به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، برخی از مهمترین گزارش ها و تحلیل های مطبوعات و رسانه های خبری کشور را در ادامه بخوانید.
خبرگزاری مهر نوشت:
مدیر شبکه «امید» با اشاره به تاثیر حضور برخی اسپانسرها در نقض اهداف برنامههای تولیدی، جوایز میلیونی برخی مسابقات تلویزیونی را موجب تزریق نارضایتی به مخاطبان دانست.
مهدی سالم مدیر شبکه تلویزیونی «امید» ضمن اشاره به حضور اسپانسرها در برنامههای تلویزیونی عنوان کرد: به طور کلی نمیتوان حضور اسپانسرها را نفی یا تایید کرد اما مشارکت اسپانسر با برنامههای مختلف باید متناسب با هدف برنامهها باشد.
او که مدیریت شبکهای با مخاطب نوجوان را بر عهده دارد، توضیح داد: به طور مثال سرمایهگذاری یک تولیدکننده «کرم جوش صورت» برای برنامهای با محور نوجوان مناسب نیست چراکه به تدریج در روحیه او تاثیر میگذارد و اعتماد به نفس نوجوان را کاهش میدهد. حتی اگر در برنامههای نوجوان و جوان به طور مطلق سراغ اسپانسرها و سرمایهگذاران مرتبط با کنکور برویم باز هم رویکرد غلطی است چون حضور این اسپانسرها فشار روانی زیادی را به بار میآورد و این فشار روانی نوجوان را از درس و کنکور دلزده کرده و به او آسیب وارد میکند.
مدیر شبکه تلویزیونی «امید» یادآور شد: رسانه ملی باید برای نسل جوان برنامههای آموزشی داشته باشد اما موسسات آموزشی و کنکوری نباید متولی محتوای برنامهها شوند چون خروجی نهایی آنها به نوجوان آسیب روانی وارد میکند و خود این اتفاق موجب نقض غرض برنامهها میشود.
سالم با اشاره به اسپانسرهای فرهنگی اظهار کرد: ما کانونها و نهادهایی داریم که در راستای اهداف برنامهها هستند؛ مجموعههای فرهنگی مثل اتحادیههای دانش آموزی، بسیج، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و نهادهای دیگری که تخصصی به مسایل و نیازهای نوجوانان میپردازند و اگر همین نهادها در ساخت برنامهها کمک کنند ما نیازی به اسپانسرهای دیگر نداریم.
وی درباره حضور اسپانسرهای غیرمرتبط با برنامهها هم یادآور شد: هزینههای گزاف و غیرضروری برخی برنامهها زیاده شده و حامی مالی برای تولید یک برنامه به مجری جداگانه پول میدهد و یا پرداختهای نجومی برای مهمانان دارد. این اقدامات باید در جایی متوقف شود چراکه ما در بحران اقتصادی هستیم و دلیلی ندارد چنین هزینههایی در برنامهها صورت بگیرد.
مدیر شبکه «امید» با اشاره به مشارکت حامیان مالی در تولید مسابقات گفت: در این وضعیت اقتصادی در مسابقهای شرکتکننده با پاسخگویی به چند سوال ۱۰۰ میلیون برنده میشود و این برای مخاطب یا شخص دیگری که شاهد این ماجراست آزاردهنده است و به این ترتیب نوعی نارضایتی به جامعه تزریق میشود.
سالم در پایان گفت: مسلماً حامیان مالی به دنبال منافع خود هستند اما ما باید این توجه را داشته باشیم که در تحقق میان اهداف ما و اسپانسرها اهداف و رویکردهای ما اهمیت بیشتری دارد.
ایسنا نوشت:
علی خودسیانی، از نویسندگان سریالهای تلویزیونی درباره شرایط این روزهای تلویزیون و اینکه آیا برنامه برندی از نظر او در تلویزیون وجود دارد؟ اظهار کرد: فکر میکنم هیچ راهی برای برونرفت از این شرایط وجود ندارد، غیر از اینکه یا مدیران شجاعت پیدا کنند یا مدیران شجاع پیدا شوند. متاسفانه هیچکدام از مدیران صداوسیما جسارت ریسک ندارند. آنها شجاعت ایجاد تغییر هم ندارند.
علی خودسیانی نویسنده سریال «هیات مدیره» با اشاره به اداره سازمان صداوسیما که چندین هزار کارمند دارد، یادآور شد: بیشترین آدمها استخدام سازمان صداوسیما هستند اما اغلب برنامههای تلویزیون توسط افراد خارج از سازمان صداوسیما ساخته میشود. وقتی بیبیسی را با صداوسیمای به این عریض و طویلی مقایسه میکنیم میبینیم که آنها با ۵۰۰ کارمند رسمی برنامههایشان را تولید و پخش میکنند.
