به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«سامان مقدم» را با فیلمهایی مانند پارتی، مکس، کافه ستاره و صدسال به این سالها میشناسیم. در مقایسه با این آثار، نهنگ عنبر 2 صرفا یک فیلم گیشه است. میگوییم فیلم گیشه زیرا جز حضور بازیگران پولسازی مانند «رضا عطاران» و «مهناز افشار»، تکهپراکنیهای فراوان جنسی- سیاسی و صدالبته مقدار قابل توجهی رقص و آواز، چیزی برای عرضه ندارد. اما اگر از این فیلم، انتظار داستانی پرکشش، فیلمنامهای استخواندار، کارگردانی حساب شده، تدوین درست یا بازیهایی چشمگیر داشته باشیم، آدرس را اشتباه آمدهایم. نهنگ عنبر۲ حتی یک فیلم کمدی و مفرح خانوادگی هم نیست. تنها مخاطبانی که برای فیلم متصور هستند، یک گروه دوستاناند که با یکدیگر هیچ نسبتی ندارند و البته از لحاظ اخلاقی توان تحمل حجم بالایی از امور ضد اخلاقی را داشته باشند و از خجالت سرخ نشوند. هرچند از این نقطه نظر تقریبا تمام فیلمهای سینمای ما مشابه هماند و یک خانواده سالم، معمولا نه روی پرده سینمای ایران جایگاهی دارد و نه در مقام مخاطب آن.
مهناز افشار و رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
با این فرمول ساده است که میتوان رکورد فروش یک فیلم در روز افتتاحیه را زد.[۱] با پیروی از این فرمول، قسمت دوم که هیچ، میتوان فیلم را تا ده قسمت هم پیش برد و هر بار یک رضا عطاران مردم پسند را جلوی دوربین قرار داد تا با طنازیهای خاص خودش که انصافا شیرین هم هست، بازی را بداهه جلو ببرد. در این میان با یک گریم قوی و فضاسازی دهه شصت و البته آزادی عمل دادن به بازیگران برای بازیگوشی میتوان همزمان از حس نوستالژی مخاطبین و تمایل پنهانشان برای اشارات اروتیک بهره برد و بدون نیاز به هیچ داستان مشخص، گره افکنی، تعلیق یا گرهگشایی فیلم ساخت. فیلمی که به واسطه خاطره خوش قسمت اولش، تمام بلیطهای قسمت دومش در روزهای نخست اکران پیش فروش شود و مردم برای دیدنش صف بکشند.
رضا عطاران و ویشکا آسایش در پشت صحنه فیلم نهنگ عنبر 2
خوشبختانه این فرمول سالهاست توسط سینماگران ما کشف شده است. شاهدش هم اینکه این روزها همزمان قسمت دوم دو فیلم در حال اکران است، هر دو پر فروش هستند و هر دو به شدت ضد اخلاقی همراه با چاشنی کنایههای سیاسی. به همین دلیل دراین نوشتار به دنبال تحلیل لایههای پنهان فیلم و جور کردن قطعات مختلف پازل آن و نهایتا یافتن محتوای خاصی نیستیم زیرا چنین کاری، دادن امتیازی به فیلم است که خودش هم داعیه آن را ندارد. بار اصلی فیلم مانند قسمت اول به دوش عطاران و میمیک چهره و اکت بدنی قوی اوست. او هم در صحنههای کمیک و هم در صحنههای جدی به خوبی میتواند مخاطب را با خود همراه سازد و نقص داستان یا کارگردانی را بپوشاند.
مهناز افشار و رضا عطاران در پشت صحنه فیلم نهنگعنبر 2
نهنگعنبر 2، ادامه ماجرای دل بستگی «ارژنگ صنوبر»، با رضا عطاران، به «رویا»، با بازی مهناز افشار است که این بار به وصال رسیده است. فیلم با صبح عروسی آغاز میشود و در مسیر حرکت این زوج تا شمال و مراسم عروسی در قالب بازگشتهایی به گذشته، ماجراهای آنها در دهه شصت را بازگو میکند، در انتها ارژنگ تصادف میکند اما با دعای رویا و گونهای تلفیق رویا و واقعیت به زندگی بازمیگردد. البته باز هم در پایان فیلم رویا به مرد دیگری دل میبازد و در واقع راه را برای ادامه فیلم در قسمتهای بعدی باز میگذارد.
