به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
ساخته قبلی احسان عبدی پور به نام « تنهای تنهای تنها » فیلم تاثیرگذاری بود که در هیاهوی فیلمهای پر ستاره سینمای ایران که اغلب در فضای آپارتمانی ساخته می شوند گم شد و آنطور که شایسته بود توسط مخاطب دیده شود. شاخصه اصلی آن فیلم دکوپاژ صحیح و علاقه کارگردان به فضای بیرونی و تسلطش به فرهنگ مردمان جنوب کشور بود که در فیلم « تیک آف » نیز این تسلط حفظ شده است.
احسان عبدی پور در پشت صحنه فیلم تیک آف
عبدی پور در « تیک آف » بار دیگر تا جایی که امکان داشته از ثبت تصاویر درونی خودداری کرده و شخصیت های داستانش را به فضای بیرونی با دکوپاژی شلوغ منتقل کرده تا بتواند حس گرمای جنوب را به مخاطب انتقال دهد. وی در این راه از موسیقی های محلی نیز الهام گرفته و برخی از شخصیت های مکمل و داستانهایی که روایت می کنند نیز این نکته را به خوبی اثبات می کند که عبدی پور می داند چطور باید داستان فیلمش را با فضای فرهنگی مردمان جنوب کشور بسازد.
اما متاسفانه فیلمنامه و روایت داستان در « تیک آف » برخلاف ظاهر گرم فیلم نتوانسته جذابیت های قصه را بر پرده سینما حفظ کند. داستان فیلم که در لحظاتی بی شباهت به « باشگاه مشت زنی » دیوید فینچر نیست، با بطری بازی و شرط بندی های نابخردانه آغاز می شود که تداعی گر اتفاقات هیجان انگیز برای تماشاگر است اما ریتم کُند داستان و همچنین حضور راوی در داستان که گاهی حساس ترین لحظات فیلم را به جای نمایش در تصویر، بصورت گفتار روایت می کند عاملی شده تا داستان جسورانه عبدی پور در اجرا خنثی و بی رمق باشد.
پگاه آهنگرانی در فیلم تیک آف
داستان نشست های شبانه شخصیت های داستان در آغاز ایده جذابی است زیرا مخاطب می داند که قرار است بطری بازیهای دیوانه وار این افراد نتایج هیجان انگیزی به همراه داشته باشد اما در اواسط داستان متوجه می شود که نشست شبانه سهم بیشتری از داستان را اختیار کرده و بطری بازی نیز به ورطه تکرار افتاده که مشاهده چند باره آن در طول داستان مخاطب را خسته و ناامید می کند. شاید اگر عبدی پور توجه بیشتری به ضرباهنگ و کاستن از اضافه گویی شخصیت ها می داشت، فیلم سرحال تری را شاهد می بودیم.
مصطفی زمانی و رضا یزدانی در فیلم تیک آف
عامل دیگری که روایت فیلم را دچار لکنت کرده، بازی های بد بازیگران فیلم است که به باورپذیری داستان لطمه زده است. مصطفی زمانی تلاش زیادی کرده تا بتواند لهجه بوشهری را اختیار کند اما در عمل کاملاً متمایز با دیگر بازیگران محلی فیلم به شمار می رود و تماشاگر هم متوجه ضعف لهجه او می شود. پگاه آهنگرانی هم در ادامه بازیهای ضعیفش در دو سال اخیر، در « تیک آف » بازی ضعیفی از خود ارائه داده. حضور رضا یزدانی خواننده در فیلم نیز جز استفاده از شهرت این بازیگر و افزایش فروش احتمالی فیلم، توجیه دیگری نداشته است. یزدانی کاریزمای مرد تنها و خسته را از موسیقی اش به فیلم منتقل کرده و بصورت مستقل شاهد پرداخت شخصیت در او نیستیم و بازی او هم چنگی به دل نمی زند.
مصطفی زمانی و رضا یزدانی در فیلم تیک آف
تجربه جدید کارگردانی احسان عبدی پور در دکوپاژ ، فیلمبرداری و ایجاد فضای گرم جنوب کشور موفق بوده و شایسته تحسین است اما زمانی که به فیلمنامه و کارگردانی می رسیم فیلم با انبوهی از مشکلات مواجه می شود که باعث طرد تماشاگر می شود. فیلمنامه عبدی پور بی شباهت به آثار تریلر هالیوودی نیست اما در اجرا به دلیل عدم تسلط کارگردان بر مفاهیم کارگردانی ژانر مذکور، باعث شده تا اتفاقات داستان « تیک آف » خنثی و بی رمق باشند. با اینحال اینروزها تماشای فیلم ایرانی که در فضایی خارج از آپارتمان ساخته شده و به دل شهر می زند، تجربه متفاوتی به همراه خواهد داشت.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.