به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
آبان عنوان برنامه ای است حول محور زنان و مسائل فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی پیرامون زندگی آنان ، با اجرای ازاده نامداری. نامداری که خود به تازگی در مهرماه سال جاری طعم مادرشدن را برای اولین بار چشیده ، در این برنامه چالش های پیش روی زندگی زنان و مادران جامعه را با چاشنی سوالات جنجالی و گاه پرحاشیه بررسی میکند.
طبیعتا آن چه قبل از هرچیز منجر به جلب توجه مخاطب به یک برنامه میشود ، عنوان و نامی است که برای آن در نظر گرفته شده. تا آنجا که ما معمولامجری های سیما را نیز به اسم برنامه هایشان می شناسیم و از آنان نام میبریم! مانند احسان علیخانی که نام او در ذهن مخاطب با کلمه ی ماه عسل عجین شده است. اما در خصوص برنامهی نامداری باید گفت که این تعیین عنوان به خوبی صورت نگرفته است، به هرحال دلیل این انتخاب هرچه هست برای مخاطب مشخص نبوده که نشانهی خوبی برای یک برنامه نیست. نامداری در این برنامه به دنبال ایجاد حاشیه سازی و تابوشکنی است. از حضورش برای اولین بار در برنامه ای غیرتلویزیونی و فضای مجازی، انتخاب دکور و چیدمانی خاص ( و بسیار بد با نورپردازی و دکوپاژی ضعیف که حس خوبی با تماشای آن به مخاطب دست نمیدهد) ، آوازخوانی یک زن ( غزل شاکری) در تیتراژ ابتدایی تا سوالات چالشی و جنجالی و بی پروا و حتی تفاوت نوع پوشش و گریم خود در این برنامه با تلویزیون که با آرایش و بدون ساق و آستین دست حضور پیدا میکند ؛ همه نشان از سنت شکنی نامداری در این برنامه دارد.
اما سنت شکنی اصلی ازاده نامداری ، در انتخاب مهمان هایی است که به برنامه دعوت میکند. درواقع از زمانی که اولین آنونس از آبان پخش شد تا اکنون که چند برنامه از آن روی سایت اپارات بارگزاری شده است ، سعی نامداری در برداشتن مرز و چارچوب های متداول در انتخاب مهمان جلوه می نمود. و میتوان گفت تا به حال هیچکدام از مهمانان دعوت شده به آبان ،دور از حاشیه و جنجال نبوده اند. از نیلوفر اردلان که به جهت اختلافی که با شوهر خود داشت سوژه رسانه های غربی شده بود ، تا منیژه حکمت و صحبتهای جنجالی و توهین آمیزش نسبت به مرحوم فرج الله سلحشور و خانواده ایشان، تا شاعرخواننده های لس آنجلسی و نظرات عجیب و غریب و ساختارشکنانه اش در خصوص حجاب و قوانین نظام اسلامی که در واقع برنامه "آبان" فرصتی استثنایی برای او فراهم کرد تا هر آنچه دل تنگش علیه ساختار کنونی کشور می خواهد بگوید. بارها و بارها از آنچه "سقف کوتاه" مملکت می نامید گلایه کند؛ ممنوع التصویر و ممنوع الخروج شدنش را - آن طور که خودش می گوید - به باد انتقاد بگیرد و آشکارا علیه قانون حجاب اظهارفضل کند و ظاهرِ هر کس را یک انتخاب شخصی بداند!ومابقی مهمانها که از جنجال و حاشیه دور نبوده اند .البته مهم تر از اظهارات مهمانان برنامه که عمدتا علیه یکی از نهادها و یا قوانین بیان می شوند، بستری است که برنامه آبان برای آنها فراهم می کند؛ این بسترسازی حتی در کلام مجری برنامه هم به وضوح قابل مشاهده است. به طور مثال، کافی است نگاهی به لحن و نیز پاس گل هایی که ازاده نامداری به مهمان برنامه اخیر داده بود بیندازیم. او در مورد گزارشگر ناشناخته 20:30 که گزارشی درباره مونا برزویی پخش کرده بود، با لحنی آکنده از تنفر نسبت به صداوسیما صحبت می کند و حتی با همراهی مهمان، مامور و معذور بودن وی را تایید می کند! این تنفر در لحن نامداری زمانی مشخص تر شد که او با تمسخر، در بخشی از گفت و گوی خود درباره یک همکار سابق خود در تلویزیون گفت که شاید تا حالا ابی – خواننده لس آنجلسی - گوش نکرده!
برنامه آبان از ابتدا با شعار " اولین بودن" آغاز به کار کرد. و خودش را " تریبون آزاد برای زنان وقتی زنان رسانه ای ندارند !" معرفی نمود .در حالی که تقریبا هیچ نوآوری ، خلاقیت و حرف جدیدی با خود برای تماشاگرش به ارمغان نیاورده و به کلیشه های متداول اکثر برنامه های مشابه اکتفا نموده است. حتی شعار آبان در خصوص " اولین بودن " در عرصه ی زنان و اجتماع نیز به وقوع نپیوسته ، چرا که قبل از آن برنامه هایی قوی و حرفه ای در مورد زنان بارها وبارها در رسانه ی ملی به نمایش گذاشته شده است.
