به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
سینمای ایران با تمام عرض و طولش که روزبهروز هم با بودجههای دولتی و انگیزههای مالیاتی و غیره در حال گسترش است همچنان در دایره تقلید و تکرار دستوپا می زند. باوجود این همه دفترتولید و تهیهکننده و فیلمساز، و در شرایطی که طیفهای مختلفی از سینماگران فعالند و هر سال از سفارشیساز تا تجاریساز و جشنوارهپسند همه نوع فیلمی ساخته می شود، تنوع ژانر همچنان بسیار پایین است و فقط کمدی، ملودرام و درام اجتماعی امکان تولید دارند. سالهاست که فانتزی چشمگیری ساخته نشده، فیلمهای کودک فقط بهدرد پرکردن بولتن بنیاد فارابی می خورند و فیلمهای پلیسی و ترسناک، علمی و خیالی هم محلی از اعراب ندارند. تازه در همین دایره بسته هم تعادل وجود ندارد و در هر ژانری که فیلم موفقی عرضه شود فورا نمونه های تقلیدی از روی آن ساخته می شود و تولیدکنندگانفرصتطلب بازار را از «نمونه های مشابه» پرمیکنند. موفقیت تجاری چند کمدی پرفروش در ماههای اخیر، مسیری باز کرد که نمونههای مشابه بیشتری ساخته شوند و ناگهان ویترین اکران پر شد از کمدیهای پیشساخته و فوری که سودای تکرار موفقیت تجاری «نهنگ عنبر» و «گشت ارشاد» و «خوب بد جلف» را داشتند.
مهران غفوریان و محمدرضا هدایتی در فیلم سینمایی خالتور
حتی همین حالا هم که میانگین استقبال مخاطبان از فیلمهای کمدی نسبت به دوسال گذشته کاهش پیدا کردهاست باز هم موج این قبیل کمدیهای تجاری فروکش نکرده و احتمالا تا تابستان آینده همچنان بازار تولید کمدی در دفاتر سینمایی گرم باشد.بهخصوص درباره کمدی این قضیه بیشتر دامنه پیدا می کند، چون اقبال نسبی این ژانر هرگز از حد مشخصی پایینتر نمیآید و محلی برای تولید آثار جدید وجود دارد. همین اقبال نسبی باعث می شود برخی تولیدکنندگان بهطور دائم روی ساخت کمدیهای تجاری سرمایهگذاری کنند و به فرمولی برسند که اگر هیچ فایدهای برای هیچکس نداشته باشد حداقل تراز دخل و خرج را متعادل میکند. نمونهاش دفتر پویافیلم و زوج کهنهکار عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش هستند که راهش را پیدا کردهاند و با تکیه بر همین اقبال نسبی دائمی، مدام مشغول تولید کمدیهای کمهزینه و سبک هستند. کمدیهایی زیر استانداردهای معمول که با عوامل و بازیگران تقریبا ثابت و براساس فرمولهای امتحان پسداده ساخته می شوند و کاری به غرغرهای منتقدان و اتهام «توهین به شعور مخاطب» هم ندارند و صرفا گیشه برایشان مهم است. این کمدیها که «خالتور» جدیدترین نمونهشان است با اقتباس از دو منبع مهم ساخته می شوند: اول الگوهای عامیانه فیلمفارسی و داستانهای پاورقی پیش از انقلاب، و دوم فرمولهای موفق طنزهای تلویزیونی. مخاطب این فیلمها هم اغلب همان کسانی هستند که به دنبال ذرهای تفریح و سرخوشی، بلیت تئاترهای سخیف مکتب گلریز و جنگهای کمدی - موزیکال بولینگ عبده را میخرند و حتی برای تماشای شیرینکاری معرکهگیرها و مقلدهای لهجه از نوع اکبر اقبالی راهی جزیره کیش میشوند. ضمن اینکه کمدیهای سبک مثل «خالتور» همچنان در شهرستانها مخاطبانی دارند و در شبکه ویدئویی نیز بیمشتری نیستند.
سحر قریشی و پوریا پورسرخ در فیلم سینمایی خالتور
تا وقتی که این سفره پهن باشد و این چرخه اقتصادی، معیوب یا سالم، کار کند، حسین فرحبخش هم پول جور می کند کهآرش معیریان «خالتور» بسازد و گروهی از بازیگران طناز و معرکهگیر از نوع مهران غفوریان و شریفینیا و علی صادقی، جلوی دوربین هرچه بلدند رو کنند و به آب و آتش بزنند بلکه مخاطب را بخندانند. هیچ اشکالی هم ندارد. سینما فقط «درباره الی» و «خانه پدری» نیست. کمدی تجاری هم مخاطبانی دارد و باید ساخته شود.
