههای موفق «میوه ممنوعه»، «اغما» و «ثریا» انداخت. مجموعههای اخلاقگرایانه و بعضا دینی و عرفانی که مقدمتا بعضی از خطوط قرمز رایج آن سالها را زیرپا گذاشته بودند و به خاطر میآورم که چگونه مدیران سابق صداوسیما از طریق وسائل ارتباط جمعی بخصوص روزنامه سازمان، این قول و وعده را به مخاطبان دادند که اندکی صبر و تامل به خرج دهند و اگر در فرجام کار، کلیت این کارها در یک نمای عمومی اخلاقگرایانه صرف نباشد، آنگاه به میدان بحث و گفتوگو بیایند. حالا همان مثال را در مورد «ممنوعه» هم میتوان ذکر کرد با با پخش یک یا دو قسمت لطفا قضاوت نهایی را انجام ندهیم.
مدیر کل نمایش خانگی همچنین گفت: سریال «ممنوعه» با همه ضعفها و نقدهای وارده بر آن نیازمند بحث و بررسی در یک فضای آرام است. این آرام بودن فضا به سازندگان مجموعههای نمایش خانگی این اجازه را میدهد که ضمن دقت ورزی و تأمل بیشتر بر روی مضامینی که انتخاب میکنند، دچار خودسانسوری و حرکت به سمت خنثی بودن و خنثی شدن نداشته باشند.
او تاکید کرد: بپذیریم که شبکه نمایش خانگی یک فرصت است و نه تهدید؛ به خصوص برای سازمان معظم صداوسیما که هنوز رسانهای بیرقیب برای فرهنگسازی و اعتلای اخلاق عمومی جامعه است. امید که رسانه ملی دست حمایت بر روی شانههای این شبکه که هنوز در آزمون و خطا، نیازمند ارشادات و راهنماییهاست بگذارد و همه بپذیریم ظرفیتهای شبکه نمایش خانگی با دلسوزی و دقت بیشتر همه هنرمندان و متولیان امور هنری، می تواند در خدمت اخلاق، فرهنگ و سبک زندگی ایرانی و اسلامی بالفعل شود.
واکنش حسین فرحبخش
حسین فرحبخش هم که هم خود و هم گاهی آثارش جنجال برانگیز است، درباره ممنوعه اظهار نظر مثبتی داشته و از حیدریان خواسته پای مجوزها بایستد.
حسین فرحبخش با بیان اینکه ممیزیهای لازم برای محصولات از طریق ارشاد اعمال میشود و نیازی به موازی کاری نیست اظهار داشت: دخالتهای بیجا در ارکان نظام غلط است؛ در مقوله سینما و شبکه خانگی به اندازه کافی در ارشاد ممیزی داریم و ممیزان ارشاد که مجری قوانین نظام هستند وقتی پروانه نمایش صادر میکنند دیگر نباید به واسطه تخیلنگاری برخی رسانههای افراطی، مجوزها زیر سوال برود.
فرحبخش با اشاره به حواشی پیشآمده پیشروی سریال «ممنوعه» ادامه داد: الان نمیشود درباره سریال اظهارنظر کنیم چون فقط سه قسمت از سریال عرضه شده و تعجبم از آنهایی است که تنها بعد از عرضه یک قسمت سریال با دروغپردازی درباره اش حکم صادر کردند. به عنوان مخاطب در این سه قسمت سریال چیز بدی ندیدم. اینکه بعضی سریال را نامناسب برای فرزندان شان دانسته اند هم تناقض است چون نه تنها سریال درجه ۱۶+ دارد بلکه فرزندان ما این روزها در اینستاگرام که اتفاقا فیلتر هم نیست(!) مشغول تماشای افعال و رفتاری هستند هزاران فرسنگ جلوتر از حتی محتواهای ارائه شده در محصولات غربی.
این تهیه کننده باسابقه با نقد موازی کاری فرهنگی ادامه داد: اگر مقام معظم رهبری را قبول داریم باید بیانات ایشان فصل الخطابمان باشد. مگر نه اینکه رهبری تأکید کردهاند از موازیکاری در دستگاههای مختلف پرهیز شود پس چگونه است که حتی مجوزهای ارشاد به رسمیت شناخته نمیشود و گروهی تندرو مدام اصرار دارند همه چیز و همه کس را دور بزنند؟ مگر نه اینکه رهبری بر پیشبرد امور از مسیر قانونی تأکید کردهاند پس چرا دوستان افراطی به مجوزهای قانونی ارشاد محل نمیگذارند؟فضاسازی گروهی تندرو حول شبکه خانگی و محصولات آن عین موازی کاری است و سازمان سینمایی باید پای تصمیماتش بایستد چون خواسته بدنه جامعه هنری هم تمکین همگان به قانون است.
