به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
هلن سومین فیلمِ سینمایی علیاکبر ثقفی اثرِ ضعیفی است، این ضعف از فیلمنامه شروع میشود، امیر حسین ثقفی به عنوان فیلمنامهنویس فیلم هلن احتمالا به دلیل دیدنِ فیلم های هالیوودی، بیش از حد درگیرِ مناسبات فرهنگ غرب شده است که نمیتواند فیلمنامهای بنویسد یا فیلمی بسازد که با سینما و مخاطب همسو باشد، حالا علیاکبر ثقفی فیلمساز شصت ساله با فیلمنامهای از پسرش فیلمی به نام هلن ساخته که پراز ادا و ادعاست، ادعاهایی بی دلیل برای نشان دادن یک دختری به نام هلن که میخواهد با پسری به نام اشکان از ایران برود.
اساسا فیلمساز هیچ تلاشی برای قصهپردازی یا فراتر از آن شخصیتپردازی نمیکند. نگین، اشکان یا بابی در قصه بلاتکلیفاند، بهطوری که ثقفی برای طراحی این آدمها از ارجاعات کلامی بیمورد استفاده کرده که به هیچوجه قابلقبول نیست، ثقفی قصد داشته تا یک فیلم اجتماعی بسازد اما از مختصات ساختاری فیلم هلن مشخص است که ثقفی نتوانسته به هدف نهاییاش برسد چرا که فیلمنامه و عقبتر از آن طرح این فیلم به اصطلاح لاغر است و انگار ثقفی این فیلم را بر اساس یک طرح به فیلم تبدیل کرده است، از آنجایی که هلن سومین فیلم ثقفی است و دو فیلم قبلی این فیلمساز که مربوط به شانزده سال پیش ست و اساسا فیلمهای مهمی هم نیستند، پیشبینی میشد که این فیلم برای ثقفی حرکتی رو به جلو باشد، اما فیلم هلن به دلیل بیاساس بودنِ پایهی قصه و مهمتر از آن بیدوام بودنِ درام نمیتواند حتی یک فیلم متوسط باشد.
روشنک گرامی در فیلم هلن
نام فیلم بر اساس شخصیت دختر فیلم انتخاب شده و اساسا فیلمساز باید به هلن بپردازد اما از زمانی که مادر هلن به قصه میآید، سمتوسوی قصه به طرف مادر میرود و فیلمساز هلن را فراموش میکند، مادر که نقش آن را رویا نونهالی بازی میکند (البته مثل همیشه به بدترین و تصنعیترین شکل ممکن)، در این میان دیالوگها یا واکنشهایی که از مادر میبینیم هیچ کمکی به پیشبرد خط روایی نمیکند بلکه در جاهایی از فیلم تماشاگر را خسته میکند، از سوی دیگر کاراکتری در فیلم وجود دارد به نام بابی که کارکردش در قصه در هالهای از ابهام است. اگر فکر میکنید بابی قهرمان قصه است به شدت اشتباه میکنید بابی با طراحی شخصیتی که دارد بیش از اینکه بخواهد قهرمان یا شخصیت باشد شباهت به یک لمپن دارد که دیالوگهای از دهانش گندهتر میگوید و یا به مادر هلن چشم دارد، کاربرد این کاراکترسطحی برای فیلم چیست؟ گرفتن پاسپورت برای اشکان و هلن یا خانه پیدا کردن برای هلن و مادرش؟، به یاد بیاورید سکانسی را که بابی و نسرین در ماشین اند و بابی نسرین را به دلیل سن و سال یا چهره ی پیرش تحقیر می کند و او را از ماشین بیرون میاندازد بعد از این سکانس نسرین را با شوهرِ از خود چند سال کوچکتر می بینیم که از دیالوگ ها مشخص می شود با هم دیگر آشتی کردند! چگونه؟ ما نمیبینیم. هیچ منطقی در سکانس ها وجود ندارد به طور مثال هلن تمام کارهایش را انجام داده تا با اشکان به ایتالیا برود (حالا بگذریم که مثلا این دونفر عاشق همدیگرند که کاملا به یک عشق تقلبی بدل شده است) نسرین نمی گذارد هلن به ایتالیا برود و هلن هم خیلی راحت قبول می کند و موهای مادرش را رنگ می کند!!، چند سکانس برویم عقب تر که هلن مادرش را از خانه بیرون می اندازد و ساکش را هم از پنجره به خیابان پرتاب می کند! بی منطق بودن در سکانس ها باعث شده خط روایی فیلم هلن با آسیب مواجه شود و فیلمساز برای اینکه بخواهد فیلمش را از بلاتکلیفی نجات بدهد کاری نمیتواند بکند جز یک دیالوگ کلیشهای و آن هم در سکانس پایانی که بابی به هلن از مرگ اشکان و غرق شدن کشتی میگوید. چه پایان غافلگیر کنندهای! اما هلن غافلگیر نمیشود و هیچ واکنشی از او نمیبینیم، فیلمساز فکر کرده میتواند با این دیالوگ تماشاگر را غافلگیر کند، اما نتوانسته زیرا که میشود حدس زد که همچین فیلمی با همچین قصهی سطحی میتواند پایانش همینگونه باشد.
