به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
درباره ی جدیدترین فیلم علیرضا امینی باید این طور شروع کنم؛ فیلم فارغ از قوت و ضعفهای ساختاری، روایی و اجرایی اش اثری ست که به شدت مخاطب را درگیر می کند و این قابلیت تأثیرگذاری بر مخاطب جزو آن دسته از محاسنِ قابل احترام آن است. فیلم بر پایه ی یکی از مهم ترین معضلات جامعه یعنی "طلاق و تبعات آن بر زندگی فرزندانِ طلاق" ساخته شده است. «بلوک ۹ خروجی ۲»، یک ویژگی مهم دارد که به جذابیت بیشترش انجامیده و آن ریتم مناسبش است. امینی در کار جدید خود کمتر به حواشی توجه دارد، زواید و اضافات را از فیلمنامه حذف کرده و با ضرباهنگی مناسب، داستانش را کافی و به اندازه روایت می کند.
«بلوک ۹، خروجی ۲» فیلمی روانکاوانه و عمیق درباره ی آسیب پذیری کودکانِ طلاق است. فیلمساز خوب قصه می گوید و به درستی یک تلخی باورپذیر را در ذات کار خود جای میدهد. البته ناگفته نماند که پرداختن به چنین موضوع حساسیت برانگیزی به نحوی حرکت بر لبه تیغ است؛ حرکتی که در صورت به خطا رفتن کار را تا مرحله سقوط پیش می برد.
الهام کردا و امیرجعفری در نمایی از فیلم بلوک ۹ خروجی ۲»
این که میزان و تعداد بحرانها و مشکلاتی که شخصیت های اصلی فیلم با آن درگیرند تا این حد بالاست، از طرفی می تواند فیلم را به سمت اگزجره ی موقعیت های آدمهای داستان بکشاند و از طرفی وجه تشبیه درستی ست از زندگی بسیاری از افراد جامعه مدرن امروزی. با نگاه کردن به دور و بر بی شک افرادی را با موقعیت های مینا (پانته آ بهرام)، امیر (امیرجعفری)، بهناز (الهام کردا)، احمد (حمیدرضا آذرنگ) و در نهایت سحر (ستایش محمدی) خواهیم یافت که به اندازه ی شخصیت های اصلی فیلمِ امینی در موقعیت های خود گیج و گنگ و نابلدند. اما یکی از اشکالات فیلمنامه هم شاید همین باشد که آدم های فیلم، تا پایان راه روی مشکلات خود متوقف می مانند. سفر، که توصیه روانشناس دختر به پدر و مادرش است، دردی را دوا نمی کند و اوضاع را به مراتب بدتر هم می کند. شاید فیلمساز در پرداختن به میزان جدالهای امیر و مینا که احتمالاً به سبب توضیح علت اختلاف و جدایی آن دو از یکدیگر تا این حد پررنگ شده است کمی زیاده روی کرده است. شاید بهتر آن بود که در نقاطی خاص از درام آن دو به تفاهم هایی هم می رسیدند یا دست کم تقلایی برای برطرف کردن مشکل روانپزشکی دخترشان می کردند. این، البته انتظار ما بعنوان مخاطب از فیلم است اما حقیقت فیلم چیز دیگریست؛ حقیقت فیلم درواقع نمایش واقعگرایانه بحران های زندگی دختربچه است که عاملان اصلی اش پدر و مادر او هستند؛ پدر و مادری با تصمیمات اشتباه که مرتباً هم این اشتباهات را تکرار می کنند.
همانطور که اذعان داشتم، «بلوک ۹، خروجی ۲» یک درام روانکاوانه است؛ بنابراین نوع رابطه شخصیت ها در آن بسیار حائز اهمیت است. گفتنیست که خوشبختانه فیلمساز از عهده شخصیت پردازی درست کاراکترها و شکل و نوع رابطه ی آن ها با یکدیگر به خوبی برآمده است. روابط سطحی نیستند، جنس دعواهای زن و شوهرهای فیلم درست است و آبکی نیست، فیلمساز مسائلِ آدمهای فیلمش را به خوبی می شناسند و درک درست او از هسته ی اصلی مشکلات آنها با یکدیگر باعث می شود دیالوگها نیز کلیشه ای و شعارزده نباشند.