این نویسنده با بیان اینکه در جایی مثل صداوسیما بالا بردن فکر و اندیشه و بینش مخاطبان باید تحت تاثیر قرار بگیرد، گفت: مدیران تلویزیون زمانی که فعالیتی ندارند، بعد از مدتی منفعل میشوند. از طرفی مخاطبان نیز باید تغذیه شوند و وقتی میبینند که در تلویزیون خودمان خبری نیست به شبکههای خارجی و ماهوارهای روی میآورند.
نویسنده سریال «مرز خوشبختی» در عین حال نبود جسارت مدیران صداوسیما را مدیران بالایی عنوان میکند و گفت: این مدیران دسته بالا هستند که جرأت و جسارت را از مدیران میانی گرفتند و مدیران میانی ما منفعل و ترسو شدهاند.
خودسیانی با اعتقاد بر اینکه برنامههای برند تلویزیون انگشت شمار هم نیستند، گفت: همین برنامه ۹۰ واقعا برند است. شش میلیون مخاطب به این برنامه پیامک میدهند، منتهی چرا مجری باید تحت فشار قرار بگیرد و قهر کند و بارها و بارها از مخاطبان به خاطر مسائلی که بارها و بارها با منع مسؤولان تلویزیون روبهرو بوده است، عذرخواهی کند؟ چرا مسؤولان میترسند آنتن و میکروفنی را جلوی همه بگذارند. این کار بهتر از این است که گفتوگوی هنرمندان از رسانههای خارجی و یا شبکههای معاند سر دربیاورد.
او با اشاره به شرایط سخت کار در صداوسیما و پروسههایی که برای ورود و خروج این سازمان وجود دارد، یادآور شد: سال ۷۲ برای رادیو نمایشنامهای مینوشتم که هفتهای یک بار لازم بود به صداوسیما بروم. تا زمانی که آفیش داشتم میرفتم و میآمدم اما یک روز به من گفتند که باید گزینش شوم چون در منزل ماهواره دارم و باید کارت بگیرم. من هم گفتم مگر من به عنوان نویسنده میخواهم در صداوسیما استخدام شوم که کارت بگیرم؟ یک روز دیگر شاپور قریب، هنرمند پیشکسوت به برنامهای در صداوسیما دعوت بود. او توان راه رفتن تا استودیو را نداشت، از حراست صداوسیما درخواست کردم که او را با ماشین به استودیو ببرم اما این اجازه را ندادند و گفتند باید پیاده شود. معلوم است که آدمهای صاحب انگیزه و صاحب عقیده با این رفتارها هیچگاه به تلویزیون نمیآیند یا اگر اگر عشق و علاقه فردوسیپور نبود، برنامهاش یک سال هم دوام نمیآورد.
خودسیانی در ادامه این گفتوگو دربارهی برنامههای برند تلویزیون یادآور شد: هر کارخانهای ۱۰ محصول دارد و از میان آن یک محصول خاص است بقیه برای کامل شدن آن محصول تولید میشوند. من فکر میکنم کل کارخانه صداوسیما از چرخش افتاده است و آنهایی هم که کار میکنند در سازمان صداوسیما کار تولید نمیکنند و برنامههایی هم که انگشتشمار ادامه دارد با خون دل نگه داشته میشوند و نباید اسم صداوسیما را روی آن گذاشت.
او گفت: در میان این همه شبکههای مختلف صداوسیما یک برنامه تولیدی جذاب ندیدهایم که با برنامههای دنیا قابل رقابت باشد، حتی با تلویزیون کشوری مانند ترکیه. چرا برد خبری الجزیره به این میزان باید جلوتر از ایران باشد. ما زمانی صنعت سوم سینمای جهان را داشتیم چرا حالا در تلویزیون صنعت Nام جهان هستیم. چرا هنوز برخی میگویند «دایی جان ناپلئون» بهترین سریال است. چرا هنرمندان با استعدادی مثل یدالله صمدی را پس از سالها فعالیت بیرون میگذراند و زمانی که فوت میکند میگویند هنرمندمان را از دست دادیم؟! قدرتمندترین رسانهی هر کشوری رسانه ملی آن است در حالی که در کشور ما اینگونه نیست.
