میثم کریمی : زمانی که دواین جانسون از دنیای پر تلاطم کشتی کج پا به عرصه سینما گذاشت ، همگان آینده نه چندان درخشانی را برای وی متصور شدند چراکه وی ابدا یک...
29 آذر 1395
زمانی که دواین جانسون از دنیای پر تلاطم کشتی کج پا به عرصه سینما گذاشت ، همگان آینده نه چندان درخشانی را برای وی متصور شدند چراکه وی ابدا یک بازیگر نبود1 و تنها به واسطه محبوبیت و جثه بزرگ و تنومندی که داشت، توانست وارد صنعت سینما شده و در فیلمهای رده ب حضور پیدا کند. اما حالا سالها از ورود دواین جانسون ( همان راک سابق و معروف ) به صنعت سینما می گذرد و او امروز چنان جای پای خود را در سینما مستحکم کرده که دیگر نیازی به نام معروف " راک " ندارد و مدتهاست که نام اصلی اش را بر زبان می آورند و خودش هم از این اتفاق راضی به نظر می رسد. وی در سالهای اخیر در مجموعه ای از فیلمهای اکشن و کمدی حضور پیدا کرده که باگرفتن یک میانگین ساده می توان گفت اغلب آنها آثار ضعیفی محسوب می شوند. « قاپ زنی » جدیدترین فیلم دواین جانسون در سینماست که اینبار چهره ای نسبتاً جدید از وی ارائه کرده است. جانسون در این فیلم پدری دلسوز و مهربان است که برای نجات فرزند گرفتار شده اش، از خود گذشتگی نشان می دهد و البته این از خود گذشتگی در ژانر اکشن است! داستان از این قرار است :
جان متیوز ( دواین جانسون ) فردی موفق در امور ساختمانی است که زندگی خوبی برای خودش و خانواده اش ساخته است. وی با وجود داشتن یک پسر ، از همسر اولش جدا شده و حالا با ازدواج مجدد و داشتن یک فرزند دختر دیگر، آرامش را به معنای واقعی تجربه می کند. اما این آرامش با رسیدن خبری تکان دهنده ، از وی سلب می شود. پسرِ جان به نام جیسون ( رافی گاورون ) به تازگی به جرم همدستی در حمل و نقل محموله مواد مخدر دستگیر شده و بزودی محاکمه وی آغاز خواهد شد.
این خبر باعث می شود تا جان هرچه سریعتر خودش را به محل بازداشت جیسون برساند تا بیشتر در جریان اتفاق رخ داده قرار بگیرد. اما جیسون اصرار می ورزد که بی گناه است و هیچ چیز در مورد مواد مخدر و معاملاتش نمی داند. با اینحال با توجه به قوانین سفت و سخت ایالتی درباره مواد مخدر ، به نظر می رسد که جیسون می بایستی 10 سال آینده را در زندان، سپری کند. جان هم که نمی تواند چنین وضعیتی را تحمل کند، با یک حقوقدان پر نفوذ به نام جوان کیگان ( سوزان ساراندون ) ملاقات می کند و وضعیت پسرش را برای وی شرح می دهد. جوان هم که برای انتخابات حسابی برنامه ریزی کرده، به جان پیشنهاد می دهد تا خود، به دل دنیای خلافکاران مواد مخدر بزند و نامها و موقعیت های آنان را برای وی شرح دهد تا او هم با نفوذی که در سیستم دارد، بتواند حکم پسرش را لغو و او را آزاد کند اما...
« قاپ زنی » برخلاف انتظارات، اکشنی نسبتاً منظم و قابل اعتماد است که می توان از آن لذت برد. تا پیش از نمایش فیلم، می شد با توجه به تریلرها و خلاصه داستان، این نکته را پیش بینی کرد که « قاپ زنی » قرار هست یک اثر کاملاً اکشن بر پایه نقض فرمول های نیوتن باشد، اما با نمایش « قاپ زنی » و حضور دواین جانسون در نقش اصلی فیلم، می توان گفت که همیشه پیش بینی ها درست از آب در نمی آید.
« قاپ زنی » در مرحله اول بصورت یک درام منطقی پیش می رود. ما داستان پسر جوانی را شاهد هستیم که به دلیل جرم مرتکب نشده به زندان افتاده و تلاش های پدرش برای خارج کردن او راه به جایی نمی برد. رومن واو ( کارگردان ) به درستی در ابتدا ، تماشاگر را درگیر داستان فیلم می کند و به اصطلاح مخاطبش را در دام داستان و هیجانش گرفتار می کند. سپس ما شاهد تغییر کاربری دواین جانسون از یک پدر دلسوز، به یک قهرمان اکشن هستیم ( البته نه از جنس قهرمانی که اغلب از جانسون به خاطر داریم ) که با کلی زور و شلیک و انفجار، قرار است تا داستان را پیش ببرد. خوشبختانه جهش فیلم از درام به اکشن به شکل مناسبی انجام شده و بی نظمی عظیمی در آن مشاهده نمی شود.