حمیدرضا آذرنگ و پانته آ بهرام در نمایی از فیلم بلوک ۹ خروجی ۲»
یکی از جالب ترین رابطه های فیلم مربوط به رابطه ی امیر و دختر همسر دومش است؛ دختربچه ای که او نیز به وضوح از اختلالات روانپزشکی رنج می برد و به نحوی برای زندگی مادر و ناپدری اش تعیین تکلیف می کند. مقایسه ای که از نوع رابطه امیر با دخترخوانده اش و رابطه ی او با دختر تنی اش در ذهن مخاطب شکل می گیرد بی تردید یکی از هوشمندانه ترین بخش های فیلم است؛ درواقع مردی که حتا نمی تواند یک رابطه عادی پدر و دختری را با تنها فرزندش تجربه کند در مقابل فرزند زنش، ملایمت به خرج می دهد و رفتارش با او به نحویست که گویا او را به فرزند خود ترجیح می دهد. بچه دار شدن مجدد امیر نیز از دیگر تصمیمات نابخردانه اوست. آشفتگی آدم های داستان در میزانسها و حرکات دوربین و پویایی ضرباهنگ کار نیز احساس می شود. درواقع همه ی این آدم ها در تنش هایی بیهوده به سر می برند بی آن که به مهم ترین آدم زندگی شان یعنی دخترشان توجهی داشته باشند.
در این میان، علیرضا امینی کوشیده است تا به فیلم خود نگاه جنسیتی ندهد. او بدون هیچ جانبداری، شخصیت های مرد و زن داستانش را طراحی کرده و به ندرت پیش می آید فیلمساز به صورت مستقیم حق را به یکی از این دو شخصیت بدهد. این نگاه درست و اصولی، باعث می شود مخاطب نیز به هنگام تماشای فیلم دست به قضاوت نزند و نتواند مستقیماً بگوید در این بحران هولناک، مادر بیشتر مقصر است یا پدر؟ آن چه اما مسلم است، تصویر درست فیلمساز از پدر و مادریست که به رغم ازدواج مجدد همچنان در آشفتگیها و نابسامانی های زندگی گذشته خود دست و پا می زنند و شاید حتا آن خطاها را در زندگی جدیدشان نیز تکرار می کنند.
در کنار محوریت مسئله ی دختربچه و بحرانهایش، موضوع قتل نیز از جایی به بعد به موازات داستان اصلی پیش می رود. این که لزوم طرح این داستان فرعی تا چه حد ضرورت داشته است بحثی جداست اما ربط پیدا کردن پرونده ی قتل با دعوایِ ابتداییِ ورود خانواده به ویلاها و مسئله ی راه رفتن سحر در خواب و قرار گرفتنش کنار دریا و ... به نوبه خود ارتباط جالبی ست که در کار "درآمده" و می تواند پیش زمینه توجیه پذیری باشد برای پایان بندی کار.
فیلم، پایان درستی دارد. درواقع اگر فیلمساز کار را به این شکل به پایان نمی رساند این داستان می توانست به شکلی دایره وار تکرار شود و ادامه یابد زیرا آدم های فیلم آن قدر درگیر تصمیمات اشتباه خود شده اند که حل و فصل این حجم از بحران ها با توصیه سفر چند روزه ی خانم روانشناس (شبنم مقدمی) امکان ناپذیر است.
فیلم بازی هایی به غایت درخشان دارد. از امیر جعفری و پانته آ بهرام گرفته تا حمیدرضا آذرنگ که همیشه به مسئله ایجاد تنوع در نقش هایش توجه می کند و بازیگر خردسال فیلم که سنگ تمام گذاشته است.
به لحاظ اجرا فیلم نکته خاص و قابل توجهی ندارد اما شسته رفته است.
در انتها باید بگویم «بلوک ۹ خروجی ۲» همان طور که در جمله ی تبلیغاتی اش آمده، فیلمی است که تمامی خانواده ها باید تماشایش کنند. فیلم تلنگری به مخاطب است، مخاطبی که شاید نداند و درک نکند عواقب و تبعات "طلاق والدین" تا چه حد ممکن است زندگی فرزندانشان را تحت تأثیر قرار دهد؛ فیلم البته راه حلی برای برخورد درست و اصولی خانواده ها با پدیده طلاق و پیشگیری از آسیبهای اختلال آور آن بر فرزندان ارائه نمی کند که وظیفه ای هم در این مورد ندارد اما همین تلنگر و آگاهی بخشی خود بخش بزرگی از مسیر را برای برخی از جریانها و کمپینها و افراد فعال در این زمینه هموار خواهد ساخت.