به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«ساراوآیدا» آخرین ساخته مازیار میری، کارگردان فیلم هایی از قبیل «حوض نقاشی»و«سعادت آباد» به تازگی در سینماهای کشور به اکران در آمده است. غزل شاکری که برای تمام افراد متولد دهه شصت یادآور فیلم گلنار است، نقش اصلی را بر عهده دارد و پگاه آهنگرانی و مصطفی زمانی در کنار او در فیلم بازی می کنند. شاید از اسم فیلم برآید که با فیلمی با رویکرد زنانه روبهرو هستیم ولی باید گفت چنین چیزی نیست. البته کارگردان در یادداشتهای خود، روی زنانه بودن فیلم تاکید ویژهای داشته و شاید علت آن شخصیت های زن اصلی قصه باشد. بازیگران مرد نقش خاصی در فیلم ندارند،حتی مصطفی زمانی که برای اولین بار نقش منفی را در کارنامه بازیگریاش وارد کرده است.
غزل شاکری و مصطفی زمانی در فیلم سارا و آیدا
سارا و آیدا، دو دوست و همکار در یک شرکت بزرگ اقتصادی و بورسی هستند.میثاق، برادر متواری سارا از زمین و زمان مبالغ هنگفتی قرض کرده بود و حالا بدهی بالا آورده است.درنتیجه این بدهیها زن و بچه اش را برای مدتی ول کرده و از شر طلبکاران به خارج کشور پناه برده است. طلبکاران دست از سر خانواده او بر نمی دارند و چکی را که به اسم مادر او کشیده شده، به اجرا میگذارند.مادر به زندان میرود و سارا در به در دنبال جور کردن ۵۰۰ میلیون وجه نقد است. ماجرا را به نامزدش نمی گوید تا او را واردمشکلات خود نکند.سارا از آن طرف دوستی پولدار برای خودش جور کرده و با کمک او مبلغ مورد نظر را تهیه میکند. نقطه شروع اصلی ماجرا اینجاست که می فهمیم سعید آدم سالمی در بیزینس خود نیست و انتظاراتی از سارا دارد.البته نه انتظارات جنسی و روابط نامشروع، بلکه میخواهد با کمک او مقدار زیادی پول را بالا بکشد و با به دست آوردن اوراق بهادار بسیار ارزشمندی قبل از برگزاری یک مناقصه بزرگ، بتواند پول زیادی به جیب بزند. سودی میلیاردی که سهم ناچیزی از مبلغ کمک ۵۰۰ میلیونی او به ساراست. سارا به ناچار باید به او کمک کند چرا که چک هنوز در دستان اوست.
پگاه آهنگرانی در فیلم سارا و آیدا
شاخ و برگ های زرد فیلمنامه
نقدسیستم اقتصادی و بانکداری مساله ای است که درکمتر فیلمی با آن مواجه بودیم.سیستم بانکداری کشورمان یکی از عواملی است که به تورم و اوضاع نابسامان اقصادی مملکت آسیب جدی وارد کرده است. در فیلم سارا و آیدا نیز این انتقادات فراتر از چند دیالوگ پیش نمیرود ولی همین کندن مو از خرس غنمیت است. دیالوگی که در دادگاه ادا می شود، نقطه اوج همین انتقادات است:«مگر بانک های ما نعوذباا... نزولخوری میکنند حاج آقا؟».بازی غزل شاکری در بین بازیگران خوب است و استفاده از صدای زیبای او ، طبق روند اکثر فیلم هایش در سارا و آیدا نیز مشاهده می شود.