«آبان» به لحاظ محتوایی پیچیدگی های خاصی ندارد. برنامه آمده است تا در راستای توانمندسازی زنان با رویکردی فمینستی تولید گفتمان کند. برنامه البته سعی میکند یک قدم جلو تر رود و در عین ترویج یک نگاه فمنیستی اهمیت مادربودن را هم پررنگ کند و این در لابلای سوالات و شعار اسپانسر برنامه قابل رویت است. این یعنی برنامه در عین سادگی محتوا با تلاش برای جمع بین فمینیسم لیبرال و نقش سنتی مادری خانواده ایرانی در تلاش است تا با ایجاد یک تلفیق گفتمانی، فمینسیم را ایرانی کند و اینجاست که تازه مادر بودن، چادری بودن (هرچند نامتعارف ومتناقض با اصل حجاب! )و تجربه آنتولوژیک چالشهای خانوادگی نامداری قرار است به روایت برنامه کمک کند. اما معلوم نیست این خصوصیات نامداری به چه میزان انرژی لازم برای باری که او قصد انتقال آن دارد را در اختیار او قرار داده است. نامداری حتی درتیزر و تبلیغ این برنامه هم با انتشارتصاویر ناهمگونی از فروغ فرخزاد تا نعیمه اشراقی و سیمین بهبانی و صحبت از گلشیفته ، تلاشش برای جنبه فمینیستی بخشیدن به آن را به تصویر میکشد.البته این رنگ و بوی فمینیستی ، نتیجه ی واضح هربرنامه ای است که نامداری مجری آن باشد ؛ مثل آن باری که موضوع برنامه تفکیک جنسیتی بود و نامداری که صراحتاً از اختلاط دختر و پسر حمایت میکرد به خواجه سروی، معاون وقت وزیر علوم حتی اجازه نداد که با او مخالفت کند! یا برنامههایی که در آن سراغ خانم راننده تریلی می رفت و می گفت او الگوی خوبی برای زنان مملکت است! یا مثلاً چند بار دیگر که رفتارهای زننده و بیش از خودمانی او برای همه عجیب بود. حالا فرقی نمیکرد مهمان خانم باشد یا آقا یا حتی روحانی.
با مروری بر سوالات نامداری نه تنها پراکندگی و تشویش خط روایی به چشم میخورد، بلکه سوالات کاملا جهت دار و در مواقعی بغرنج و سفارشی نما و سخنرانیهای بین متنی اعتبار حرفه ای بودن را از او سلب میکند. گویی نامداری آمده است تا اعتبار حرفه ای اجرای خود را با کسب اعتبار به عنوان یک فعال زن عوض کند. به عنوان مثال، نامداری به راحتی حکمت را در طفره رفتن به سوال مربوط به سینمای فرهادی تنها میگذارد و در سوال بعدی خود با ایجاد دوگانه نامفهوم سینمای سیاست و سینمای زن -که واضح است سوال نویسنده برنامه است نه او- پاسخ را به حکمت هدیه میدهد.در جایی دیگر با لحنی سخنرانی گونه درباره لزوم ایجاد کمپین مدنی برای زنها نطقی سر میدهد و بعد از اهمیت ساختار شکنی زنانه صحبت میکند. بعد سراغ کارگردان مرحوم میرود و مظلومانه میپرسد”آیا از زنهای ما در سینما سوء استفاده میشود؟” و بعد خود سریع جمع بندی میکند که “پس زنهای ما در سینما پاک کار میکنند و اینکه بگوییم از زنها سوء استفاده میشود این حرف فیکی است!”همه اینها مثالهایی اند از این که نامداری نیامده است تا سوال بپرسد و در مجادله با میهمان، صرفنظر از نگاه شخصی خود، بیننده را در فهم دنیایی جدید یاری دهد. بلکه برعکس، نامداری آمده است تا تجربه آنتولوژیک خود را در قالب یک سخنرانی در اختیار همگان قرار دهد تا همذات پنداری مخاطب را نه با منطق روایی برنامه بلکه با زندگی شخصی خود به ارمغان آورد. در ادامه نامداری دوباره سوالی کاملا جهت دار در محکومیت ده نمکی میپرسد و در جایی دیگر در حالی در مذمت خشونت صحبت میکند که فراموش میکند که او نه میهمان برنامه بلکه مجری برنامه است.
آن چه در آبان واضح است آن است که نامداری نه تنعا سعی در فمینیستی سازی آن دارد، بلکه با رنگ وبوی سیاسی دادن به پرسشها و مهمانان خود، مواضع دوم خردادی خود را به رخ مخاطب میکشد. نامداری آمده است تا به دوگانه های موجود سیاسی تکیه زند و خود را تمام قد در اختیار تبلیغات دولت روحانی و فمینیسم لیبرال قرار دهد و البته در همه ناکام جلوه کند.تا آنجا که گاه فراموش میکندکه مجری است و انتقاد مهمان برنامه اش از دولت روحانی را برنمی تابد.مساله اینجا است که چرا مخاطب بیشتر از مواضع میهمان از مواضع مجری در این برنامه باخبر میشود.
