به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«سیما» (طناز طباطبایی) پس از مراسم بدرقهی فرمانده سابق مجموعه ویلاها – خانم «خیری» با بازی خوب پریناز ایزدیار – از پلههای اولین ویلا بالا میرود و دوربین رو به آسمان و چراغ روشن ماندهی ورودی، تیلت میکند؛ صدای آشنای کلید و خاموش شدن چراغ، صدایی که چند نوبت در طول فیلم به واسطه خانم خیری، تصویر شده بود و الگوی فرماندهی را در ذهن تداعی میکرد. «سیما»ی شورشی ابتدای فیلم، قرار است شبهتحولی را در سیر فیلم تجربه کند و هرچند این سیر ناقص و معیوب مینماید اما رخ میدهد و تاثیرگذار است. ناقص و معیوب است چرا که فیلم به خوبی و هنرمندانه شرایط را تصویر میکند، و صرفا تصویر میکند؛ به دنبال فلسفه و چرایی و آینده و گذشته نمیرود. اگر چیزی بنا باشد به فیلم ضربه بزند، این رئالیسم تلخ است و فرار از کلیشهی سینمای دفاع مقدسی که آن را به لبه پرتگاه سینمای واقعنمای اجتماعی رسانده است. اما ویلاییهایِ «منیر قیدی» به این پرتگاه سقوط نمیکند.
طناز طباطبایی در فیلم ویلاییها
سربلندی یا سرافکندگی شخصیتها در برابر این آزمونها اهمیتی ندارد و فیلم میکوشد این مسیر به رشد و صیقل یافتن روح شخصیتها بیانجامد. و «حماسه زنان دفاع مقدس» درست در همین رویکرد فیلم شکل میگیرد، نه در تصویرهای کلیشهای رایج از شخصیتهای اسطورهای؛ زنانی که در عین لطافت و «زن» بودن، در برابر بحران خم میشوند اما نمیشکنند
این عدم سقوط نه از درون فیلم، بلکه با تکیه بر حافظه تاریخی مخاطب شکل میگیرد؛ مخاطبی که آرمان را میشناسد و از چرایی حوادث فیلم آگاه است، با تفسیر خود از شخصیتها و وقایع و دگرگونیها پیش میرود و مخاطب بدون حافظه نیز به خوبی با سیما همذاتپنداری کرده و شرایط بحرانی جامعهی فیلم را میفهمد و به تصمیمها و چالشها «احترام» گذاشته و نتایج را میپذیرد. با اینوجود ممکن است از شدت واقعگرایی، تفسیر «جبر زمانه» و «تحمل وضع موجود» برای مخاطب به «پایداری و حماسهسازی شخصیتها» بچربد و این قادر است به بحران اصلی فیلمساز بدل شود.
طناز طباطبایی در فیلم ویلاییها
ویلاییها هرچند از ترسیم عمق شرایط بیرونی – جز ظاهری دقیق و تاثیرگذار که قادر است اضطراب سالهای جنگ تحمیلی را به جان مخاطب بنشاند – سربلند بیرون نمیآید؛ اما به واسطه شخصیتسازیهایش پیش میرود و درخشان عمل میکند. ترسیم فضای پیرامون شخصیتها – با درنظر نگرفتن هلیشاتهای متعدد و بیمورد – از بیمارستان و رختشویخانه و جغرافیای ویلاها تا جزئیاتی چون سریالهای پرطرفدار یکی دو شبکه سیما و برنامه کودک و نوستالژیهایی از این دست، بستری را شکل میدهد تا شخصیتها رشد بیابند.
پریناز ایزدیار در فیلم ویلاییها
«هایس» شاید اولین شخصیتی باشد که معرفی میشود، شخصیتی کلیدی که از نیمه فیلم رها شده و به یک نام پراضطراب تقلیل مییابد. «عزیز خانم» (با بازی «ثریا قاسمی» که سیمرغ مکمل زن را برای این نقش دریافت کرد) داستانهای فرعی قابل قبولی دارد و در تقابل با سیما، به کارکرد درستی از شخصیتش میرسد اما با سکانس بازگویی خاطره پسر مفقود شدهاش «یحیی»، به همان دام واقعگرایی صرف فیلم افتاده و از مقام مادر قهرمانپرور یک فرماندهی جنگ، به مادری داغدیده و مضطرب، تقلیل مییابد. «خانم خیری» اما از آغاز تا پایان و حتی با ضربه واقعگرایانهی پایانی و چالشهایی که پیشرو دارد، شخصیت تاثیرگذاری برای سیما و حتی مخاطب است. شاید انتخاب هوشمندانه پاسخ «برای من غیرطبیعیه» در توجیه سیما از بحران پیشآمده – که آرزوی شهادت دیگری در قبال از دست ندادن عزیز خود یک خواسته طبیعی است – دلیل عدم سقوط این شخصیت باشد.
ثریا قاسمی در فیلم ویلاییها
ویلاییها گره اصلی را بر تصمیم و سرنوشت سیما قرار میدهد و تلاش میکند همهی وقایع و شخصیتها، فرعی محسوب شوند. در این مسیر و به واسطه افزایش درک سیما از حقیقت پیرامون و رشد او، ایمان باقی شخصیتها نیز به این حقیقت، مورد آزمون قرار میگیرد. سربلندی یا سرافکندگی شخصیتها در برابر این آزمونها اهمیتی ندارد و فیلم میکوشد این مسیر به رشد و صیقل یافتن روح شخصیتها بیانجامد. و «حماسه زنان دفاع مقدس» درست در همین رویکرد فیلم شکل میگیرد، نه در تصویرهای کلیشهای رایج از شخصیتهای اسطورهای؛ زنانی که در عین لطافت و «زن» بودن، در برابر بحران خم میشوند اما نمیشکنند.
آناهیتا افشار در فیلم ویلاییها
بیشک ستودنیترین رفتار فیلم در قبال شخصیت سیما رخ میدهد. سیما با تمام ضعفها و رویههای منفیاش هیچگاه مورد بیاحترامی فیلمنامه قرار نمیگیرد، غرورش نمیشکند و با شیبی آهسته به سمت حقیقت هدایت میشود و نقطه اوج سیما نیز نه در سکانسهای بیش از حد برانگیزاننده و بیش از حد واقعگرای فیلم که به تلخی میانجامند – معراج شهدا و بیمارستان و… – بلکه در خاموشی چراغ به دست او رخ میدهد: به حاشیه رفتن آمدن یا نیامدن شوهر فرماندهاش، مهاجرتش و تصوراتش از آینده و زندگی؛ و آغاز مسیر درک حقیقت.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.