میثم کریمی : فیلمهای ژانر " مصیبت " از نزدیک به نیم قرن پیش تا به امروز،همواره از آثار محبوب هالیوود بوده اند و در این میان، زلزله از سهم بسزایی در سینما...
16 آذر 1395
فیلمهای ژانر " مصیبت " از نزدیک به نیم قرن پیش تا به امروز،همواره از آثار محبوب هالیوود بوده اند و در این میان، زلزله از سهم بسزایی در سینما برخوردار بوده است. از جمله معروف ترین آثاری که در ارتباط با این بلای طبیعی ساخته شده می توان به فیلم « زلزله » محصول 1974 به کارگردانی مارک رابسون اشاره کرد که بازیگران مطرحی همچون چارلتون هستون و آوا گاردنر در آن به ایفای نقش پرداخته بودند. البته آثاری که تا به امروز در ارتباط با زلزله یا سوانح طبیعی دیگر ساخته شده، اغلب از ایرادات داستانی فراوانی رنج برده اند و جدیدترین ساخته هالیوود در این زمینه نیز از این حیث اثری مستثنی محسوب نمی شود.
ری ( دوایت جانسون ) مامور نجات سازمان آتش نشانی است که تابحال موفق شده جان بسیاری از انسانها را نجات دهد و به همین دلیل، به فرد محترمی در میان همکارانش تبدیل شود. اما زندگی خانوادگی ری مانند شغلش موفق نیست. وی در آستانه طلاق از همسرش اِما ( کارلو گاگینو ) قرار دارد. اِما به تازگی با فرد ثروتمندی به نام دنیل ( ایوان گروفود ) رابطه ای را آغاز کرده و به نظر می رسد که از این اتفاق خرسند به نظر می رسد. اما وقوع زلزله ای مهیب در شهر، باعث می شود تا اتفاقات به گونه دیگری رقم بخورد که...
« سن آندریاس » در مقایسه با آثار " زلزله محور " سالهای گذشته در هالیوود، در بخش دستاوردهای فنی، اثر بهتری محسوب می شود اما کماکان، مشکلات آشنای این ژانر را در خود دارد. فیلم جدیدِ برد پیتون اگرچه در بخش جلوه های بصری اثری نسبتا تماشایی از آب درآمده اما در بخش فیلمنامه، در همان مسیری قدم برداشته که پیش از این افرادی نظیر مارک رابسون آن را طی کرده بودند.
مهمترین ضعف « سن آندریاس » مشخصا داستان بی سرو ته و کاملاً کلیشه ای آن است که از همان دقایق ابتدایی خودنمایی می کند. ایراد در پرداخت شخصیت ها و رفتار و تصمیمات آنان در « سن اندریاس » چنانچه بی منطق و غیرقابل هضم هستند که تماشای فیلم را به تجربه ای ناخوشایند تبدیل می کند. در فیلم ما با خانواده ای مواجه هستیم که از هم پاشیده و همه چیز میان آنان به بن بست کشیده شده است. اما سلسله بلایای طبیعی که در فیلم رخ می دهد، بدون کمترین دلیل منطقی موجب تحول شخصیتها گشته و شخصیت های مکمل داستان نیز هرگز به چیزی بیشتر از یک قربانی که قرار هست در لحظه آخر نجات پیدا کنند، تبدیل نمی شوند.
اما « سن آندریاس » دلیل نسبتا خوبی هم برای دیده شدن به مخاطب ارائه می کند و آن تصاویر جذابش از فروپاشی کالیفرنیا تحت تاثیر زلزله است که به نظر می رسد بهترین محل برای وقوع زلزله بوده باشد. سازندگان برای تاثیرگذاری هرچه بیشتر صحنه های تخریب شهر، به سراغ جاذبه های گردشگری و معروف ایالت کالفرنیا رفته اند و تا جایی که امکان داشته این مناطق را به ورطه نابودی کشانده اند تا از این طریق دلهره ای عجیب در دل مخاطبین ایجاد کرده باشند. کیفیت CGI بکار رفته در « سن آندریاس » اگرچه عالی نیست و در اغلب موارد ردپای پرده سبز محسوس می گردد، اما می تواند قانع کننده باشد و حتی کمک کرده باشد تا مشکلات فیلمنامه کمرنگ شود.
دواین جانسون در نقش مامور نجات سازمان آتش نشانی، فرصتی برای نمایش استعدادهایش نداشته است. جانسون در سالهای اخیر حضور موفقی در آثار کمدی و اکشن داشته اما « سن آندریاس » هیچکدام از این موارد را دارا نیست، به همین دلیل جانسون هم نمی تواند تاثیرگذار باشد.
کارشناسان در سالهای اخیر نسبت به وقوع زمین لرزه در ایالت کالیفرنیا هشدارهای فراوانی داده اند. زمین شناسان معتقدند که بزودی در این منطقه زلزله ای رخ خواهد داد و لزوم بررسی استحکامات سازه ها در این مناطق بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.به نظر می رسد که هالیوود نیز با ساخت « سن آندریاس » به خوبی توانسته باشد ابعاد مختلف این اتفاق ترسناک را به گوش مخاطبین آمریکایی اش رسانده باشد. « سن آندریاس » فیلم خوبی نیست و بیشتر شبیه به بهانه ای برای هشدار در مورد خطرات وقوع زمین لرزه است که با روایت یک داستان سراسر کلیشه، به سینماها آمده و به نظر می رسد که به هدفش نیز رسیده باشد.