البته مشکل اجرای نامداری در آبان به خطابه گویی و روی منبررفتن خلاصه نمیشود. نامداری با هرکدام از مهمانهای رفتاری متفاوت از دیگری دارد و این تبعیض حتی در نوع نگاه او ، حرکات و لحنش نیز نمایان است. تا آنجا که چیستا یثربی را از رفتار نه چندان شایسته و نامتعارف خود آزرده خاطر کرد. و یثربی که حالا به نظر میرسد از نامداری و برنامهاش خیلی شاکی است در کانال تلگرامی خود صدایی را منتشر کرد که بیستدقیقه گلایههای او از این برنامه و نقل اشتباه حرفهایش است.او در بخشی از این فایل صوتی گفته است: به من گفته بودند که برنامهای در آپارات بهنام «آبان» هست که قرار بود در آن بیشتر به داستان پستچی پرداخته شود. بعد از حضور من در برنامه در حین گفتوگو خانم مجری با نگاههایی متعجب به این معنا که من دیوانهام دائم به دوربین نگاه میکرد. حتی دخترم گفت مجری با نگاههایش جوری نشان میدهد که تو دیوانه جلوه کنی.او که از واکنشهای نامداری بسیار برآشفته است، حاشیههای اینستاگرامی و زندگی شخصی این مجری را به رخ او کشید و گفت: «این اولین مواجهه و دیدار من با آزاده نامداری بود. من فقط از وی عکسی در اینستاگرام دیده بودم که از همسر سابقش مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. حتی در میان صحبتهایمان نامداری گفت شاید این حواشی بهخاطر قصهنویسیهای رایگانی است که در اینستاگرامتان انجام میدهید. من نیز در جواب میتوانستم بگویم که شما هم خیلی کارها در اینستاگرامتان میکنید ولی باز ادب مهمانبودن و اصالتی که پدر و مادرم من را با آن بار آورده بودند مانع از زدن این حرف شد.»
نویسنده «دعوت» گفت: «من از ازاده نامداری ناراحت نیستم شاید این سوالها به او داده شده بود ولی حس میکنم آن سوالها بدون استثنا حرفهای من نبود. من بارها برای مخاطبانم راجع به این که تنها و سربلند باشند حرف زدم. اما او به من گفت شما چقدر تنهایی. من هر وقت در شعرها و حرفهایم از تنهایی صحبت کردم، منظورم یک تنهایی فلسفی؛ مدل تنهایی ژان پل سارتر و آلبر کامو بوده است.یثربی از کامنتها و نظرات صفحه نامداری علیه خودش بسیار ناراضی است و تلویحاً به این موضوع اشاره داشت که نامداری از صداقت او سوءاستفاده کرده است و رسم مهمانداری را رعایت نکرده است: نامداری در برنامهای که با افسانه بایگان داشت کاملاً متفاوت بود. او حتی یکبار هم به دوربین نگاه نکرد و چشمهایش را رو به دوربین گِرد نکرد، حتی از او سوالهای چالشی هم نپرسید. من هم آن لحظه یک دوربین داشتم و میتوانستم صورتم را جوری کنم که مثلا من کی اینها را گفتم؟ مثل نامداری که دائم به دوربین نگاه میکرد و چشمهایش را گِرد میکرد، البته اگر حرفهایم را به سلیقه خودشان ویرایش نمیکردند این امکان وجود داشت. اما من یاد گرفتم که به میزبان پرخاش نکنم و با آرامش رفتار کنم. نشان دادن من بهشکل یک دیوانه که مجنون جلوه کند خیلی دلم را شکست.»
نامداری از خط قرمز عبور کرده است، نه از خط قرمز محتوا، بلکه از خط قرمز فرم. و این محل نگرانی است. در “آبان” نامداری “اجرا” نکرده است بلکه به جای تحریک قدرت تحلیلی و انتقادی مخاطب برای او خطابه کرده است و او این را در صدا سیما یاد گرفته است.صدا سیمایی که ترجیح اش جُنگ های عصرگاهی و خنده های شبانگاهی و این روزها کدنویسی است تا ساخت سریال های فاخر و برنامه ترکیبی عمیق درباره مسایل روز. اکنون سوالی که وجود دارد این است که چه نظارتی روی برنامه های این چنینی وجود دارد که هرکس با کم ترین هزینه و صرفا با همکاری یک اسپانسر و یک سایت پربیننده می تواند به بهانه های غیرسیاسی چنین تبلیغاتی علیه کشور و نظام انجام دهد؟ درواقع میتوان گفت خودمان با همین عدم نظارتهای کیفی و تذکر به محتوای چنین برنامه هایی ، تریبون مخالفین و معاندین نظام را به دست عوامل داخل کشور میدهیم !
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]