روجر تورنهیل مدیر یک شرکت تبلغاتی در نیویورک هست که به قول خودش دروغ نمیگوید و فقط کمی اغراق می کند. در اثر یک اتفاق، جاسوسان نفوذی دشمن وی را با یکی از مأموران مخفی سیا اشتباه گرفته، به تعقیب او میپردازند. از سوی دیگر و بر اثر اتفاقی دیگر، روجر متهم به قتل میشود و تحت تعقیب پلیس، و بدین ترتیب امکان مراجعهاش به پلیس نیز از بین میرود. روجر در مسیر فرار و گریز از نیویورک به شیکاگو و سپس به کوههای راشمر با دختری آشنا میشود که کلید بسیاری از معماها در دست اوست.
یعقوب رشتچیان: شمال از شمالغربی یکی از سرگرم کنندهترین و سرخوشیآورترین فیلمهای هیچکاک است. در اینجا به نام آن میپردازم. پاری از کسان، درباره نام فیلم برداشت نادرستی دارند که به نمایی از فیلم برمیگردد. راجر تورنیل (یا همان کاپلان ساختگی)، برای رفتن به پناهگاه جاسوسان، سوار هواپیمایی میشود که بر روی تنه آن نام Northwestنوشته شدهاست. همین نام، دستاویز آنانی است که میپندارند نام درست فیلم، نه شمال از شمالغربی، بلکه شمال با هواپیمایی شمالغربی است! بیمعنایی آشکار چنین نامی، جای گفتوگو ندارد؛ اما خاستگاه راستین نام فیلم، این تکه از هملت شکسپیر است:
.I am but mad north-northwest: when the wind is southerly, I know a hawk from a handsaw
برگردان این گفته از زبان هملت، چنین است: « من مگر به گاه وزش شمال - شمالغربی دیوانه باشم: آنگاه که باد رو به جنوب میوزد، من خردمندم و خوب و بد را ازهم بازمیشناسم.»
نام شمال از شمالغربی، پیوندی نهفته با این گفته دارد: هیچکاک، برای این فیلم، که رویدادهای آن، از راه شمالغربی، به شمال کشانده میشود (از نیویورک به شیکاگو؛ و از آنجا رو به شمال، به داکوتای شمالی و کوه راشمور که سردیس چهار رییس جمهور بر آن کنده شدهاست و واپسین بخش فیلم در آن میگذرد)، در آغاز انگارههایی، دیوانهوارتر از آنچه در فیلم آمدهاست، درسر داشت؛ اما در میانه کار از آنها چشمپوشید (برای جلوگیری از آسیبدیدن بازیگران) و قهرمانانش را واداشت که دست به کارهای دیوانهوار بزنند. به اینسان، کاراکترهای فیلم نیز، همانند با هملت، راهی نابخردانه را میپیمایند، پیشامدهایی باورنکردنی را از سر میگذرانند و در پایان، بازهم همانند با هملت، به راستی و درستی زندگی پیمیبرند.
مسعود طالبیان: یکی از اصلیترین گروهبندی های آمریکا، این کشور را به چهار قسمت اصلی شمال شرقی، جنوب، غرب میانه، و غرب تقسیم می کند. بدین ترتیب نیویورک در گروه شمال شرق، یا جزئیتر ایالات ساحلی اقیانوس اطلس، و شیکاگو و کوههای راشمر در غرب میانه، یا جزئیتر مرکز شمال شرقی و مرکز شمال غربی، قرار دارد. بدین ترتیب ممکن است نام گذاری فیلم از جهت مناطق جغرافیایی فیلمبرداری شده در فیلم بوده و البته ممکن هست جهت دیگری، مثلا خط هوایی شمال غربی که در فیلم از آن استفاده شده، مد نظر بوده است.
شناسه نقد : 1276480