به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم دوم درمیشیان، برعکس کارِ اولش، فیلمی بامزه و مفرح ذات از آب در آمده. کولاژی خشمگینانه که معلوم است با حرصی درونی از اوضاع و احوال دورانِ رئیس جمهور قبلی ساخته شده و خیلی که راحت بگویم برای خنک کردنِ دلِ مخاطب و خالی کردنِ عقده های مانده در گلویش ساخته شده است. درمیشیان هر چند در میان این فیلم پرانرژی و عصبی ( نه در معنای منفی اش ) گاهی دچار شعارزدگی هم می شود، مثل آنجا که نوید برای به دست آوردن پول به فکرش می رسد برود کلیه اش را بفروشد و آنجا با مردی روبرو می شود که وقتی می فهمد نمی خواهند کلیه اش را بخرند، توی سر و کله اش می کوبد و شروع می کند به اعتراض کردن، اما با این حال می شود فیلم را به نفع انرژی اش و بامزگی اش تمام کرد. داستان زندگی بهم ریخته ی نوید، روندی علت و معلولی ندارد. سکانس ها اگر جا به جا شوند هم در داستان تغییر حاصل نخواهد شد.
باران کوثری و نوید محمدزاده در فیلم سینمایی عصبانی نیستم
درمیشیان سعی کرده بهترین انتخاب ها را برای سکانس های اتفاقی زندگی نوید داشته باشد. او به همه ی کمبودها، همه ی گیر و گرفت های جامعه و همه ی سیاست های دورانی که داستان در آن اتفاق افتاده، اعتراض می کند. به همه چیز گذر می زند. از مجوز نگرفتنِ دوست هم خانه ی نوید، وحید تارانتینو که او هم ناراحتی اعصاب دارد و هر طور شده می خواهد مجوز بگیرد تا بحث ستاره دار شدنِ برخی دانشجوها در مسائل سیاسی کشور که موجب بهم ریختنِ زندگی خیلی از آنها شد و تا آدم های تازه به دوران رسیده ای که با پول برای خود شخصیت می خرند و تا حاجی های ظاهر به صلاحی که در پس چهره ی مومنانه شان، مقاصد شومی نهفته است و یا حتی سختی های ازدواج و موارد دیگر.
باران کوثری و نوید محمدزاده در فیلم سینمایی عصبانی نیستم
درمیشیان شخصیت اصلی داستانش، یعنی نوید را با بیماری ضعف اعصاب به تصویر کشیده تا اینگونه بیش از پیش بتواند فریاد و حرصش را به گوش بقیه برساند. نوید دوست دارد حقش را بگیرد، دوست دارد مشت بزند در دهان آدم های زبان نفهم، آدم های دزد، آدم های تازه به دوران رسیده و آدم های ظاهر به صلاح دیو سیرت. به تناسب ذهنیتِ آشفته و عصبی نوید، ساختار فیلم هم با آن تدوین های تند تصاویر و دوربین روی دست و ذهنیت های فست موشنِ نوید، عصبی ست و درگیرکننده. معلوم است که در ساخت این فیلم، بغضی، اعتراضی در گلو بوده که باید بیرون ریخته می شده. دیالوگ ها عالی هستند و وقتی با بازی های خوب بازیگران به خصوص بازی نوید محمدزاده مخلوط می شوند، نتیجه بسیار جذاب از آب در می آید. به یاد بیاورید سکانس شدیداً متأثرکننده ی سینما که نوید به جای دیدن فیلم، برگشته سمتِ ستاره و به او نگاه می کند و عاشقانه برایش می گرید. فیلمساز از پس تصویر کردنِ عشقِ این دو و جنس رابطه شان با هم به خوبی برآمده است و اینگونه است که فیلم کلیتی باورپذیر به خود می گیرد، گیریم پایانِ خوبی هم برای فیلمش تدارک ندیده باشد.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.