به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
بعد از کشیده شدن کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اسلام (ص)، مجید مجیدی نوید این را داد که با اثری متفاوت درباره پیامبر اسلام برخواهد گشت. چند سالی بود که منتظرش بودیم. بالاخره اکران شد. فیلمی بیگ پروداکشن که کمتر سینمای ایران شاهد آن بوده است. فیلمی با فیلمبرداری«ویتوریو استورارو»فیلمبردار ایتالیایی برنده سه جایزه اسکار و جلوههای ویژه«اسکات ای. اندرسون»برنده جایزه اسکار که جلوههای ویژه فیلمهایی نظیر«ترمیناتور ۲»و«استخوانهای دوست داشتنی»را در کارنامه خود دارد. فیلمی با هزینه ای بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان که طبق آمارهای رسمی پر هزینه ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بوده است. وقتی با این اوصاف از فیلم مواجه میشوید ناخودآگاه انتظارات و توقعات از آن بالا میرود و بیننده انتظار آن را دارد که اثری ببیند که بسیار متفاوت و متمایز باشد. مخصوصا اینکه این اثر از پیامبری حکایت دارد که امروزه بیشترین هجمهها علیه اوست، بیشترین جنگها بین پیروان اوست و بیشترین تخریب علیه آیین اوست.
فیلم خلاصه ای ندارد. بخشهایی از زندگی پیامبر اعظم (ص) از بدو تولد تا ۱۲ سالگی را به تصویر کشیده است. ماجراهایی که عموما همه شنیده اند. حمله سپاه ابرهه در سال عامل الفیل، اتفاقات آسمانی لحظه تولد پیامبر، بشارت و…
ابتدا به چند نکته مثبت فیلم اشاره میکنیم:
1. فیلمی پر رنگ و لعاب با جاذبههای سمعی و بصری که کمتر سینمای ایران شاهد آن بوده است و سطح فیلمسازی در ایران را بالا برد. همین باعث میشود تا سینماها کیفیت سخت افزاری خود را بالا ببرند تا در آینده اگر فیلمی مشابه قصد اکران در ایران را داشت، تماشاگران در سینماها به دلیل کیفیت بد صدا اذیت نشوند.
2. در این آشفته بازار سینمای ایران که فیلمهایی نظیر«استراحت مطلق»یا«گینس»که مملو از شوخیهای جنسی هستند و مردم جرأت نمیکنند با خانواده سینما بروند، فرصت خوبی است تا ساعاتی خانوادهها در کنار یکدیگر به تماشای این فیلم بنشینند که این خود نوعی آشتی مردم با سینماست. اما نکته بعدی اینجاست بعد از فیلم محمد رسول الله اگر فرزند خانواده ای به پدرش گفت که به«سینما»برویم، این دفعه کدام فیلم را میشود خانوادگی تماشا کرد؟!
بعد از نکات مثبت نوبت به نکات منفی میرسد:
1. ایام اکران فیلم را مد نظر داشته باشید. روزهای حمله وحشیانه آل سعود به مردم بی گناه و بی دفاع یمن، روزهای حمله وحشیانه تروریستهای داعش و النصره به مردم مظلوم و بی دفاع سوریه و عراق، روزهای درگیریهای خونین گروه تروریستی بوکوحرام در نیجریه با مسلمانان آن منطقه، روزهای به خاک و خون کشیده شدن مسلمانان میانمار و در کنار همه این اتفاقات…چهره ای که دشمنان قسم خورده اسلام از اسلام و مسلمین در حال ساختن هستند. در این فضای مشوش و آلوده یک اثر سینمایی که به بخشی از زندگی پیامبر اسلام میپردازد باید طوری فریاد بزند تا همه مردم دنیا بفهمند اسلام و پیامبرش اینی نیست که شما میبینید. اما مجیدی دست روی بخشی از زندگی پیامبر میگذارد که چیز خاصی را ثابت نمیکند. تنها کودکی را به تصویر کشیده است که در همه احوال و اوقات خداوند به شدت هوای او را دارد. شاید یکی از دلایلی که به این بخش از زندگی پیامبر پرداخته نشده همین باشد که کودکی و نوجوانی پیامبر اثر چندانی بر روند تحلیلهای تاریخی ندارد.
2. فیلم بر پایه معجزاتی بنا شده که چیزی را ثابت نمیکند چراکه معجزه در مقام اثبات نبوت برای خصم است. یادمان نرود بزرگترین معجزه پیامبر کتاب آسمانی اوست که برنامه ای جامع و کامل برای یک زندگی ابدی است نه بیرون پریدن ماهیها از دریا.
