به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
نویسنده ای به نام جلال با نقش آفرینی متفاوت و جدی مجید صالحی که به باورها و ارزش های خود بسیار پایبند است و پیشنهادهای کاری را که با منش اعتقادی خود مناسب نمی داند را رد می کند و تصور او این است که همه افراد جامعه تغییر کرده اند و او در این سیل جمعیت یکه و تنها مانده است. کسی او را درک نمی کند و برای نوشته های او که به زعم خود شریف است تره ای هم خورد نمی کند. خانواده او به دلیل این وسواسی های بی حدش در مضیقه هستند! و عدم درآمدزایی، او و خانواده اش را با مشکلات اقتصادی مواجه می سازد تا اینکه با پیشنهادی مواجه می شود که تا حدودی شرایط او را تغییر می دهد. در این مسیر کسی پیدا می شود که از او کاری بزرگ می خواهد! اینکه او با خلق داستانی پرده از راز گردانی که تنها 15 نفر از آنها باقی مانده است که در عین حال مفقودند، بگشاید که او این پیشنهاد را می پذیرد و کشمکش های درونی در این مسیر در او صورت می گیرد.
اینکه در میان فیلم های جشنواره امسال کسی هم به ژانر دفاع مقدس پرداخته است بسی جای شکر دارد اما به همان میزان پرداختن ضعیف به آن آزار دهنده است. اما باز هم کارگردانی فیلم اولی قصد دارد تا تجربه اول خود را با ژانر دفاع مقدس مشق کند! گویی فیلم های دفاع مقدس تمرینی است برای کارگردان شدن و شاید قرار است که با نزدیک شدن به این ژانر به عنوان شروع کار خیلی موانع را از جلوی پای او بردارد. اینکه کارگردانی به این ژانر علاقه مند باشد و بخواهد که واقعیت های جنگ را از لنز دوربین خود به مردم خود معرفی نماید جای تقدیر دارد اما به شرط آنکه تنها برای شروع کار و حرفه ای شدنش نباشد و بعد از چند سال و تبحر در آن به سراغ فیلم های انتقادی و اجتماعی برود.
شقایق فراهانی و مجید صالحی در فیلم چراغهای ناتمام
فیلم چراغ های ناتمام یک فیلم ارزشی است با یک موضوع خوب اما پرداختی ناقص و نچسب! روایتی جدی و خشک که قرار است پرده از رازی برای مخاطب بگشاید.
انتخاب مجید صالحی به عنوان بازیگر نقش اول که شخصیتی طنزپرداز است نمی تواند شخصیت واقعی قهرمان فیلم را بازگو نماید. قهرمانی که قرار است دفاع مقدس را برایمان بازگو نماید.
در صحنه هایی جریان فیلم به سورئال و رویا و تجسم اتفاقات نزدیک می شود و از سینمای هنری عامه پسند فاصله می گیرد.
جدیت جلال در فیلم کمی زیادی است به طوری که از او شخصیتی نچسب، بدون جاذبه، عبوس و طلبکار ساخته است. کسی که نمی تواند با آدم های اطراف خود ارتباطی برقرار سازد و همه را خارج از چارچوب های خود می داند. کسی که حتی با همسر خود نیز که او را دوست دارد نمی تواند رابطه عاطفی و مهربانانه ای داشته باشد. و حال قرار است که روایت معنوی فیلم و گره گشایی آن به وسیله او روایت شود. و این موجب حس و حالی نامیدانه و بی رمق به جای امید و زندگیست در سراسر فیلم می شود!
نمی شود که کسی با اعتقادات دینی باشد و شور زندگی نداشته باشد و امیدوارانه زندگی نکند! و زیر بار چند مشکل اقتصادی به راحتی بشکند. در انتهای داستان به کمک تخیل و بازسازی حادثه گویی پرده از این راز گشوده می شود اما چگونگی رسیدن به این مرحله کمی برای مخاطب ساده سازی شده است. در انتها تنها می توان گفت که فیلمی دیگر به ارشیو سینمای جنگ و دفاع مقدس اضافه شد.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]