به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«عادت نمیکنیم» و یا «آآآآدت نمی کنیم» عنوان دومین فیلم ابراهیم ابراهیمیان یکی از فیلمسازان جوان سینمای ایران است که در بخش سودای سیمرغ و یا همان مسابقه اصلی سینمای ایران در سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش در آمد. ابراهیمیان که پیشتر «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه» را در سال 1392 به نویسندگی سارا سلطانی همسرش به عنوان اولین فیلمش کارگردانی کرده بود، این بار در «عادت نمیکنیم» در کنار همسرش کار نویسندگی فیلم را هم بهعهده گرفته و از گروه بازیگری شناخته شده و مطرحی هم در فیلمش استفاده کرده که میتوان به حضور هدیه تهرانی، محمدرضا فروتن، ساره بیات، پانتهآ پناهیها و حمیدرضا آذرنگ اشاره کرد که این گروه بازیگری و حضور دوبارهی هدیه تهرانی و همبازی شدنش با فروتن پس از فیلم موفق و پرمخاطب «قرمز» ساختهی فریدون جیرانی از جمله خبرها و حاشیههای مهم این فیلم در هنگام تولید و فیلمبرداری بود و همه دوستداران این بازیگران را در حسرت و امید دیدن فیلم تا جشنواره نگه داشت تا ببینند آیا موفقیت زوج تهرانی- فروتن و خاطرهی آن سالهای خوب سینمای ایران با فیلم ابراهیمیان تکرار میشود یا خیر... .
«عادت نمیکنیم» که حدود نود دقیقه طول میکشد، به وضوح دنباله رو و متاثر از سینمای قصهگوی فرهادی است. خیلی زود تعلیق خود را شروع میکند و از آنجاییکه متریال لازم برای ادامهی کار و تعلیق قصه وجود ندارد، به سرعت تماشاگر را خسته میکند و قصه فیلم لو رفته و دست فیلمساز رو میشود.
پس از موفقیتهای جهانی و افتخارآفرین «جدایی نادر از سیمین» و «درباره الی» که برای فرهادی در داخل و خارج به ارمغان آورد، سینماگران جوان زیادی را به تقلید یا تاثیر از سبک و سیاق فیلمنامهنویسی،کارگردانی و بازیگردانی فرهادی واداشت، چنانچه میتوان ردپای سینمای فرهادی را در آثار نسبتاً موفق فیلمسازانی چون مازیار میری در «سعادت آباد»، نیما جاویدی در «ملبورن» و همین ابراهیم ابراهیمیان در «عادت میکنیم» به راحتی پیدا کرد. «عادت میکنیم» از جهات زیادی از جمله ایجاد تعلیق برای گناهکار بودن یا نبودن «احمدرضا»، با بازی فروتن و حتی اعترافگیری از بچهها به عنوان شاهدانی راستگو، متاثر از فیلم «درباره الی» اصغر فرهادی است، ولی آنچه باعث میشود فیلم ابراهیمیان نتواند قابل قیاس با فیلم فرهادی باشد، فیلمنامه ضعیف و غیرقابل باور و شخصیتپردازیهای غیرملموس و غیرمنطقی فیلم است؛ تا آنجا که تماشاگر تا انتها متوجه این انفعال و الکن بودن احمدرضا نمیشود و اگر قرار است عامل اصلی تعلیق فیلم او باشد، این کار اصلاً به درستی نه در اجرا و نه در فیلمنامه انجام نشده است. در آخر لازم است از گروه بازیگری پر اسم و رسم و پرطمطراق فیلم که در ابتدا هم به آن اشاره شد و خیلیها قبل از نمایش فیلم امیدوار دریافت سیمرغ برای آنها بودند اشاره کرد. با وجود بازیهای نسبتاً خوب از ساره بیات، پانتهآ پناهیها، محمدرضا فروتن، هدیه تهرانی و حمیدرضا آذرنگ به همان دلیل که گفته شد یعنی عدم شخصیتپردازی دقیق و نداشتن منطق در درام نمیشود بازیگری فیلم را خیلی موفق دانست چرا که هر چقدر بازیها قوی باشند وقتی درام منطق نداشته باشد و شخصیتها پا در هوا و باورناپذیر جلوه کنند، به هیچ وجه نقش ماندگار و تاثیرگذاری به عمل نمیآید.