مهناز افشار و رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
فلاش بکهای فیلم هیچ نقشی در پیشبرد قصه ندارند و هیچ اطلاعات مفیدی به مخاطب نمیدهند، صرفا محملی هستند برای رقص و آواز و ادای دین به «الویس پریسلی» و «مایکل جکسون»؛ و البته نشان دادن آزادیهای یواشکی جوانان دهه شصت و فضای بسته فرهنگی در آن زمان. در این فلاشبکها ارژنگ و رویا را به همراه یک دختر و پسر دیگر (ویشکا آسایش و حسام نواب صفوی) میبینیم که با هم وقت میگذرانند، ساز میزنند و تفریح میکنند. همینطور میبینیم که ارژنگ به خاطر همین رفتارهای خلاف عرف توسط پلیس دستگیر میشود اما با دخالت غیرقانونی یک دوست موفق به فرار میشود و از قضا آن دوست هم در جبهه شهید میشود. اما عنصر اصلی مشترک در هر دو قسمت فیلم نهنگ عنبر، رویا است. رویایی که در همه ارکان زندگیاش و ظاهر و باطنش دل در گرو امریکا دارد، موفق نمیشود ارژنگ را با خود همراه کند، همراه خانوادهاش به امریکا میرود، دو بار ازدواج میکند، سپس به نزد ارژنگ باز میگردد و با او ازدواج میکند اما حتی پس از همهی این اتفاقات، باز هم درمان خود را در آنجا میبیند و در دیالوگ پایانی فیلم به ارژنگ صدمه دیده از تصادف، پیشنهاد میدهد که برای چکاپ به امریکا بروند.
ویشکا آسایش و حسام نواب صفوی در فیلم نهنگ عنبر 2
درمقابل، ارژنگ وجود دارد که بر سر یک دوراهی مانده است، از طرفی دلبسته رویاست و از طرف دیگر نه میتواند و نه میخواهد به امریکا برود. از همین روست که با امریکا بسیار دشمن است و از شنیدن نام آن هم عصبانی میشود. در قسمت اول هم دیالوگی با این مضمون وجود داشت که مرگ بر امریکا که همه چیزمان را از ما گرفت. در این قسمت هم وقتی دوست مشترک رویا و ارژنگ به او هشدار میدهد که رویا و شهاب با هم قصد رفتن به امریکا را دارند، ارژنگ با عصبانیت همراه با جمعیت، فریاد مرگ بر امریکا را سر میدهد. اینگونه است که فیلمساز یکی از اصلیترین بنیانهای فکری جامعه یعنی استکبارستیزی را به استهزا میگیرد و مردم را متهم میکند که دشمنی با امریکا نه به خاطر مواضع فکری آنها بلکه صرفا به خاطر حسادت به این واقعیت است که همه آنچه آرزو میکنند و رویایش را میپرورانند، در امریکا محقق شده اما به دلیل یک جبر تاریخی و فرهنگی، دستشان از آن کوتاه است.
رضا عطاران در فیلم نهنگ عنبر 2
در پایان، تنها سوالی که ذهن را به خود مشغول میکند این است که سازنده فیلم، با داشتن فیلمی چنین پرمخاطب و پرفروش در سینما و همزمان، در اختیار داشتن آنتن شبانه تلویزیون در یک شبکه پربیننده (سریال دیوار به دیوار در شبکه سوم سیما) به دنبال کدام محمل برای سخن گفتن است که از او دریغ شده؟ و رویای چه نوع آزادی را در سر می پروراند که آن را در اختیار ندارد؟ به بیان بهتر، این کدام نهنگ عنبر و غول آسایی است که او و هم نسلانش نمیتوانند شکارش کنند و تنها رویایش را در سر دارند؟
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.