به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
اولین نکته جذاب و کنجکاویبرانگیز درباره فیلم خانه دختر همکاری پرویز شهبازی در مقام فیلمنامهنویس و شهرام شاه حسینی در مقام کارگردان است. دو نام آشنایی که تنها با مرور اسم آثار پیشینشان متوجه تفاوتهای اساسی در سلیقه و دیدگاهشان میشویم. فیلم خانه دختر با وجود خوش ریتم بودن، در بخش فیلمنامه از حفرههای داستانی فراوانی رنج میبرد. فیلم سعی دارد قصهگو باشد و شوک اولیه را در همان دقایق نخست به خوبی به تماشاگر وارد میکند اما در ادامه از بیان مقصودش وامیماند. فیلم گره اصلی را با مرگ سمیرای در آستانه ازدواج ایجاد میکند و با مرموز نشان دادن خواهرِ سمیرا این تصور را به ذهن تماشاگر میآورد که فیلم قرار است گره را به کمک او به عنوان کسی که بیشتر از دیگران به خواهرش نزدیک بوده و حقایق را میداند باز کند اما خواهر تا انتها به صورت یک منبع اطلاعاتیِ دست نخورده باقی میماند و فیلم ناگهان تصمیم میگیرد آنچه خودش مانند پازل کنار هم چیده را خراب کند و با یک فلاشبک طولانی داستان را به انتها برد.
حامد بهداد در فیلم خانه دختر
در نتیجه وجود دو شخصیت مهم با بازی خوب باران کوثری و پگاه آهنگرانی که از همان ابتدای ایجاد گره در جریان قرار میگیرند و با سماجت دنبال یافتن دلیلِ مرگ دوستشان هستند به شکل عجیبی خلاصه میشود در اینکه متن شعری که سمیرا سروده را به دست داماد برسانند تا برای سنگ قبر نوعروس از آن استفاده کند یا مثلاٌ داماد متوجه شود نامزدش فیسبوک داشته ولی دوست پسر نداشته.اطلاعات اضافهای که قرار نیست هیچ کمکی به باز شدن گره اصلی کند در این میان مهمترین نقطه قوت فیلم را قطعاً باید حامد بهداد دانست. بازیگری که به خوبی توانست با بازیای کنترل شده، هر آنچه تماشاگر برای درک بهتر از موقعیتی که در آن گیر افتاده لازم دارد را در نگاه ، جنس صدا و تمامی حرکاتش بگنجاند.
رعنا آزادیور در فیلم خانه دختر
در بخش دوم فیلم یعنی همان بخش فلاشبک مواجه میشویم با یک خانوادهی شوهرِ به شدت فانتزی که لحن فیلم را کاملا عوض میکند. شخصیتهایی که آنقدر از فضای جدی تعریف شده در نیمه نخست فیلم بیرون میزنند که انگار فیلمساز این خانواده را از یک طنز سخیف برداشته و پرت کرده باشد وسط یک ملودرام با هدف نقد اجتماعی! درواقع فیلم ترجیح میدهد همان تصویر ثابت و سطحی از جامعه سنتی که در اکثر فیلمها میبینیم را نقد کند و از سطح به عمق نرسد.البته در مورد سوژه فیلم جامعه هدف در دلِ جامعه سنتی هست اما تمام این جامعه را دربرنمیگیرد که این هم برای فیلمساز اهمیتی نداشته است.
باران کوثری و پگاه آهنگرانی در فیلم خانه دختر
از این نکته هم که بگذریم حجم توهین به شخصیت اصلی داستان از طرف خانواده داماد در فیلم انقدر زیاد تعریف شده که انتظار خارج شدن او از حالت طبیعی برای تماشاگر امری بدیهی باشد اما شهبازی به عنوان فیلمنامهنویس برخلاف جسارتی که از او در فیلم نفس عمیق سراغ داشتیم اینبار برای سمیرا همان تصویر آشنای دخترِ معصومِ بیدست و پا که نباید هیچ انتظاری به جز ترس و لرز از او داشت را انتخاب میکند. تصویری که دیگر خیلی هم مطابق با جامعه کنونی نیست تا در نهایت اینگونه شود که دختر به جای خشم، ترس و اضطراب در چهرهاش موج بزند و به جای واکنش نشان دادن و دفاع از شخصیت خود، فرار کند.
پردیس احمدیه و رعنا آزادیور در فیلم خانه دختر
سمیرا با وجود داشتنِ پدری که در تمام طول فیلم میبینیم به داماد خود شک دارد، نه به دخترش و نامزدی که با مادر خود درگیر میشود و زیر بارِ این سنت خانوادگی نمیرود، ترجیح میدهد قبل از پرسیدن نظر نامزدش به همان تلفن سادهی بیجواب مانده اکتفا کند و درحالی که شرایط مناسب برای مبارزه با رفتار توهینآمیزی که فیلم برای ما تعریف میکند وجود دارد، میبینیم دختری که شهبازی آفریده آنقدر ضعیف و حقیر است که بدون کوچکترین تلاشی، میشود همان قربانیِ معصومی که باید عکسش در صفحه اول روزنامه چاپ شود و ترحم بخرد تا شاید جامعه اصلاح شود.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.