به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«سینما»، برای بسیاری از سینماگران ایران- روشنفکر و انقلابی- اساسا غلط جا افتاده است. آنها «سینما» را «ابزاری» برای ارسال «پیام» میدانند و وسیله این ارسال پیام را هم «نماد». اما سینما «زبانی»ست برای «داستانگویی»، برای «روایت» و هر پیام و داستانی خارج از جهانِ داستان غلط است و آسیبزا و تحمیلی.
«امپراتور جهنم» پرویز شیخطادی نقطه اوج چنین عارضهایست. اولویت نمادپردازی در ذهن کارگردان چنان ملغمهای در فیلم ایجاد کرده است که شما هیچ منطقی در مناسبات شخصیتها و ماجراها نمییابید. همه کاراکترها، اسامی، گریمها، حتی آکسسوار صحنه و حتی دکور نمادند و حاوی پیامِ لابد «استراتژیک»ی که باید به مخاطبان بیچاره حقنه شوند. این نقطه اوج جایی است که با «ابزاراِنگاری» سینما و یاد نگرفتن الزامات مدیوم به آن میرسیم. به ساخت مُهمَلی پرخرج، اما بیتاثیر و خندهآور.
علی نصیریان در فیلم سینمایی امپراطور جهنم
به این دقت کنید که ما/مخاطب برای اینکه بدانیم وهابیت تفکری بیبنیاد است باید ببینیم که مسجد مفتی وهابی داستان؛ «شیخ ریاض»(که حتی نامش نماد است!) «بر آب بنا شده» و برای اینکه بدانیم- بر اساس تحلیل فیلمساز- داعش فرزند وهابیت و طالبان است باید شیخ وهابی زنی افغانی داشته باشد و فرزندشان (نماد داعش) نیز ناقصالخلقه به دنیا بیاید که جهان نمادین فیلم کامل شود و محتوا به خوبی منتقل شود. نقد داعش هم لابد با ناقص الخلقه نشان دادن فرزند مفتی وهابی(علی نصیریان) به اوج خود میرسد.
علی نصیریان در فیلم سینمایی امپراطور جهنم
باز به این دقت کنید که بیتوجهی مطلق به منطق داستان و تمرکز صرف بر پیام، کار را به جایی رسانده که پلیس فرانسه «وسط خیابان» به همسر افغانی مفتی تجاوز میکند و مفتی بر اساس القائات یک زن جوان شروع به بمبگذاری و قتل و ترور در قلب اروپا میکند. یعنی ما باید قبول کنیم تمام عملیات تروریستی داعش در اروپا به دلیل القائات یک زن که فرستاده آمریکاست به مفتی بزرگ وهابیها بوده است. همینقدر سادهانگارانه و غیرواقعی و همینقدر غلط. یعنی « امپراتور جهنم» در عین حالی که فیلم بدیست، حتی در همین جهان خود هم تحلیل غلطی را به مخاطب ارائه میکند و ماجرا را بسیار تقلیل میدهد.
علی نصیریان در فیلم سینمایی امپراطور جهنم
جز اینها اما بدترین بخش ماجرا انتهای داستان است. حضور مفتی در بین یهودیان و آتش زدن قرآن. و مگر میشود انتهای چنین داستان «نمادینی» به اسرائیل و در بین یهودیان ختم نشود؟ حالا هرچه قدر هم منطق داستان مضحک و گلدرشت و دور از ذهن باشد. در عوض پیام فیلم به خوبی به مخاطب مخابره شده است. پیامی که بدون خرجهای میلیاردی، با یک بیانیه رسانهای توسط کارگردان هم قابل بیان بود!
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.