حسین عیدی زاده : «شاهزاده مونونوکه» داستان ساده اما پرپیچ و خمی دارد. فیلم که شاید کاملترین اثر هایائو میازاکی باشد، داستان آشیتاکاست که در نبردی زخمی بر بازویش میافتد، این زخم/لک که مرگبار...
14 آذر 1395
«شاهزاده مونونوکه» داستان ساده اما پرپیچ و خمی دارد. فیلم که شاید کاملترین اثر هایائو میازاکی باشد، داستان آشیتاکاست که در نبردی زخمی بر بازویش میافتد، این زخم/لک که مرگبار است و کم کم سراسر وجود او را میگیرد و میکشد. او برای درمان این نفرین راهی سفری میشود. در این سفر پایش به ماجرای درگیری خدایان جنگل و یک گروه معدنچی کشیده میشود و البته با سان یا همان شاهزاده مونونوکه هم روبرو میشود. «شاهزاده مونونوکه» از این جهت کاملترین اثر میازاکی است که اغلب مضامین مهم دیگر آثار او را یک جا در خود دارد؛ عشق که همیشه در آثار او تکرار میشود و اغلب تلخی جدایی در آن حس میشود (در اینجا هم سرنوشت آشیتاکا و شاهزاده مونونوکه به شکلی غریب و دلپذیر به پایانی سراسر خوش نمیانجامد)، تلاش برای حفظ محیط زیست (در پایان فیلم تقریبا همه گروهها قول میدهند شهری بهتر بسازند و جنگل را هم حفظ کنند و فیلم با سرسبز شدن جنگل پایان میگیرد) و البته موجودات خیالی که در دنیای انسانی حضور دارند. اینها المانهایی هستند که میازاکی همیشه بهشان علاقه داشته و در فیلمهایش همیشه به آنها رجوع میکند. جمع شدن این المانها در کنار هم «شاهزاده مونونوکه» را به اثری بدل کرده که شاید بهترین فیلم پیشنهادی برای کسی باشد که با میازاکی آشنایی ندارد و در این روزها که استودیو جیبلی (استودیویی که میازاکی خود یکی از موسسانش بود) دارد تعطیل میشود و دیگر خبری از دنیای جادویی انیمههای حیرتانگیز آن نخواهد بود، «شاهزاده مونونوکه» میتواند دروازهای باشد برای هر کس که با این دنیا آشنایی ندارد.
دنیایی که میازاکی در «شاهزاده مونونوکه» خلق میکند، دنیایی است سراسر جادو و شگفتی و انسانیت. حتی شخصیتهای غیرانسانی میازاکی هم بویی از انسانیت بردهاند و اصلا همین است که وقتی فیلمی از میازاکی را نگاه میکنی، حتی با اینکه داستانش یادآور کهنالگوی نبرد خیر و شر است اما همیشه حس میکنی واقعا در فیلم هیچ شری وجود ندارد. در همین «شاهزاده مونونوکه» شاید در نگاه اول اِبوشی، شخصیتی منفی باشد و خب ویژگیهای لازم برای بدل شدن به زنی افسونگر و شوم را دارد، اما در انتها میبینیم که او هم هیچ نیت پلیدی نداشته و دلش میخواسته برای خودش و همراهانش شهری آرمانی بسازد. رویکرد دموکراتیک و انسانی میازاکی در انیمههایش و بهویژه «شاهزاده مونونوکه» و البته نگاه متفاوت او به جنسیت، او را به یکی از معدود فیلمسازانی بدل میکند که انیمههایش هم برای بچهها جذاب هستند و هم برای بزرگسالان (و راستش بیشتر برای بزرگسالان). لایههای پنهانی «شاهزاده مونونوکه» (دقت کنید که این فیلم ژاپنی اساسا در مقابل تفکر سنتی ژاپن میایستد و برتری خاصی به زنان میدهد و این در حالی است که زمان وقوع داستان آن، دوران سلطهی مردان بوده)، میازاکی را حداقل برای دوستداران سینمای جدی به پرچمدار سینمای معاصر ژاپن بدل میکند و انیمههایش را به آثاری برای دیدن و بارها دیدن. میازاکی با آن موهای سپید و لختش شبیه پیامآوری است که با انیمههایش درس زندگی و همزیستی، مسالمت و صلح، برابری و برادری میدهد و این واقعا در سینمای امروز چیز کمی نیست و «شاهزاده مونونوکه» یکی از درخشانترین گوهرهای گنجینه سینمایی اوست.
داستان در مورد آشیتاکای ماجراجو است که در یک سفر برای پیدا کردن چندین شی با ماجراهای زیادی روبرو میشود و در این سفر با چندین قبیله میجنگدد و با دختری نیز آشنا میشود...