علی خودسیانی در پایان درباره وضعیت سریالهای تلویزیونی نیز اظهار کرد: برای ساخت سریال باید جسارتِ تغییر و تحول داشت. متاسفانه ما اگر طرحی نو میدهیم هیچ مدیری نمیپذیرد چرا که ساخت آن ریسک و جسارت میخواهد.
درباره «نقطه چین» که بعد از 15 سال فرصت بازپخش به دست آورد و هفته پیش آخرین قسمت اش روی آنتن آی فیلم رفت. چرا می توان آن را سیاسی ترین ساخته مدیری لقب داد؟ چرا مدیری این سریال را دوست ندارد؟
بازپخش سریال «نقطه چین» از آی فیلم به پایان رسید؛ سریالی که 15 سال پیش روی آنتن شبکه سه رفت اما بعد از آن فرصت پخش دوباره پیدا نکرد. دلیل آن هم این بود که حجم بالای حضور حامی مالی برنامه در لوکیشن، به مدد پیشرفت ابزارهای تکنولوژی، اسپانسر سریال محو شد و «نقطه چین» توانست روی آنتن شبکه آی فیلم برود.
این گزارش حاوی چند فرامتن درباره سریال است؛ این که چرا مهران مدیری آن را دوست ندارد؟ به خاطر تولید ارزان، نبود قاسمخانی، دنباله روی از «پاورچین»؟ اصلا سریال کجای کارنامه او قرار می گیرد؟ «نقطه چین» را چرا می توان سیاسی ترین سریال مدیری دانست؟ وجوه انتقادی آن که وام گرفته از مسائل روز است، چه مواردی بود؟
مدیری «نقطه چین» را بعد از «پاورچین» ساخت اما نه این و نه سریال بعدی اش یعنی «جایزه بزرگ» موفق نبودند و زیر سایه «پاورچین» قرار داشتند. مدیری تلاش زیادی برای بهبود «نقطه چین» کرد ولی تغییر بازیگر و تعویض مسیر قصه به کمک نیامد. او کمی بعد با «شب های برره» قدرت نمایی کرد.
وجوه سیاسی
مدیری از همان روزهایی که کم کم داشت تبدیل به چهره ای معروف می شد، سعی می کرد از موضوعات اجتماعی در کارهای خود بهره ببرد. رد این نگرش در «ساعت خوش» دیده می شود و در کارهایی مثل «جُنگ 77» ادامه می یابد. رویکرد مدیری اجتماعی است. حتی در «پاورچین» آنچه محور می شود نقد عادات و رفتار مردم است و اشاره های سیاسی در آن کمرنگ است.
این اتفاق در «نقطه چین» به شکل کاملا رو رخ می دهد. یکی از مشهورترین آن، طعنه به نمایندگان مجلس است. سال 82 برخی نمایندگان مجلس که رد صلاحیت شده بودند، با تحصن علیه شورای نگهبان موضع گرفتند. آنها بیانیه دادند که علاوه بر تحصن لب به طعام نخواهند زد. این اتفاق نیفتاد و دستمایه طعنه مدیری شد.
شخصیت های سریال جلوی چشم خبرنگاران سرم وصل می کنند اما وقتی کسی نیست یواشکی غذا می خورند. قسمتی دیگر به ماجرای رئیس وقت حوزه هنری و تولید سیگار اختصاص داشت که جزو اتفاقات پر سروصدای سال بود. اپیزود دیگر به مخملباف اختصاص داشت و شوخی تند و تیز با جشنواره های خارجی.
مدیری علیه اصلاح طلبان؟
با مرور مواردی که در باکس پیش به آنها اشاره شد می توان به این پاسخ رسید که آیا «نقطه چین» را می توان سیاسی ترین سریال مدیری دانست؟ پاسخ مثبت است و زمینه ساز یک سوال دیگر می شود: آیا مهران مدیری علیه اصلاح طلبان بوده؟
بارزترین شائبه، طعنه سنگینی است که مدیری در «نقطه چین» به نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم می زند. قصد ارزشگذاری بر کیفیت نقد حرکت این دسته از نمایندگان را نداریم اما همین قدر که مدیری به آنها طعنه می زند یعنی مخالفت. چه بسا اگر آن زمان فضای مجازی حاکم بود، حرکت مدیری حتی بیش از شوخی های آن در «دورهمی» سروصدا ایجاد می کرد.
