به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
شخصیت های مرد فیلم به خوبی در پازل بادیگارد جا گرفته اند اما شخصیت های زن فیلم اصلا جایگاه خاصی ندارند. راضیه (مریلا زارعی) شخصیتی کاملا اضافی است و در مقایسه با فاطمه «آژانس شیشهای» و لیلای «از کرخه تا راین» که نقش مهمی را در پیشبرد داستان داشتند، به شدت منفعل است و از همه ضعیف ترشیلا خداداد بود. بازیگری که به هیچ عنوان در حد و اندازه فیلمهای حاتمیکیا نیست و انتخاب ایشان یکی از نقاط منفی این فیلم است. به غیر از چند صحنه اکشن، نمیتوان این فیلم را در ژانر اکشن دسته بندی کرد. اما همین چند صحنه هم بسیار عالی و حرفه ای از آب در آمده بود. صحنه ای که در تونل گرفته شده بود یکی از بهترین صحنه های اکشن این سالهای اخیر سینما بود. بعضی از سکانس های فیلم با انتظارات تماشاگر از حاتمیکیا خیلی فاصله داشت. مثل صحنه درگیری با جوانان در پارک یا تیمار کردن حیدر توسط خانواده اش یا صحنه تعقیب و گریز تیم حفاظت و مهندس زرین. در مجموع کارهای قبلی حاتمیکیا از نظر کارگردانی و ساخت از قوت بیشتری برخوردار بود. هروقت از «بادیگارد» حرفی زده می شود، باید از بازی درخشان و دلنشین پرستویی هم حرف زد. بادیگارد بازگشت با شکوه پرستویی به سینما را به جشن نشسته است و الحق و الانصاف سیمرغ بهترین بازیگر مرد برازنده این بازیگر توانای سینمای ایران است.
بادیگارد قصه محافظی است که شک میکند. شک به مسیری که آمده یا به مسیری که خواهد رفت؟ معلوم نیست. حیدر خسته است. از مافوقش می خواهد چند ماه باقی مانده تا بازنشستگی را به او ببخشد. اگر تکلیف این شک مشخص نشود ماجرا غیر قابل باور خواهد بود. معلوم نیست به راستی حیدر خود را محافظ سیاسیون می کند یا سیاسیون را محافظ خود. بادیگارد آینه تمام عیار حاتمیکیا است. همه آرمانهای او اعم از جبهه، جنگ، درگیری، شهدا و… به وضوح در این اثر مشاهده می شود. اما این بار قهرمان اصلی حاتمیکیا گویا دچار استحاله فکری شده است و این خطری جدی برای نظام تلقی می شود. حیدر همان حاج کاظم آژانس شیشه ای است که این بار به جای فضای بسته آژانس در کف خیابان به دنبال آرمان هایش و دفاع از عقایدش است. بادیگارد از شخصیت های دهه نود هم حرف می زند. شخصیت هایی که به زعم حاج حیدر فقط نابغه هستند. علم منهای اعتقاد. این اندیشه زمانی که مهندس زرین از حضور حاج حیدر و ایجاد مزاحمت برای زندگی شخصی اش گلایه می کند، بیشتر عیان می شود. یا درصحنه ای که سحر (شیلا خداداد) نامزد مهندس زرین او را به پناهندگی به کشورهای غربی ترغیب می کند و به او گوشزد می کند که همیشه علم ابزاری برای قدرت است و زمانی می رسد که ایران برایت قفس می شود و همه جا تو را تحت نظر دارند. این یعنی استحاله فکری جوانهای دهه نود که در نوع خود خطری جدی برای نظام تلقی می شود.
حاج حیدر بادیگارد، با همه شک هایی که نسبت به شغل خود پیدا میکند اما با همه توان در راه حفاظت از جان میثم، یادگار دوست و همرزم دوران دفاع مقدس، از جان مایه می گذارد. این یعنی نسل اول انقلاب هنوز بر سر آرمانهای خود هستند و برای نظام و عقیده شان حاضرند جان دهند.
بادیگارد در مجموع فیلمی زیبا، روان و جذاب است که توانسته با وجود دیالوگ های جسورانه اش از سر ممیزی عبور کند و در زمره فیلم های پر بیننده سینمای ایران قرار خواهد گرفت.