حسین فرحبخش با اشاره به دیداری که به همراه برخی دیگر از سینماگران با علی شمخانی داشته، بیان داشت: چندی پیش با جمعی از تهیهکنندگان نزد سردار علی شمخانی رفتیم و اعتراض شدید خود را نسبت به برخی موازی کاریهای فرهنگی به ایشان اعلام کردیم و ایشان هم به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی تأکید کرد که هیچ کس حق دخالت در ارشاد ندارد و این گونه دخالتها غیرقانونی است.
فرحبخش ادامه داد: اینکه فلان رسانه افراطی و خالی از نیروهای حرفهای، بدون دیدن فیلم یا سریال درباره آن به فانتزیسازی و اظهارنظر روی میآورد مصداق بارز نشر اکاذیب است. رسانه وقتی ادعایی مطرح میکند باید سندش را هم ارائه کند وگرنه نمیشود که مدعی وجود فلان نما در بهمان فیلم شویم و بعد مخاطب هرچه در فیلم موردنظر میگردد چنین نمایی را نمیبیند!! این مصداق بارز دروغپردازی است که فقط ناشی است از متحجرینی که برای جبران شکستهای سیاسی، ارشاد را میزنند!!
کارگردان آثاری نظیر «خصوصی» و «مستانه» تأکید کرد: به تمام رفقای متحجر(!) توصیه میکنم ابتدا فیلمها و سریالها را ببینند و بعد برایش فضاسازی کنند. به محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی هم توصیه میکنم که تسلیم فشارهای مخالفان نشود و پای مجوزهای صادره برای محصولات بایستد و خاطرجمع باشد که هم بدنه سینماگران و هم بدنه مخاطبان پشتش هستند.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
خصوصا چخماقی نمیدونم چه مشکلی با چیزاها و افراد محبوب دارن
شاید اول بخاطر بازیگرایی که من طرفدارشونم و واقعا مخالفم که بازی بازیگرا در متن ضعیف خونده شده بود
دوم بخاطر اینکه یک ترنس هم تو فیلم حضور داره. شاید خلیل یه جزء کوچکی از فیلمه اما همین که بهش پرداخته شده خودش کلیه و شایدم در آینده بیشتر ازش حرف بزنن
سوم بخاطر اینکه سریال محدودیت های صدا و سیما رو نداره (که قطعا بازم محدودیت هست اما نه به اون اندازه)
چهارم بخاطر جسارت کارگردان که میشه گفت به فضای دومین اثرش رو نمایش خانگی انتخاب کرده که کاملا به سلیقه و انصاف مردم (در خرید و دانلود قانونی که متاسفانه تو کشور ما خیلی رایجه) بستگی داره
پنجم بالاخره ما یه سریال دیدیم که فضای جوان پسند تری داره و خیلی از تابو های مسخره رو شکسته (لطفا سوء برداشت نشه)
ششم گریم ها و طراحی صحنه جالبی و لوکسی داره
هفتم قطعا تیتراژ و خواننده رو سریال خیلی تاثیر داره. مثل شهرزاد که با قطعات آقای چاوشی پیوند عجیبی داشت و شاید بخشی (هر چند کوچک هم) از محبوبیتش رو مدیون قطعات آقای خاصه. و در سریال ممنوعه به عنوان خواننده تیتراژ از آقایون آرش و مسیح استفاده شده که این روزا جایی در بین مردم باز کردن
و بخاطر خیلی دلایل دیگه
البته که نمی خوام از اون ور بوم بیافتم! قطعا هر کاری نقات ظعف هم داره
شاید، شاید یه جاهایی از بعضی خط قرمز ها عبور کردن اتفاقات خوبی رو به ارمغان نیاره
یه چیزی هم هست مردد بودم برای گفتنش
آقای کی مرام با وجود بازی عالی که دارن که به نظرم واقعا حرفه ایه کمی دچار تکرار در نقش هاشون شدن، نقش های شکاک و عصبی که امیدوارم این ماجرا رو مدیریت کنن، بازم تکرار میکنم که من یکی در ایفای نقششون مشکل و نقصی نمیبینم.
ممنون از دوستانی که وقت گذاشتن و خوندن. ببخشید کمی پر حرفی کردم😉
قبلا اینارو خودم گفتم و الانم خیلی باهاتون موافقم ولی اگه بخوایم در مورد کیفیتش بحث کنیم فقط به نقطه منفی میرسیم که این اصلا خوب نیست
سریال ریتم یکسانی نداره
بازی بد بعضی از بازیگرا مثل حصاری
پراکندگی شخصیت ها و فیلمنامه
شخصیت سازی بد
منم این سریالو دوست دارم ولی باید حقیقتو قبول کرد
قابل نداره !