رویا نونهالی در فیلم هلن
اما برگردیم عقب تر اگر سنگ پرتاب کردن هلن به شیشهی ماشین پدرش یا اگر نگین را از قصه حذف کنیم چه اتفاقی برای فیلم می افتد؟ هیچی، حضور اشکان برای فیلم چه کارکردی دارد؟ اگر او عاشق هلن بود که اینگونه به نظر نمیرسد پس چرا تصمیم میگیرد تنهایی به ایتالیا برود؟ این سوال ها و چراهایی که در سطح فیلم نهفته شده است دلیلی ست بر سست بودن درام و شخصیت پردازی.
مطمئنا فیلمساز از فیلمنامهای که پسرش برای او نوشته خاطرجمع بوده اما این خاطر جمع بودن تبدیل به فیلم ضعیفی شده به نام هلن که اساسا از نوشتن فیلمنامه تا پرداخت نهایی آسیب دیده است و این آسیب نه تنها به کلیت فیلم وارد شده بلکه فیلم هلن تماشاگر را هم پس میزند، زیرا این فیلم بعد از فیلمنامه و کارگردانی از بازیگری، فیلمبرداری و تدوین هم رنج می برد، روشنک گرامی در نقش هلن در گفتن دیالوگ ناتوان است حتی در سکانس دونفره که با مادرش بحث و جدل می کند توان فریاد زدن ندارد، مطمئا انتخاب این نقش عمدی نبوده و فیلمساز مثل اعتماد به خیلی چیزهای دیگر به این بازیگری که هنوز در تست بازیگری درجا می زند هم اعتماد کرده است، یا رویا نونهالی که دائما در حال تکرار است بافت و روحیهی رویا نونهالی از فیلمهای هم فس یا سریال خواب و بیدار تا این فیلم هیچ پیشرفتی نکرده، این خانم بازیگر دائما با صورتی خشمناک و چشمانی عصبی و ترسناک نقش های روان پریش را بازی می کند که خلاقیت یا پیشرفتی در آن ها دیده نمیشود، چرا که رویا نونهالی هنوز در نقش ناتاشای خواب و بیدار گیر کرده و به دلیل نوع دیالوگ گفتنش حتی در نقش خیلی ساده هم یک پس زمینهی روان پریشی در بازی او دیده می شود. پژمان بازغی هم نتوانسته قالب نقش را پیدا کند که این موضوع ربطی به بازغی ندارد چرا که هنوز نقش بابی برای خود فیلمساز هم قابل هضم نبوده، به همین دلیلِ مشخص دیالوگ هایی که از بابی میشنویم نه به ظاهرش میآید و نه به ابعادی که فیلمنامه نویس برای ترسیم این آدم در نظر گرفته است.
پژمان بازغی و روشنک گرامی در فیلم هلن
قاب هایی که در فیلم دیده می شود به شدت تلویزیونی اند به طوری که احساس می شود اندازه ی قاب ها یا حرکات دوربین متوازن با پرده ی سینما ناست. حتی در تدوین، اتصال نماها یا سکانس ها بی منطق به نظر می رسد و از سوی دیگر تداومی در ریتم دیده نمی شود کات خوردن های زودهنگام یا دیرهنگام، از ضعف های اساسی در تدوین این فیلم است به این دلیل که آن تاثیر دراماتیکی که می بایست در نماها وجود داشته باشد احساس نمی شود.
نگارنده نمیداند که شما فیلم های امیرحسین ثقفی را دیدهاید یا نه اما از ظاهر فیلم هلن معلوم است که این فیلم بیش از حد تحتِ تاثیر مختصات ساختاری فیلم های ناموفق امیرحسین ثقفی بوده، از طراحی کاراکتر بی سروشکلی مثل بابی تا قرار گذاشتن جعل کار پاسپورت در بیابان، یا اینکه جعل کار پاسپورت با یک وانت شورولت سرقرار می آید و با چند تا چک پول پنجاه هزار تومانی راضی می شود تا پاسپورت جعلی درست کند، حالا چرا هلن می خواهد با نام دیگر پاسپورت بگیرد؟ مطمئنا به ما مربوط نیست! اگر چه فیلم هلن قصد دارد برای تماشاگرش قصه تعریف کند اما این قصه کشش لازم برای جذب تماشاگر را ندارد چرا که نمی شود با چند کاراکتر منفعل و یک مادر روان پریش و ناپدری (امین حیایی) که اصلا معلوم نیست چرا در فیلم وجود دارد که اگر هم نبود آسیبی به فیلم نمی رسید، برای تماشاگر قصه تعریف کرد.
امین حیایی و رویا نونهالی در فیلم هلن
راستش نگارنده سعی دارد از نکات مثبت فیلم هم بنویسد اما در فیلم هلن هیچ نکتهی مثبتی دیده نمیشود، این فیلم به دلیل ضعف های اساسی که دارد مطمئنا مخاطب را از دیدن آن پشیمان میکند. فیلم هلن با پردازش بیشتر هم نمی توانست فیلم خوبی باشد، به این دلیل که فیلم را نویسندهای نوشته که در ساخت فیلمهای خود هم دچار توهم و تقلب از سینمای غرب است. مطمئنا هلن مثل دو فیلم قبلی علیاکبر ثقفی اثری ماندگار نخواهد بود چرا که تماشاگر بعد از دیدن فیلم هلن ناراضی از سینما خارج میشود و قطعا این فیلم را فراموش خواهد کرد.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]