بخش درام فیلم اگرچه طراوت یک اثر خوش ساخت را ندارد ( واقعاً شما فکر میکنید که دواین جانسون فرد قابل اعتمادی برای درام است!؟ ) اما آزار دهنده هم نیست. بخش اکشن فیلم هم خوشبختانه هیجان کافی را به تماشاگر منتقل می کند و علی رغم اینکه اصلاً هم تازگی ندارد، اما مخاطب اکشن پسند خودش را راضی خواهد کرد. 3
این روایت منطقی داستان البته در یک سوم پایانی جایش را به مجموعه ای از اکشن ها و اتفاقات عجیب و غریب می دهد که همواره پاشنه آشیل آثار اکشن به شمار می رود. رومن واو متاسفانه در یک سوم پایانی، رشته کارگردانی از دستش در رفته و نتیجه این شده که یک سوم پایانی « قاپ زنی » ربط چندانی به نیمه ابتدایی فیلم ندارد و همه جور آشفتگی در آن به چشم می خورد. البته دواین جانسون در یک سوم پایانی به حدی خوب ظاهر شده که حواس طرفداران اکشن، چندان به اشکالات فیلم معطوف نشود.
دواین جانسون درحال پیشرفت است و این را می توان با نگاهی به سابقه بازیگری او به راحتی متوجه شد. جانسون دیگر آن بازیگرِ عجیب و غریب فیلم « عقرب شاه » یا فیلم فاجعه بار « دوم / Doom » نیست. او حالا تبدیل به بازیگری شده که به راحتی می تواند پا به پای بزرگان سینما در فیلمها بدرخشد و حالا خودش هم در نقش اصلی ، موفق ظاهر شود. البته باید این نکته را هم ذکر کرد که جثه تنومند و پرستیژ جانسون، احتمالاً تا سالها اجازه نخواهد داد تا او در آثار ارزشمندی ( در موقعیت هنری ) حضور پیدا کند اما به نظرم حضور او در آثار اکشن موفق هم غنیمتی به حساب می آید. جانسون در « قاپ زنی » مسلط ظاهر شده و به راحتی گلیم خودش را از آب بیرون کشیده است. بدون شک حضور جانسون در صحنه های اکشن و منفجر کردن انواع و اقسام ماشین ها، کسی را غافلگیر نخواهد کرد اما اینکه شما دواین جانسون را در حال پیشبرد درام فیلم مشاهده نمائید، از آن دست اتفاقات نابی هست که فرصت تماشای آن کمتر نصیب تماشاگری می شود!
سوزان ساراندون هم د4ر نقش جُوان ، قابل باور است.اما نکته ناراحت کننده درباره وی ، این است که او سالهاست از دوران اوجش در سینما فاصله گرفته و حضور در پروژه های اینچنینی ، ظاهراً او را راضی می کند. سوزان ساراندون از جمله بازیگران توانای هالیوود است که در دهه ی 80 و 90 میلادی ، دوران خوبی را در سینما سپری کرد اما حالا در دهه ی دوم قرن بیست و یکم ، با حضور در آثار نازلی نظیر « اون پسر منه! » افت را تا شدیدترین حد ممکن تجربه کرده است. البته قصد ندارم « قاپ زنی » را به هیچوجه جزو آثار نازل سینما ( همانند « اون پسر منه » ) قرار بدهم اما با اینحال حقوقدانِ آمریکایی فیلم « قاپ زنی » نقشی نیست که طرفداران سوزان ساراندون و اصولاً کهنه کاران سینما که او را به خوبی می شناسند، با آن راضی شوند.
در مجموع باید گفت که تماشای « قاپ زنی » تجربه خوبی برای طرفداران سینمای اکشن به شمار می رود که حداقل ارزش پر کردن زمان خالی شما را دارد. لطفاً در هنگام تماشای « قاپ زنی » این نکته را مد نظر داشته باشید که قرار نیست با یک اثر فاخر اکشن مواجه شوید، بلکه شما با فیلمی مواجه هستید که دواین جانسون ( تاکید می کنم؛ همان راک تنومند! ) ایفاگر نقش اصلی آن است! پس فقط این داستان اکشن را تماشا کنید و اجازه ندهید ذهنتان درگیر سوالهای قانونی فیلم شود (نظیر قانون سفت و سختی که برای حمل مواد مخدر در برخی از ایالت های آمریکا وجود دارد و به واسطه آن ، اگر کسی را با محموله مواد مخدر دستگیر کنند، برای وی محکومیت سنگینی در نظر می گیرند. حال اگر فرد دستگیر شده، همکارانش را معرفی کرد که محکومیت اش کاهش می یابد و اگر که نه ، همان دوران سخت محکومیت را به اجبار باید بگذراند! ).
«تورکیش» (استیتم) و «تامی» (گراهام) از بوکسوری ایرلندی به نام «میکی» (پیت) می خواهند تا در یک مسابقه ی مشت زنی شکست بخورد. از طرف دیکر یک گنگستر روسی، «باریس» (سره بدزیا) که از گنگستری یهودی «فرانکی» (دل تورو) می خواهد که از طرف او روی مسابقه شرط بندی کند و در عین حال از صاحب یک مغازه ی گرویی نیز می خواهد تا با هم دستان کودنش پولهای شرط بندی را بدزدند...