میثم کریمی : از آخرین باری که ویل اسمیت بصورت رسمی در نقش اصلی یک اثر سینمایی ظاهر شده بود 2 سال می گذرد. وی آخرین بار به همراه پسرش در فیلم «...
29 آذر 1395
از آخرین باری که ویل اسمیت بصورت رسمی در نقش اصلی یک اثر سینمایی ظاهر شده بود 2 سال می گذرد. وی آخرین بار به همراه پسرش در فیلم « پس از زمین » به کارگردانی ام نایت شیامالان دیده شده بود که در تمام لیست های منتشر شده در آن سال در رده بدترین آثار سال قرار گرفت و مراسم تمشک طلایی هم به خوبی از خجالت فیلم در آن مقطع درآمد! حال پس از گذشت دو سال، اسمیت بار دیگر به سینما برگشته اما اینبار نه در قامت یک اثر اکشن پر هزینه بلکه در اثری با حال و هوای کمدی - رمانتیک که به نظر می رسد می تواند چالش بسیار خوبی برای ارزیابی محبوبیت کنونی او در گیشه ها باشد.
نیکی (ویل اسمیت ) در فیلم « تمرکز » قماربازی حرفه ای است که استاد زدن نیرنگ و ترفند در این حوزه به منظور برنده شدن در مسابقات است و می توان گفت در این کار یکی از بهترین هاست. نیکی به تازگی با دختری زیبا به نام جس (مارگوت رابی ) آشنا شده است. جس قصد دارد تمامی ترفندهایی که نیکی می داند را بیاموزد و نیکی هم که به جس علاقه مند شده، تصمیم می گیرد این ترفندها را به بیاموزد. اما پس از اینکه نیکی هرآنچه که می داند را به جس می آموزد، رابطه آنها بهم می خورد. اما نیکی سه سال بعد او را در آرژانتین می بیند که در کنار یک میلیونر قرار دارد و...
برای ساخت یک فیلم با محوریت " قمار " نیازم وجود دو ستاره سرشناس در کنار یکدیگر و برقراری شیمی مناسب بین آنها بیش از هر مسئله دیگری احساس می شود و می توان گفت بار اصلی چنین آثاری معمولاً بر دوش بازیگران فیلم است. دو کارگردان فیلم یعنی گلن فیکارا و جان رکوآ که اثر قبلی شان به نام « عشقِ دیوانهِ احمق » کمدی موفقی بود، به این مسئله در ساخت « تمرکز » اهمیت داده اند و زوج مناسب فیلم که ویل اسمیت و مارگوت رابی آن را تشکیل داده اند، یکی از نکات مثبت فیلم تلقی می شود.
نیکی و جس دو شخصیتی هستند که در جریان همکاری دو نفره شان در طراحی نیرنگ های قمار و طراحی ترفندهای لازم، به یکدیگر دل می بازند اما در ادامه این علاقه با قرار گرفتن جس در کنار میلیونر معروف در آرژانتین و اهداف مجهول جس، وارد مرحله تازه ای می شود. دو کارگردان فیلم به خوبی توانسته رابطه پر فراز و نشیب نیکی و جس را به تصویر بکشند و جذابیت آن را در تمام دقایق فیلم زنده نگه دارند.
تعلیق، ویژگی است که در فیلم « تمرکز » اهمیت زیادی به آن داده شده است اما این به آن معنا نیست که مخاطب نمی تواند از فیلم جلوتر باشد. سازندگان تمام تلاش خود را به کار بسته اند تا برای روایت داستان خودشان از ویژگی " تعلیق " به طور کامل استفاده نمایند و رفتار چندگانه جس نیز در طول فیلم نیز حداقل می تواند چندباری مخاطب را غافل گیر نماید اما فیلمنامه « تمرکز » خیلی قدرت مانور بر داستانش را ندارد چراکه این داستان اگرچه از روایت محکمی برخوردار است اما کلیت اثر بر قراردادهای کلیشه ای استوار است به نحوی که تماشاگر در یک سوم پایانی فیلم به راحتی می تواند انتهای داستان را پیش بینی کند.
پرداخت شخصیت ها و خرده داستانهای « تمرکز » نیز دارای ضعف است و سازندگان زمان کافی برای بسط و گسترش آن را به کار نگرفته اند. داستان نیکی و پدر و پدربزرگش در جریان فیلم هرگز به بلوغ کامل نمی رسند و می توان گفت نیمه کاره به حال خود رها می شوند در صورتی که می شد با اختصاص دادن زمان بیشتر به این خرده داستان، وضعیت بهتری برای درک شخصیت ها بوجود آورد.
ویل اسمیت و مارگول رابی همانطور که اشاره کردم، ستاره های « تمرکز » هستند که برخلاف انتظار، شیمی بسیار خوبی را در کنار یکدیگر ایجاد نموده اند. اسمیت که در سالهای گذشته نتوانسته موفقیت چشمگیری در سینما داشته باشد و اثر ناامید کننده « پس از زمین » اثر شیامالان، وضعیت او را به عنوان یک بازیگر پولساز به شد تحت تاثیر قرار داده، در « تمرکز » قابل باور است و شوخی هایش هم توانسته تا حدود زیاد به دل بنشیند. مارگول رابی که احتمالا بازی اش در « گرگ وال استریت » تنها دلیل حضورش در این فیلم بوده، تقریبا با همان حال و هوای شخصیت نائومی،در « تمرکز » حاضر شده است. شخصیت جس که رابی آن را ایفا می کند، زنی جذاب و اغواگر با هویتی مجهول و اهدافی نامشخص است که مارگوت رابی مسلماً در وضعیت این روزهای سینمای هالیوود می توانست بهترین گزینه برای ایفای این نقش باشد!
« تمرکز » در مجموع اثری پر زرق و برق است که با توجه به زمان کوتاه 104 دقیقه ایش، نمی تواند موجب خستگی مخاطبش شود. فیلم از تعلیق مناسبی برخوردار است و دو بازیگر اصلی آن نیز شیمی بسیار خوبی را در فیلم تشکیل داده اند. شاید اگر بتوان بر اشکالات و حفره های فیلمنامه آسان گرفت، بتوان از تماشای این دنیای پر زرق و برق این فیلم با داستان ساده اش لذت برد.