چون این فیلم برای غیر مسلمانها هم اکران شده است چند سوال در روند نشان دادن معجزات پیش میآید: پیامبری که دایه خود را به راحتی شفا داد چرا برای مادر خود کاری نکرد و اینگونه از خود بی خود شد؟ پیامبری که برای ساحل نشینان اینگونه ماهی از دریا بیرون انداخت چرا برای گرسنگی مکه نشینان کاری نکرد؟ و سوالاتی از این قبیل. نمای نورانی پیامبر بر بالای صخره و وزیدن باد در لابلای موهای او بیشتر ما را به یاد آثار کلاسیک مذهبیهالیوود (ازجمله ده فرمان) برای پیامبرانشان میاندازد.
3. شخصیت پردازی فوق العاده ضعیف فیلم یکی از نقاط منفی است که این بیگ پروداکشن را با چالشی جدی مواجه کرده است. ساموئل یهودی سرسخت که قصد کشتن محمد را دارد اما نهایتا ایمان میآورد!! چگونه؟ با دیدن بیرون پریدن ماهی از دریا؟ به نظر میرسد ساموئل شگفت زده شده تا مومن. به فرض هم که ایمان آورده باشد به چه کسی ایمان آورده؟ محمد در چهل سالگی به پیامبری مبعوث میشود نه در ۱۲ سالگی. آمنه مادری است که در همه احوال لبخند به لب دارد حتی وقتی که فرزندش در اوج گرسنگی است و حلیمه به خانه آنها آمده است. ابولهب طوری به تصویر کشیده شده که عنادش با ابوطالب ناشی از توجه بیش از اندازه پدر به آن برادر است. همه اینها را بگذارید در کنار صدای بد نیمه دخترانه ای که برای پیامبر گذاشته بودند!!!
4. ضعف قصه و فیلمنامه یکی دیگر از نقاط منفی این اثر است. شاید به جرأت بتوان گفت فیلم فاقد هرگونه طرح و فیلمنامه ای است. تکههایی از زندگی پیامبر بریده شده و در نهایت بی سلیقگی و بی هدفی کنار هم چیده شده و اثری پدید آمده. در یک کلام میتوان گفت: کلیپهایی از زندگی پیامبر کنار یکدیگر قرار گرفته اند.
5. وقتی تیتراژ پایانی فیلم به نمایش درآمد به زحمت میشد از بین عوامل فیلم اسمی ایرانی پیدا کرد. از فیلمبردار و جلوه ویژه گرفته تا تدوین و استودیو و…واقعا این همه عوامل حرفه ای کنار هم جمع شدند چه نتیجه ای به وجود آمد؟ به غیر از صحنه سپاه ابرهه و بیرون پریدن ماهیها از دریا جلوههای ویژه ای مشاهده کردید؟ آیا این دو صحنه را جوانان ایرانی نمی توانستند خلق کنند که مجبور شدید این همه پول به عواملهالیوود بدهید؟ به قول مسعود فراستی:
«عوامل خارجی با دستمزدهای سنگین در فیلم چه کرده اند، که ما نمیتوانستیم؟ فیلمبردار اسکاری که یک کرین درست ندارد و کرین اش چندین جا لق میزند. اما شاید به جای ما، جای دوربین تعیین کرده و زاویه دوربین؟ و حتی دکوپاژ؟ جا و زاویه دوربین اش مسیحی یا غربی نیست؟ ما چه کاره فیلم بودیم، دستیار فیلمبردار یا کارگردان؟ کارگردانی که نه بازی خوب میگیرد، نه محیط و فضایی دراماتیک میسازد در فیلم چه کاره است؟ رئیس مدرسه عالی هنر؟ کاتها را چه کسی داده؟ و میزانسنها را؟ راستی کدام میزانسن؟»
اما در کنار همه نقاط ضعفی که بر شمردیم واقعا جا دارد از عوامل فیلم تشکر کنیم، چراکه درباره پیامبر اسلام هر اثری ساخته شود شایسته تقدیر و تشکر است و اگر نقدی گفته میشود به جهت این است که اولا سطح سینمای ایران از سطح فعلی بالاتر رود و دوما انتظارات از مجید مجیدی خالق آثاری چون«به رنگ خدا»و«بچههای آسمان»و«آواز گنجشکها»خیلی بیشتر از اینها بود.