به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم، مرجع سینما تلویزیون ایران، از هفتۀ پیش، قسمت اول از فصل دوم شهرزاد، پس از مدتها انتظار مخاطبان ، روانۀ بازار شبکه نمایش خانگی شد. فصل اول شهرزاد ماه ها پیش به پایان رسیده بود. در حالی که داستان به یکی از مهم ترین نقاط اوجش رسیده و توقع مخاطبان را بسیار بالا برده بود. درونمایۀ عشق فرهاد به شهرزاد که جذابیت اصلی داستان بود در انتهای فصل اول به سرانجام رسیده و به مخاطبان وعدۀ ادامه ای به همان جذابیت داده شده بود.
طی این مدت، این سریال، گرفتار حواشیِ گاه ناخوشایند و گاهی هم خوشایند شده بود. شرکت شهاب حسینی و ترانه علیدوستی هنرپیشه های مرد و زن اصلی این سریال در جشنواره ای جهانی و مرکز اخبار هنری روز دنیا بودن، برای مدتی، مخاطبان را بیش از پیش مشتاق دیدن فصل دوم این سریال کرده بود. از طرفی، حاشیه های مالی پیش آمده برای یکی از تهیه کنندگان، به فضایی ناخوشایند پیرامون این سریال و مخاطبان فصل اولش دامن زده بود.
ترانه علیدوستی در سریال شهرزاد 2
با این همه، پس از ماه ها، عدۀ زیادی همچنان مشتاقانه منتظر بودند تا فصل دوم این سریال، آمادۀ نمایش شود تا ببینند که ذهنیت نویسنده و کارگردان، چگونه خواهد توانست داستانی جذاب را که در یکی از مهم ترین نقاط اوجش نیمه کاره رها شده بود، به پیش ببرد. پی رنگ هایی نیز علاوه بر تم اصلی داستان، در فصل اول نیمه کاره رها شده بود که تا حدودی بینندگان را از آنچه احتمالاً قرار بود پیش بیاید، آگاه می کرد.
ازدواج مجدد شهرزاد و حس شدید کینۀ قباد، پیرنگ اصلی داستان بود؛ مرگ بزرگ آقا که ناگهان معادلات حاکم بر فضای داستان را دگرگون میکرد، یکی دیگر از پی رنگ ها بود؛ جنون نسبی شیرین و ادعای نصرت مبنی بر اینکه قباد، فرزند اوست از دیگر پیرنگ های فرعی داستان بودند که قرار بود همگی در پیشبرد داستان اصلی در فصل بعد نقش ایفا کنند.
با این همه، شکی نیست که آغاز داستان فصل دوم، به جذابیت فصل اول نبود. این ضعف، از چند جهت در خور بررسی است. برخی از این ضعف ها تا حدودی قابل پیش بینی و برخی دیگر به گونه ای بود که می شد از بروز آن پیشگیری کرد.
ترانه علیدوستی و مصطفی زمانی در سریال شهرزاد 2
پایان فصل اول، چنان اوج دراماتیکی برای داستان ایجاد کرد که حفظ آن حالت انگیختگی مخاطب و در اوج بودن داستان، آن هم با چندماه فاصله، امری به غایت دشوار محسوب می شود. چهار شخصیت اصلی تاثیر گذار داستان، بزرگ آقا، شهرزاد، فرهاد و قباد، همگی به نهایت تنش های شخصی خود، درون داستان رسیدند. فرهاد و شهرزاد، پس از کشاکش فراوان، نهایتا موفق به ازدواج شدند؛ قباد و بزرگ آقا که از ابتدا با یکدیگر در کشمکش و موضع قدرت از جانب یکی، و ضعف شدید از جانب دیگری، بهسر می بردند، به یکباره با یکدیگر جابجا شدند. قباد که همواره ضعیف و مقهور ارادۀ بزرگ آقا بود، با نشان دادن قدرتی فراوان، بزرگ آقا را به نهایت ضعف بشری، یعنی مرگ، دچار کرد.
مخاطب در این لحظه که در نهایت بهم ریختگی خطوط داستان بود، ناچار به ترک صحنه شد. شاید اگر وقوع مرگ بزرگ آقا به اولین قسمت فصل دوم منتقل می شد، این انباشتگی بار دراماتیک، تا حدی تقسیم و آغاز فصل دوم، جذابیت بیشتری می یافت. ازدواج شهرزاد و فرهاد، به اندازۀ کافی، پایانی خوش و راضی کننده برای پی رنگ اصلی فصل اول محسوب می شد که نیازی به عامل دیگری برای منتظر نگه داشتن مخاطب نباشد. این مساله، باعث شد که کار نویسنده برای طراحی آغازی که در خور آن پایان هیجان انگیز باشد، بسیار سخت شود. کما اینکه چنین جذابیتی نیز در قسمت اول فصل دوم، در کار نبود و این وضعیت تا حدودی قابل پیش بینی بود.
