به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
جمشید هاشمپور قهرمان عمده فیلمهای دهههای 60 و 70 بود. دورانی که خیلی به قهرمان احتیاج داشتیم. نقشهای جمشید هاشمپور البته تعریف دقیقی از یک قهرمان نبود. چرا که صرفا نمایشی فیزیکال از یک قهرمان ارائه میداد. به همین دلیل خلا یک قهرمان با برتری وجوه معنوی و روحی را معمولا فرامرز قریبیان پر میکرد. در واقع در فیلمهای قهرمانمحور دهههای پیش یک قهرمان تمام و کمال نداشتیم.
اما «کمال»(هادی حجازیفر) «ماجرای نیمروز» در ادامه حضورهای موفق و قهرمانانگی پرمحتوایش، در «لاتاری» ظهور و بروزی از یک قهرمان فیزیکی و معنوی توامان دارد.
جواد عزتی در فیلم سینمایی لاتاری
البته ما نمیتوانیم «موسی» در «لاتاری» را به عنوان نمادی کامل از همهی آدمهای رزمنده و جبهه رفته و مذهبی قبول کنیم، چرا که «لاتاری» در نمایش برخی از وجوه آدمهای این قشر اغراق و کمی تحریف هم دارد. اما اگر «موسی»(هادی حجازیفر) را تنها یک آدم خاص با روحیات و اخلاق منحصربفرد خودش قبول کنیم، نشانهگذاریهای شخصیتی او کاملا پذیرفته خواهد شد. او یک قهرمان خاص است و ما از جایی از داستان دیگر کاری به این نداریم که او چه پیشینهای داشته است. ما با یک قهرمان طرفیم که مثل همه قهرمانها خاص است. برای همین تصمیماتش پای هیچکس و هیچ گروهی نوشته نمیشود.
زیبا کرمعلی و ساعد سهیلی در فیلم سینمایی لاتاری
اساسا در جهانِ فیلم تصمیمات قهرمان فقط پای خودش نوشته میشود. در این پارادایم «لاتاری» فیلم امروز است. برای مخاطبی که به شدت نیاز به قهرمان منحصر بفرد دارد و می خواهد از او گرفتن تصمیمهای سخت را یاد بگیرد. تصمیم سخت برای رفتن به دبی و حراست از شرافت و غیرت و عزت ملی. گرچه این حراست از ناموس جایی با امنیت ملی هم در تضاد است. امنیتی که برای قهرمان هم قطعا مهم است، اما در قیاس با امر بالاتری چون «غیرت»، دومی مهمتر است. اساسا قهرمان با این تصمیمهای شاخص است که تبدیل به «قهرمان» میشود.
هادی حجازی فر در فیلم سینمایی لاتاری
«لاتاری» اما بیش از آنکه فیلم «غیرت» باشد فیلم «مسئولیت» است. اینکه هرکس وظیفهای دارد. آخرین ساخته مهدویان فیلم پیچیدهای نیست اما شخصیتهای پیچیدهای دارد و بازیهایی خوب. از هادی حجازیفر و ساعد سهیلیتا جواد عزتیکه در حضور کوتاهش کم نظیر ظاهر شده است.