به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
تینا پاکروان برای دومین ساخته سینماییاش مناسبترین نام را انتخاب کرده است البته نباید از سهم بایسته برگزارکنندگان زحمتکش جشنواره سیوچهارم که با یک ساعت تاخیر، زمان پخش فیلم را دقیقا به اولین دقایق از نیمهشب رساندند، در این همسوسازی یادی به عمل نیاورد!
از طرفی عنصر اتفاق در متن نگاشته شده توسط طلا معتضدی نقش برجستهای دارد، چرا که با فیلمنامه بیدر و پیکری مواجهیم که هر کاراکتر و رویدادی براحتی در آن آمد و شد دارد و نیاز به هیچ گونه اصولی هم در آن وجود نخواهد داشت! البته سازنده برای نامگذاری فیلم انتخاب مناسبتری هم میتوانست داشته باشد و بهتر بود با این شاهکار هنریاش(!) عنوان میکرد «نیمهشب عذاب افتاد»! چرا که عذابی دشوارتر از این نیست که تا ساعاتی بعد از نیمهشب به تماشای تصاویری نشست که اوج خلاقیتش رد و بدل شدن عشقورزی پسری جوان با زنی در سن و سال مادرش در وانت نیسان باشد و نقطه عطف فیلمنامه با رنگ کردن موی زن که زیبا نام دارد، رقم بخورد! واقعا باید حیران ماند از گزینشگری هیات انتخاب جشنواره و حال و روز سینمای ایران که چنین اثر رها شده و سطحی، سودای سیمرغ دارد.
فیلم درباره گروهی از زنان خدمتکار مستقر در باغی است که مجالس عروسی و عزا در آن برگزار میشود، در این میان به شکلی اتفاقی سر و کله جوانی خواننده با نام حسین پیدا میشود که به شکل کاملا اتفاقی شیفته سینهچاک زنی بیوه میشود تا نهال عشقی ناگهانی در وسط باغ جوانه بزند!
دنباله داستان را هم میتوان نادیده تا پایان خواند که مخاطب بختبرگشته باید شاهد انواع عشقورزی جنونآمیز به روش حامد بهدادی(!) باشد که همراه با چاشنی مقادیر زیادی لودگی و بازی به شیوه همیشگی کاملا اغراقآمیز در شکل و اجرای حرکات صورت، دست، پا و چشمان و سرشار از جنونی است که در نهایت به روش فیلمی چون «پرتقال خونی» به مرگ تبدیل میشود؛ آن هم به شکلی کاملا ناخواسته و اتفاقی که ایکاش پسر زیبا که حسین نام دارد این حرکت قابل ستایش را زودتر از دقیقه 85 فیلم انجام میداد تا تماشاگر بختبرگشته دقایق زیادی شاهد رد و بدل شدن عشق به شیوه نوجوانان دهه شصتی در فیلم نباشد. البته فیلم «نیمهشب اتفاق افتاد» حتی پس از مرگ گذری مرد عاشقپیشه و صداپیشه! سودای پایان نداشته و بارها انتظار پیدا شدن تیتراژ پایانی با داستانهای بیهوده و وصلهدوزیهایی همراه میشود.
یلمساز در گفتوگوهای آتشین خود با رسانهها اشاره به این داشته که فیلم در ستایش زن است اما آنچه در فیلم مشاهده شد، حاکی از ستایش انواع خوانندگان پیش از انقلاب بوده که بارها روح بسیاری از آنها با صدای بهدادخان زنده میشود! حتی این ارادتورزی منتهی به این میشود که زنان خدمتکار حدس میزنند آهنگ کدام خواننده در حال خوانده شدن است!
با این همه فیلم «نیمهشب اتفاق افتاد» در رقابت برای کسب تمشک طلایی جشنواره از اولین روز جزو کاندیداها در میان رقبایی آماده در این بخش خواهد بود، چرا که کارگردان فیلم که شاید به شکلی اتفاقی تهیهکننده هم درآمده تنها با ثبت قرارداد با حامد بهداد، ساخت فیلم و توجه به فیلمنامه را کاملا رها کرده و همه چیز را به دست هنرنمایی(!) این بازیگر بخشیده است و از این رو کاراکتر حسین در فیلم «نیمهشب اتفاق افتاد» همه کار میکند؛ از رانندگی با وانت نیسان تا خوانندگی، عاشقپیشگی، گلکاری، ظرفشویی و... و این شمایل تاسفبرانگیز جشنواره و سینمای امروز ایران است.