: مدفن کرمهای شبتاب انیمیشنی محصول استودیوی مشهور ژاپنی Ghibli است که ایسائو تاکاهاتا آن را کارگردانی کرده است و در سال 1998 تولید شده است. این انیمیشن، داستان یک خواهر...
14 آذر 1395
مدفن کرمهای شبتاب انیمیشنی محصول استودیوی مشهور ژاپنی Ghibli است که ایسائو تاکاهاتا آن را کارگردانی کرده است و در سال 1998 تولید شده است. این انیمیشن، داستان یک خواهر (ستسوکو) و برادر (سیتا) را روایت میکند که در خلال جنگجهانی دوم مادر خود را از دست میدهند و پدر آنها نیز در خدمت نیروی دریایی ارتش است. با از دست دادن مادر و بمباران روستای کوچکشان بیسرپناه میمانند و آخرین چاره آنها انتخاب زندگی با عمهشان است، اما رفتارهای او با این دو، فروش لباسهای مادرشان، سرکوفتها و آزار دادنش باعث میشود که سیتا و ستسوکو زندگی در یکی از پناهگاه های مخصوص بیماران هوایی را به ماندن در کنار عمهشان ترجیح بدهند. «تاثیرگذار»، «غمانگیز»، «بینظیر و فراموش نشدنی»؛ اینها تنها تعدادی از واژگانی است که میتوان در توصیف این انیمیشن بلند به کار برد. در روزهایی که دنیای ما و کودکها پر از انیمیشنهای کارتو نیست که بیشتر به هدف سرگرم کردن تولید میشود، «مدفن کرمهای شبتاب» انیمیشنی است که نمیتوان به راحتی از آن عبور کرد. محصولی که با فیلمی همچون «فهرست شیندلر» در یک قاب مورد نقد قرار میگیرد. داستان ساده است و تاثیرگذاری فیلم مدیون همین سادگیست. دو کودک که جنگ همه چیز آنها ا گرفته مدتی در کنار عمه خود زندگی میکنند، اما غرور و رفتار این خویشاوندشان باعث میشود تا زندگی دیگری را انتخاب کنند و به زندگی در یک پنگاهگاه روی میآورند. خریدن و بعدها پیدا کردن غذا مشکلتر میشود و خواهر کوچکتر یا ستسوکو نام دارد از گشنگی میمیرد. دشمن اصلی در این فیلم نه آمریکا و نه هیچ کشور دیگری است. اینجا دشمن همان ضعف انسانیت در انسانهاست و این مورد با نماهایی کوتاه اما عمیق و پر از جزئیاتی که تاکاهاتا از آن بهره برده است به خوبی نشان داده میشود. با کنار هم قرار دادن این سکانسها و ترکیب آن با موسیقی بینظیر آقای مامییا شعر غمگینی به دور از هرگونه ظاهرسازی و بزرگنمایی به نمایش در میآید. همه عناصر فیلم انسانی هستند و شاید تنها قسمت اغراقآمیز آن ملاقات روح سیتا و ستسوکو پس از مرگ باید دانست. کاراکترهای این انیمیشن به سبک کارتون «فوتبالیستها»ی مشهوری که همگی ما میشناسمش طراحی شده است. شخصیتهایی با چشمان درشت و حرکاتی سریع. استفاده از رنگهای قرمز و خاکستری در پس زمینهها به خوبی بیانگر فضای جنگ است که ترش و دلهره را به نمایش میگذارند. صداگذاری کاراکترها به خوبی و به تناسب انجام شد و از نظر بصری هم فیلم قابل قبولی از آب درآمده است. حاشیه: داستان فیلم از یک رمان نیمه اتوبیوگرافی نوشته نوزاکا آکییوکی اقتباس شده است. سربازی که از جنگ نجات میابد اما خواهرش از گرسنگی میمیرد. سال 2008 به مناسبت 60 امین سالگرد خاتمه جنگ ژاپن و آمریکا، مجموعهای تلویزیونی از این داستان ساخته شد که به اندازه خود انیمیشن جذاب نبود. این فیلم را با فرزندان بالای 12 سال خود تماشا کنید و انتظار خنده و تفریح نداشته باشید.