به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
مطمئنا فیلمِ تلخ دارکوب اثری ضغیفتر از دو فیلم قبلی بهروز شعیبی، دهلیز و سیانور است. اما به عنوان یک فیلمِ متوسط با دغدغه ای شریف ارزش دارد تا بهانه ای شود برای مرورِ دوباره آسیبهای اجتماعی ناشی از فقر و اعتیاد در زیرپوست کلانشهر.
حالِ روزبه علیزاده (با بازی امین حیایی) خوب است، مدیریت فروشگاه زنجیره ای، خانه بزرگ، ماشین شاسی بلند … لبخندهای همسرش نیلوفر (مهناز افشار) و دخترکش گلی هم نشان می دهد که در خوشیِ کامل به سر می برند؛ تا اینکه پای مهسا (با بازی سارا بهرامی) همسر اول روزبه دوباره به زندگی اش باز می شود. زنی معتاد که اعتیاد موجب ویرانیِ ارتباطش با همسرش، مادرش، برادرش و تمام انسانهای پیرامونش شده. و اینجاست که گره اصلی کار خودنمایی می کند. مهسا مدعی می شود که «گلی» همان «باران» است و روزبه و نیلوفر دخترکش او را دزدیده اند…
«دارکوب» فیلمی است آکنده از رنج. رنجهایی که در گوشه گوشه ی این شهر ریشه دوانده است و همچون برخورد مدام منقار دارکوب بر تنه درخت در حال ویران کردن جامعه شهریِ امروز است. زنان معتاد و فقیری که از سرِ نداری به فحشا روی آورده اند؛ مردان بی غیرت و سست عنصری که تلاشی برای بهبود وضعیت زنانِ مورد تکفلشان نمی کنند و کودکانی که در کشاکش ندانم کاری های بزرگترهایشان سرنوشتی نامعلوم را در پیش رو دارند.
در این بین دوربینِ روی دست علیرضا برازنده و موسیقی دلهره آمیز بهزاد عبدی با وجود تمام تلاشهایشان برای ایجاد فضایی پرتنش و درگیرکننده، ولی باز هم به مقصود نمی رسند و بیرون از فیلم باقی می مانند. بازی امین حیایی و مهناز افشار هم چنگی به دل نمی زند و واکنشهایشان در اغلب اوقات متناسب با موقعیتهای خلق شده در فیلم نیست. نقشهای جمشید هاشم پور و هادی حجازی فر هم نصفه نیمه از آب در آمده و جایگاهشان در فیلم نیمه کاره رها می شود. در این بین شاید بتوان مهمترین ویژگی مثبت فیلم را بازی سارا بهرامی شمرد. بهرامی که اساساً نقش زنان متزلزل و نامتعادل را خوب بازی می کند و اینجا هم توانسته با بازی موثرش، یکی از ماندگارترین معتادان سینمای ایران را خلق کند و از الان نامزدی سیمرغ را بی شک و تردید برای خود کنار بگذارد.
بهروز شعیبی در چهارمین همکاری اش با سیدمحمود رضوی مشکل جدیدی را در جامعه ایران به تصویر نکشیده است. اما همچون آثار قبلی اش توانسته روایتی روان و بدون تکلف را از وقایع زیر پوست شهر به تصویر بکشد. مطمئنا فیلمِ تلخ دارکوب اثری ضغیفتر از دو فیلم قبلی شعیبی، دهلیز و سیانور است. اما به عنوان یک فیلمِ متوسط با دغدغه ای شریف ارزش دارد تا بهانه ای شود برای مرورِ دوباره آسیبهای اجتماعی ناشی از فقر و اعتیاد در زیرپوست کلانشهر.