دامون قنبرزاده : کره ی زمین تبدیل به سرزمین یخ زده و غیرقابل سکونتی شده که هیچ جنبنده ای در آن دیده نمی شود. در میان این برف و یخِ بی انتها، قطاری...
19 آذر 1395
کره ی زمین تبدیل به سرزمین یخ زده و غیرقابل سکونتی شده که هیچ جنبنده ای در آن دیده نمی شود. در میان این برف و یخِ بی انتها، قطاری به سرعت در حرکت است و این حرکتِ به دورِ کره ی زمین، از زمان یخ زدن زمین، سالهاست که ادامه دارد. در این قطار، مردمی زندگی می کنند که تنها انسان های باقی مانده هستند. آن ها از زمان یخ زدنِ زمین، سوار قطار شده اند و همچنان هم در آن ساکنند. قطار به دو قسمت تقسیم شده و طبقه ی فقرا، زیر ستمِ طبقه ی ثروتمندان هستند. در این میان، کرتیس، تصمیم دارد هر طور شده خودش را به قسمت موتورِ قطار و بخش ثروتمندان برساند … متأسفانه، فیلم جدیدِ این فیلمسازِ خوش قریحه ی کره ای، بعد از شاهکارهایی مثل « مادر » یا « خاطرات قتل » که جزو فیلم های محبوب نگارنده هستند، فیلم ضعیفی از آب در آمده که هیچ نشانی از آن فیلم های قدرتمند ندارد. فیلم در ایده و جنبه ی تمثیل گونه اش ـ البته اگر آن سخنرانیِ توضیحِ واضحاتِ ویلفرد را نادیده بگیریم که درباره ی قطار به مثابه دنیا و اینکه این قطار بدون رهبر پیش نخواهد رفت و اینکه اگر شورش هایی شکل نمی گرفت و مردمی نمی مردند توازنِ آدم ها بهم می ریخت و از این قبیل حرف ها، اگر این سخنرانیِ توضیحِ واضحات را نادیده بگیریم ـ فیلم در جنبه ی تمثیلی اش بسیار غنی ست اما مشکلِ بزرگِ کار، ظرفی ست که برای این مظروف در نظر گرفته شده که کوچک است و بدونِ ظرافت و گنجایشِ مظروف را ندارد. ضمن اینکه لحن هجوگونه ی داستان در برخی قسمت ها، مانند قسمت های بازی اغراق آمیز تیلدا سویینتن در نقش وزیر میسون، چندان در قواره ی اثر نمی نشیند و بیشتر مضحک جلوه می کند تا مثلاً بامزه. پارک چان ووک، هموطن جون هوبونگ، هر چند جذاب هالیوود شد اما بهرحال با « استوکر » یک جورهایی گلیمش را از آب بیرون کشید و حالا نگرانِ بونگ هستم که نکند در گردابی غرق شود که نتواند از آن بیرون بیاید. دوست دارم او به کره برگردد و فیلم هایی به زبانِ کره ای بسازد، نه یک کار علمی تخیلی، بلکه یک درام جناییِ درجه اول.
داستان فیلم درزمان آینده می گذرد.زمانی که عصر یخبندان است که با گرم شدن زمین تقریبا تمام زندگی های جانداران کره ی زمین را نابود کرده است و حالابازماندگان در قطاری بنام Snowpiercer درحال سفر می باشند که داراری نظام طبقاتی است.ساکنان جلوی قطار افراد پولدار و ساکنان عقب قطار افراد فقیرمی باشند.دراین زمان افراد فقیربا توجه به شرایط بدشان تصمیم به شورش گرفته تا بتوانند کنترل قطار را برعهده بگیرند…