مصطفی زمانی در فیلم سارا و آیدا
اما بازی پگاه آهنگرانی در این چند سال روند نزولی داشته است. فیلم هفت ماهگی و حالا هم سارا و آیدا. آهنگرانی بازیگر قابلی بود ولی با تیپیکالسازی نقشآفرینی خود در فیلم ها و البته انتخاب یک تیپ بد، به خود و بازیگریاش لطمه بزرگی وارد کرده است.مصطفی زمانی نیز به علت اینکه جز دو کاراکتر اصلی بقیه شخصیتها کاملا بیمحتوا خلق شدهاند، نمیتواند از پتانسیل خود استفاده کند. از دیگر بازیگران فیلم، که تیناپاکروان است و پیش از این او را در مقام کارگردان میشناختیم، بسیار مبتدی و سطحی بازی میکند و البته ایراد اصلی از نقش بی محتوای اوست نه خود بازیگر. فیلم روند سریعی دارد ولی نقاط اوج آن نیز قربانی همین روند سریع و تدوینهای مکرر شده است. به طوری که هیچ کدام از این نقاط اوج و درام تاثیری که باید را بر روی تماشاگر نمیگذارد و فیلم به سرعت از آن گذر میکند. با توجه به مدت زمان کمتر از ۹۰ دقیقهای فیلم این مساله چیز عجیبی نیست به خصوص زمانی که بعد از اتمام فیلم به این مساله پی می بریم که فیلمنامه اصلی می توانست برای یک فیلم کوتاه تلویزیونی در نظر گرفته شود تا یک فیلم سینمایی. همان نکات معدود درام فیلمنامه که طی روند داستان پیش میآید، انگار که بالاجبار به نگارش در آمده اند تا فیلم روند یکنواختی نداشته باشد. مسائلی همچون تصادف و دعوای نامزد سارا با سعید و... بسیار حاشیهای و گذرا هستند و فقط برای شاخ و برگ دادن به فیلمنامه ای سطحی نوشته شده اند.شاخ و برگ هایی که مثل درختان پاییزی می ریزند و در زیرپای تماشاگر له می شوند،بدون آنکه تاثیری بر قدم گذاشتن او در دنیای سرد و بی روح فیلم بگذارند.حتی پایان فیلم که قرار است بر تماشاگر تاثیر بگذارد، برای مخاطب باهوش از پیش مشخص است و بسیار سطحی از آب در آمده است.
غزل شاکری در فیلم سارا و آیدا
ناکام در جذب تماشاگر
درکنار تدوین و فیلمنامه نامناسب و استفاده نادرست از بازیگران از ضعف نورپردازی و فیلمبردای هم نمیتوان غافل بود. صحنههای تاریک و انتخاب بدترین قابها برای ضبط بعضی از سکانسها از کارگردانی مثل مازیار میری بعید است. در واقع تمام عناصر داستانی به جز موسیقی و بازی غزل شاکری، همگی دارای ضعف هستند. استفاده از رد کردن خطوط قرمز در سینما مثل ساختن دابسمش دختران فیلم در ماشین و حرکات موزون آن ها نیز برای موفق بودن و فروش فیلم توفیری نمی کند. این مسائل که موضوع اصلی تریلرها و آنونس های فیلم در پیش از اکران نیز بود، نشان از ضعف فیلمساز در نشان دادن تبحر و ویژگی های خوب اثر خود در قالب یک تبلیغ چندثانیهای دارد.به طوری که برای جذب تماشاگر متوسل به پخش صحنه دابسمشسازی دختران فیلم میشود در صورتی که بیربط ترین سکانس به موضوع کلی فیلم همین صحنه است.
غزل شاکری و پگاه آهنگرانی در فیلم سارا و آیدا
اگر فیلم ساراوآیدا به جای سردر آوردن از پرده نقرهای به تلویزیون ملی راه می یافت و داستانش مثل اثر سینمایی آن دارای شاخ و برگ های توخالی تر دیگری نیز بود، شاید میتوانست سریال نسبتا موفقی باشد و نقاط ضعف آن کمتر به چشم بیاید.مساله ای که احتمالا با وجود انتخاب دو تن از تیم بازیگری سریال شهرزاد(غزل شاکری و مصطفی زمانی)در کنار هم چندان دور از ذهن فیلمساز نبوده است.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
خدارو هزاران بار شکر که اشاره کردین بازی غزل شاکری خوب بود و صداش زیباست...