اما بحث بر سر این است که حیثیت و مفهوم «کمدی» حتی در وجه تجاریاش نیز روز بهروز در حال آب رفتن و کوچکشدن است. کسی انتظار ندارد که «خالتور» و امثال خالتور اصول و قواعد کیفی سینما را رعایت کنند یا حتی به استانداردهای معمول تکنیکی پایبند باشند، اما این فیلمها حتی در مقایسه با خودشان هم ضعیفتر شدهاند و «شارلاتان» و «چارچنگولی» در برابرشان سینما پارادیزو بهنظر میرسد! اینکه کسی بخواهد کمدی عامهپسند بسازد و با گیشه شهرستان دخل و خرج کند عیبی ندارد، ولی دلیل نمی شود که کلا زیر همهچیز بزند و سینما را با نفی تمام اصول و ارزشهایش به مسخره بگیرد.
مهران غفوریان و علی صادقی در فیلم سینمایی خالتور
«خالتور» حتی در حد کمدیهای قبلی همین گروه هم کیفیت ندارد و عملا از هفت دولت آزاد است. نه داستانی وجود دارد، نه برای خلق موقعیتهای کمیک زمینهسازی شدهاست، نه حتی روی مایههای موزیکال فیلم انرژی و ذوق و سلیقهای خرج شده، بازیگران هم صرفا در حال شیرینکاریهستند و آنقدر مذبوحانه برای خنداندن مخاطب خود را به در و دیوار می کوبند که کممانده جای دوست و دشمن را نشان بدهند یا به سبک «مسابقهمحله» از مهارتهای فردیشان در چرخاندن سه پرتقال روی هوا رونمایی کنند! خب چه اصراری هست که فیلمی چنین خالی و پوچ و با مصالحی تا این حد مبتذل ساخته شود؟ قبول که همین خالتور درب و داغون هم به هر حال مشتریانی دارد که از این نوع کمدی استقبال میکنند، ولی آیا دادن جنس بنجل به دست مشتری باعث پراندنش نمیشود؟ اصول سینما به کنار، اصول مردمداری و مشتریمداری که مورد قبول حاج حسین و شرکاست؛ «خالتور» باعث ناامیدی مخاطب پویافیلم نمیشود؟
سحر قریشی در فیلم سینمایی خالتور
داستان موزیسینهایی که دلشان موسیقی خوب میخواهد ولی تحتتاثیر فضای موجود ناچار میشوند موسیقی سبک و عامیانه اجرا کنند قاعدتا قرار بوده ترجمانی از وضعیت سازندگان «خالتور» و کمدیهای مبتذل مشابه باشد، ولی فیلمی که نه در دارد و نه پیکر و هیچ تلاشی هم برای بهتربودنش نشده جای هیچ دفاعی باقی نمیگذارد. حیف از بازیگر شیرین و باذوقی مثل محمدرضا هدایتی که با آن همه استعداد و سابقه درخشان در تئاتر و موسیقی، باید با لباس و آرایش مسخره یک راجه هندی گذارش به فیلمهایی چون «خالتور» بیفتد. آرتیست همهفنحریفی مثل محمدرضا هدایتی هرجای دنیا که متولد می شد الان برای خودش هنرمندی بود. ولی سینمای ما با چرخههای معیوب اقتصادیاش کار را بهجایی میرساند که فرازهای کارنامه هدایتی در حد ژاندارم «شبهای برره» و صداپیشه پسرعمهزا متوقف بماند و اگر پیشنهاد تیپسازی در فیلمهای فرحبخش و معیریان هم نباشد احتمالا تمام سال را بیکار بماند.
محمدرضا شریفینیا و مهران غفوریان در فیلم سینمایی خالتور
«خالتور» هیچ نکته قابل نقدی ندارد، چون اصلا قرار نیست جدی گرفته شود. سازندگان این فیلم از باب کارآفرینی برای گروهی از بازیگران فرعی و عوامل کم نامونشان سینما و اداره یک چرخه اقتصادی که نان سفره عدهای را تأمین میکند، کاسب حبیباللهاند، نه سینماگر. فقط باید حواسشان باشد که وقتی نانوای محل نان سوخته به دست مشتری بدهد، مردم کمکم عادت می کنند که نان روزانهشان را از دوکوچه بالاتر تهیه کنند یا به جای بربری با تافتون و لواش سر کنند. آخرش آن که ضرر میکند نانواست، نه اهل محل.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.