بقیه سکانس ها هیچی فقط کافیه به سکانس گریه حصاری توی قسمت اول نگاه کنین
منکه اصلا توی اون سکانس حسی که باید بهم منتقل میشدو حس نکردم
پراکندگی شخصیت توی همچین سریالی یه امتیاز منفیه که باعث میشه هیجان سریال کمتر شه مثلا قسمت اول یه پایان خوب داشت که مشتاق قسمت دوم بودیم ولی قسمت دوم با اوردن شخصیت های جدید و پراکنده هیجانو از مخاطب دریغ کرد
بله درسته این نقدها فقط برای این سه قسمت بود فیلمنامه رو گفتم چون هر قسمت ضعیفتر از قسمت قبل بوده و کشش نداشته
امیدوارم کیفیتش بره بالاتر و این مشکلات حل شن
دلیل اشتیاقم مهم ترینش بازیگرای قوی بود. گریم هایی که بازیگران داشتن و عکس و تیزرایی که ازش منتشر میشد این ذهنیت رو ایجاد میکرد که یه فیلمنامه ی جدید و خاص داره.
ولی الان متوجه شدم ضعف شدید فیلمنامه که تکراری بودنش،یه نواخت بودنش،فراز و نشیب نداشتنش که باعث میشه بیننده درگیر نشه هستش،تماام حسن های بازیگری و فنی فیلم رو پشت پرده ی خودش گم میکنه! و شاید باعث میشه زحمات سازندگانی که شاید بهترینشون از نظر گریم صحنه تدوین موسیقی فیلمبرداری و کارهای از این قبیل رو ارائه دادند به باد بره😧.خصوصا که با این شرایطی که سی دی به ۱۰ هزارتومن رسیده توقع بیننده خیلی از سریال نمایش خانگی بالارفته و تا یه اثر نو و درگیرکننده و شاهکار رو نبینه حاضر نیست پول خرج کنه
بنظرم معیار های یه سریال درگیر کننده از هر نظر رو نداره
واقعا خسته کننده شده این همه دروغ و خیانت و بی بند و باری نشون دادن و در آخر به هیچی نرسیدن .
واقعا خیلی پراکنده بوده سریال اگه با همون گروه 7 8 نفره ادامه میداد شاید ریتم قسمت اولش ادامه پیدا میکرد ولی گند زدن
فکرکنم کلیشه رو برای 7 بد معنی کردن مشکل هیچوقت کلیشه نمیشه سریال سعی کرده بود چند نوع خیانتو به طور همزمان نشون بده که متاسفانه تا الان موفق نبوده
حتی نمیتونن از سریال های ترکی اسکی برن !
کسایی که از همون اول دقدقشون پوله معلومه کارشون خوب درنمیاد ! تا وقتی هنرمندامون بخاطر هنر وفرهنگ کار نکنن همینه اوضاع !
فقط سعی در فریب مردم با سکانس لوکس و بازیگر معروف
کلا سریالهای ترک از یک قشر فیلم و سریال ساخته میشه !
قشری که پول داره !
قشری که دردش پول نیست !
قشری که شاید 20 درصد در ترکیه وجود داره !
سریالهای ترکی تنها و تنها میخوان فقر رو انکار کنند ، و محوریت داستان رو برای حزب خاصی جلو ببرند !
دقت کرده باشی در 90 درصد سریال های ترکی حرف من رو تایید میکنن !
کلا بخوام بگم سریال های ترکی کلیشه هایی از زندگی لوکس رو به نمایش میزارند و فقط کشش میدن !
کشمکش هایی که قابلیت ادامه رو نداره ، وقتی هم قابلیتی نباشه ، حرفی نداره ، حرفی هم نداشته باشه به درد جوی آب میخوره !
امیدوارم ممنوعه راه سریال های ترکی رو ادامه نده !
ولی با اینحال کارای خوبم دارن نمیدونم کارا سودا رو دیدی یا نه ولی سریالیه که خیلی خوب از فلش بک به عنوان سوپرایز استفاده میکنه و باعث میشه اگه فیلمنامه مشکلی هم داره باعث ترمیمش میشه و قابلیت های خوبی داره که سریالی مثل شهرزاد که این همه پزشو میدیم نداره
توی این چند سالم که خیلی هزینه کردن واسه سینما و سریال سازی
منم امیدوارم ولی ممنوعه داره کوچه رو اشتباه میره !!!