مدیری در این برنامه بارها و بارها به دولت حسن روحانی که منتسب به اصلاح طلبان است، نقد وارد کرد و واکنش های رسانه ها و مردم را مقابل خود دید. (داریم از دولت روحانی در زمان پخش دورهمی می گوییم!) همزمان این شائبه تقویت گرفت که مدیری علیه اصلاح طلبان است کما این که روزنامه های اصلاح طلب واکنش نشان دادند و مدیری را نقد کردند.
پروداکشن ارزان
آیا مدیری به دلیل طعنه های مستقیم و نه چندان دراماتیزه شده «نقطه چین» این سریال را دوست ندارد؟ یا دلیل آن به کیفیت خود سریال باز می گردد؟ مدیری در برابر پرسش رامبد جوان در «خندوانه» پاسخ روشنی درباره دلیل دوست نداشتن سریال بیان نکرد.
آنچه مشخص است این که «نقطه چین» جزو یکی از فقیرترین ساخته های مدیری از نظر پروداکشن است. سریال فاقد لوکیشن های متعدد است و همه قصه در چند نقطه روایت می شود. مدیری برای پوشاندن این ضعف، غاالبا از نماهای بسته استفاده کرده تا مشخص نشود لوکیشن خانه و اداره بیش از حد باسمه ای است. حتی در نماهایی مثل زندان، فقط فضا تاریک شده! یا ماهیگیری در حوض خانه انجام می شود. خانه شخصیت ها هم فقط شامل یک مبل است و ...
مهران مدیری اما اینقدر هوشمند بوده که حتی با این ضعف سریال شوخی کند و با رفتارهای گل درشت بفهماند خودش می داند اوضاع از چه قرار است. نتیجه ای که به دست آمد اما در تراز کارهای مدیری نیست و حتما یکی از دلایل ناکامی اش را می توان در پروداکشن ضعیف آن جستجو کرد.
سایه پاورچین
موفقیت چشمگیر «پاورچین» انتظارها از مدیری را بالا برده بود. او وقتی سراغ «نقطه چین» رفت می خواست سریالی متفاوت با قبلی بسازد اما همان ابتدا متوجه شد مسیر اشتباه است. بنابراین قصه را تغییر داد و بازیگران جدیدی به سریال افزود. وضع بهتر شد اما هرگز به موفقیت «پاورچین» نزدیک هم نشد.
مدیری موقعیت های موفق «پاورچین» را در «نقطه چین» هم تکرار کرد؛ در سریال قبلی شاهد زوج او و رضویان بودیم و در این یکی با رضا شفیعی جم یک زوج شکل داد. اتفاقا همین هم برگ برنده و تنها نقطه قوت «نقطه چین» نیز مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه اما مطلوب نبود؛ چرا؟ به دلیل نبود پیمان قاسمخانی و عدم برخورداری سریال از یک فیلمنامه جذاب. وانگهی سریال به روز پخش رسیده بود و گروه تولید خسته بودند. این هم دلیل دیگری که می توان پی برد چرا مدیری «نقطه چین» را دوست ندارد.
حاصل یک بازپخش
سریال «نقطه چین» به رغم ضعف هایی که دارد به چند دلیل مورد توجه قرار گرفت؛ علت اصلی خود مهران مدیری است که مخاطب پیشینه ذهنی خوبی نسبت به او دارد. دلیل دیگر حضور شخصیت بامشاد است با بازی رضا شفیعی جم. رفتار و گفتار این شخصیت خنده ایجاد می کند و به دل می نشیند. این نکته ای است که در لابلای کامنت ها هم دیده می شود و به زعم مخاطبان، محبوب ترین کاراکتر «نقطه چین» است.
این سریال در میان بازپخشی بعد سریال کیمیا قرار گرفته و نشان می دهد توانسته رضایت طیفی از بیننده ها را به دست بیاورد. هفته پیش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی رسانه ملی خبر داد که طبق نظر سنجی مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما از نمونه آماری 4829 نفر از افراد بالای 12 سال در سراسر کشور، «نقطه چین» بعد از «کیمیا» قرار دارد.
بازپخش سریال «کیمیا» در شبکه تماشا، با رقم 33.8 درصد مخاطب و رضایتمندی بیش از 80 درصدی را به همراه داشته و «نقطه چین» با رقم های نزدیک به این سریال، مخاطبان را پای تلویزیون نشانده است.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
اَپتون کُنده 😒
حرف های آقای خودسیانی کاملا درست و به جا بود
سریال های مدیری هم طنز تلخ بود مثل قهوه تلخ یا شب های برره.اما به نظرم قهوه تلخ بیشتر سیاسی داشت ولی در حین خنده دار بودن ولی تو دورهمی مدیری بیش از حد پیش رفت