رویا نونهالی در سریال شهرزاد 2
نکتۀ دیگری که می تواند در افت جذابیت سری جدید، موثر تلقی شود این است که در آغاز فصل اول، دست نویسنده برای طراحی موقعیتی جذاب و دلخواه کاملا باز بوده است تا داستان خود را هر گونه که میل دارد و درست می داند، شروع کند. در حالی که در فصل دوم، او در چنبرۀ شرایطی است که پایان فصل قبل برایش تعیین کرده و چندان قدرت مانور نداشته است. شرایطی که او تعدادی شخصیت طراحی شده و درگیر پی رنگ های متعدد دارد که ناگهان تمام آنها در دنیایی گرفتار شده اند که قواعدش با مرگ بزرگ آقا و ازدواج شهرزاد و فرهاد تا حدودی بهم ریخته است. البته شاید با تدابیری می شد جلوی اثر گذار بودن این مساله را گرفت. اما اگر هم تلاشی در این زمینه از سوی نویسنده صورت گرفته، چندان موفقیت آمیز نبوده است. از دیگر عوامل افت جذابیت قسمت اول فصل دوم، طراحی نامناسب و بسیار ضعیف صحنه های اولیۀ وصال شهرزاد و فرهاد بود. بهیاد بیاوریم صحنه های ابتدایی ازدواج قباد و شهرزاد را در فصل اول، که با وجود اینکه عشقی بین آن دو، حداقل از جانب شهرزاد در کار نبود، بار عاطفی آن صحنه ها تا چه اندازه دقیق و مناسب و درست طراحی شده بود. اما از این طراحی دقیق و جزییات جذاب و درست، در صحنه های وصال شهرزاد و فرهاد خبری نیست. عشقی که در فراق، توانسته بود انگیزۀ بسیاری از مخاطبان را در دنبال کردن سریال، تامین کند، در وصال، ناتوان و تهی و کم مایه بهنظر می رسید.
شهاب حسینی در سریال شهرزاد 2
شاید یکی از دلایل این کم مایگی، طراحی شخصیت فرهاد در قسمت اول باشد. شهرزاد، با درگیر شدن در چالش عشق یا منفعت، به اندازۀ کافی کنتراست و تضاد لازمۀ یک شخصیت انسانی که تماماً خوب یا بد نیست، دارا است. قباد نیز با گرفتار بودن در ازدواجی ناخوشایند با شیرین، داشتن شخصیتی که بین ضعف شدید و مبارزه برای غلبه بر این ضعف در رفت و آمد است؛ امید بستن به شهرزاد به عنوان راه نجاتی دوست داشتنی، از کنتراستی بسیار مناسب در شخصیت پردازی برخوردار است. اما فرهاد، نه شخصیتی متضاد و پر کنتراست دارد. نه دارای موقعیتی والا یا اندیشه ای بسیار گرانقدر تصویر شده است.
به عبارتی، فرهاد، در مقایسه با شهرزاد و قباد و حتی بزرگ آقا، آدمی بسیار معمولی است. این ضعف شدید در شخصیت پردازی است که در موقعیت دراماتیکی مانند وصل یار، خودش را به صورت کم مایگی صحنه های عاشقانه نشان می دهد: شهرزاد، چیزی جز چند شعر عاشقانه ندارد که تحویل معشوق بدهد و جز چند دیالوگ مصنوعی و مشاعره ای نچسب، زمینه برای رخ دادن اتفاقاتی درست و زیبا، مهیا نیست.
مصطفی زمانی در سریال شهرزاد 2
مساله ای دیگر را نیز باید در نظر داشت. قسمت اول فصل دوم، با اضافه کردن ماجرایی بسیار کودکانه و سردستی بشدت مخاطب را نا امید می کند. در طرحی خام، قباد تصمیم به حذف فرهاد می گیرد و بسادگی نصرت را ترغیب به همکاری می کند و بلافاصله چند صحنه نپخته و ناشیانه در سوءقصد به جان فرهاد رخ می دهد! ضعف ساختاری و عوامانه بودن این داستان بقدری زیاد است که در قمست بعدی بلافاصله این پی رنگ حذف و اصلاح می شود. گویا نویسنده و کارگردان با پی بردن به عدم جذابیت قسمت اول، تنها برای افزودن چاشنی هیجان به داستان، این کار را کرده اند که بسیار هم ناموفق و سردستی از آب در آمده است.
