به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
داستان تابستان داغ از دو خط روایی در هم تنیده تشکیل شده است. روایت زندگی نسرین که روایتی ابد و یک روزی از زندگی پایین شهری خانواده ای ضعیف و مالامال مشکلات است؛ و روایت اختلاف خانم دکتر و شوهرش. این دو روایت در نطقه ای با هم تلاقی میکنند و نقطه اوج داستان را که مرگ پسر سه ساله خانم دکتر است پدید میآورد. نقطه ای که هر دو روایت را به سمت تعادلی ثانوی و پایان کشمکش های داستان سوق میدهد.
مینا ساداتی در فیلم تابستان داغ
تابستان داغ ظرفیت این را دارد که به نوعی تراژدی مدرن باشد و با دارا بودن مؤلفه های ناب تراژدی از جمله خطای تراژیک و فاجعه مرگبار، کاتارسیس و تزکیه را هم برای شخصیت و هم برای بیننده به همراه آورد. تراژدی ها همیشه تاثیر گذارترین گونه نمایشی بودهاند و در پرتوی این ژانر میتوان امیدوار بود مخاطب با شخصیت همراه شود، خطای او را درک کند و در پس فاجعه خود را ببیند و از عاقبت شخصیت بترسد و این چنین پیامهای اخلاقی و زیر متنی داستان به دست مخاطب برسد. اما این به شرطی است که در پرداخت داستان، قهرمان و شخصیت به درستی معرفی شود و مخاطب تکلیف خود را در همراهی شخصیت بداند.نسرین و خانم دکتر هر دو دچار غروری بی منطق هستند. این دو از خودگذشتگی کافی ندارند و در جدالی دائمی با همسرشان هستند. نسرین به خاطر گذشته دیگر نمیخواهد به همسرش اعتماد کند و خانم دکتر شوهرش را مانع پیشرفت شغلی و اجتماعی خود میداند. هر دو در تلاش اند خود را به عنوان یک زن مستقل ثابت کنند هر چند پشتوانه لازم را ندارند. آنها در این مبارزه تا آنجا پافشاری میکنند که به مرگ پرهام سه ساله منجر میشود. با این فاجعه هر دو ضعف و شکست خود را میپذیرند. نسرین با بازگشت به زندگی مشترک و خانم دکتر با پذیرفتن پیشنهاد شوهرش مبنی بر زندگی در شهرستان تسلیم سرنوشت میشوند.
صابر ابر و پریناز ایزدیار در فیلم تابستان داغ
اینکه نسرین یا خانم دکتر کدام یک شخصیت اصلی هستند بستگی به این دارد که کدام خط روایی، روایت اصلی داستان است. اولین سکانس فیلم با حضور در خانه نسرین و آگاهی از مشکلات و دغدغه های او شروع میشود. در ادامه آشنایی بیننده با خانواده دکتر، و بعد برخورد این دو روایت از طریق آشنایی نسرین و خانم دکتر و درخواست خانم دکتر از نسرین مبنی بر نگهداری پسرش در خانه، و در نهایت مرگ پسر بچه که گره ای دیرهنگام در جریان داستان است و نیمه پایانی که برخلاف نیمه ابتدایی خیلی زود به نتیجه میرسد و صحنه پایانی فیلم هم مربوط است به کوچ خانواده دکتر از تهران و به دست باد سپردن یادداشتی که خانم دکتر در شب فاجعه برای نسرین به جا گذاشته بود و سندی بر صحت گفتههایش بود. که میتواند نمادی بر پشت سر گذاشتن اتفاقات گذشته باشد.در این داستان هر دو شخصیت نسرین و خانم دکتر دچار تحولی جدی میشوند و رویهای جدیدی را در زندگی پیش میگیرند. اما به نظر میرسد بار تراژیک داستان بر دوش شخصیت خانم دکتر است. او است که غرور و خودخواهیاش از او قربانی بزرگ میگیرد و او را در برابر سرنوشت تسلیم و از او انسانی متواضع میسازد. به این ترتیب روایت اصلی داستان تابستان داغ روایت زندگی خانم دکتر است که به اشتباه در سایه زندگی نسرین روایت شده است و به این ترتیب تابستان داغ، سرد و کم فروغ تر از آنچه که قابلیتش را دارد نمایان شده است.
صابر ابر و پریناز ایزدیار در فیلم تابستان داغ
به نظر میرسد توفیقی که داستان ابد و یک روز در پرداختن به قشر ضعیف و شکننده جامعه حاصل کرد؛ سازندگان تابستان داغ را تشویق به الگو برداری و دامن زدن به نوعی ژانر ابد و یک روزی کرد که البته تجربه شکست خوردهای را به ارمغان آورد.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.