با این حال باید گفت، این دو قسمت، چندان هم مخاطب را نا امید نمی کند و به او نوید این را می دهد که به زودی با چالش هایی جذاب تر در روند داستان روبهرو خواهد شد. نویسنده و کارگردان، پی رنگ هایی جدید به داستان افزوده اند یا پی رنگ های قبلی را در مجرای جدیدی انداخته اند که در صورت هوشمندی نویسنده در طراحی درست ادامۀ ماجرا می توانند بدل به قصه هایی قوی و جذاب شوند.
ترانه علیدوستی در سریال شهرزاد 2
چند نمونه از این پی رنگ ها را می توان چنین برشمرد: افزودن شخصیت هایی به داستان. که مهم ترین آنها، شخصیت عمه بلقیس است. شخصیتی که تلاش شده جای خالی بزرگ آقا را پر کند. او مانند برادرش، جنم مردانه و قدرت سر و کله زدن با شرکای تجاری را دارد؛ با خونسردی در هیبتی پدرخوانده وار، می تواند بدل به قاتلی منفعت طلب شود؛ همچون برادرش روی اصالت خون و نسب تاکید دارد و همانند او، خواهان نقشی کلیدی برای شیرین بوده و حاضر نیست احساسات قباد به شهرزاد را جدی بگیرد. در همان حال، ناگهان با رد و بدل کردن نگاه هایی غیر عادی با هاشم خان، جلوۀ دیگری از شخصیت خود را رو می کند که مخاطب را بهیاد احساسات مخفی بزرگ آقا نسبت به شهرزاد می اندازد. همزمان با این چینش داستانی بین بلقیس و هاشم، پی رنگ دیگری نیز تداعی می شود. داستانی عاشقانه که پدر، در فصل قبل برای پسرش تعریف کرده است. داستانی از عشقی نافرجام. آیا قرار است این، سرآغاز جان گرفتن عشقی کهن و فراموش شده باشد؟
امیر جعفری در سریال شهرزاد 2
در همان حال، پی رنگ دیگری نیز در حال شکل گرفتن است. نشانه هایی از توجه غیر عادی اکرم نسبت به قباد. با توجه به آنچه از شخصیت و خانواده اکرم و روند تاثیر گذاری اش در فصل اول دیده ایم، این می تواند سرآغاز پی رنگی مهم و تاثیر گذار در ادامۀه داستان باشد.
قباد نیز، همچنان که از دوری شهرزاد در رنج است، به سرعت در حال سیر تحولی در شخصیت خویش است. حرف زدنش، آنگاه که از عشق اش به شهرزاد برای نصرت می گوید، را مقایسه کنید یا حرف های ناشیانه و خام اش در فصل نخست. جدی گرفتن نگرانی های عمه دربارۀ قدرت خانوادگی نیز نشانه ای از قبادی جدید است. در عین حال، هنگام مواجهه با هاشم خان، پدر رقیب و حامی فعلی شهرزاد، خونسردی قباد و حرف های کنایی اش، خصوصیتی است که در قباد فصل اول، وجود نداشت.
ترانه علیدوستی در سریال شهرزاد 2
پی رنگ های ضعیف دیگر نیز، همانند ظهور دوبارۀ سرهنگ از رقبای قبلی بزرگ آقا این بار در کسوت یک سرسپردۀ شاخص که کسی به او اعتماد ندارد؛ کشکمش بر سر فرزند بین سه شخصیت اصلی داستان، تلاش عمه برای به میان کشیدن دوبارۀ شیرین، همه نکاتی هستند که در قسمتهای بعدی، اهمیت شان در فصل دوم آشکار خواهد شد. در مجموع می توان گفت که شهرازد، فصل دوم، هرچند افتی غیر قابل انکار را در قسمت اول تجربه کرد، اما در قسمت دوم، تا حد زیادی این ضعف را با نوید داستانی پر هیجان در آینده جبران نمود.
هنوز می توان به این امیدوار بود که این سریال، لااقل موفقیتی در حد فصل نخست خود را تکرار کند. به شرطی که نویسنده و کارگردان، با هوشمندی و دقت سرنخ هایی که تا این زمان از آنها پرده برداری کرده اند را پیش ببرند.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
شینیم بینیم با