استفان سایتو (ورایتی) : اکران نسخه جديد و تدوين نهايي «بليد رانر» در جشنواره ونيز باز هم نام اين فيلم درخشان و دوست داشتني را بر سر زبان ها انداخت. نسخه جديد که به...
14 آذر 1395
اکران نسخه جديد و تدوين نهايي «بليد رانر» در جشنواره ونيز باز هم نام اين فيلم درخشان و دوست داشتني را بر سر زبان ها انداخت. نسخه جديد که به لحاظ کيفيت عرضه و حتي سر و شکل ظاهري در نوع خود بي نظير است در پکيجي پنج ديسکه ارائه مي شود. در اين پکيج علاوه بر نسخه جديد و ضمائم معمول نسخه هاي سال 1982 و 1992 (نسخه رايج در ايران) نيز وجود دارند، به همراه مستندي سه ساعته با نام «روزهاي خطرناک» درباره حواشي و مصائب ساخت فيلم. پيش از اين، مجموعه فيلم هاي «جنگ هاي ستاره يي» و البته نسخه عرضه شده از فيلم «برزيل» توسط شرکت کرايتريون در اين زمينه رکورددار بودند که با ورود بليد رانر به بازار هر دو آنها در حاشيه قرار مي گيرند. استفن سايتو در يادداشت زير اهميت نسخه جديد را به خوبي تشريح کرده است.
پس از گذشت بيست و پنج سال از اکران «بليد رانر» اکنون ديگر وقت آن بود که بالاخره نسخه مطلوب و مناسبي از اين فيلم محبوب به بازار بيايد. طبق اعلام کمپاني برادران وارنر «تدوين نهايي» اين فيلم که بي شک حسن ختام نسخه هاي متعدد بليد رانر است هجدهم دسامبر امسال در معرض فروش قرار مي گيرد. بليد رانري که آميزه دلنشيني از دو ژانر نوآر و علمي - تخيلي است و به رغم شکست تجاري اش در زمان اکران همواره يک کالت مووي کلاسيک بوده و طرفداران بي شمار و هميشگي خود را داشته است.اگر از خودتان مي پرسيد چرا براي اين فيلم به خصوص اين قدر هزينه و وقت صرف مي شود بايد بگويم بليد رانر فيلمي است که در زمان خودش چندان قدر نديد و به شدت مهجور واقع شد؛ در سال هاي بعد اما چنان ارج و قربي يافت که منتقدان آن را پايه گذار زيبايي شناسي ژانر علمي - تخيلي در سينما دانستند. فيلمي که با خيابان هاي خيس و مه گرفته ، نئون هاي تبليغاتي و لحن بدبينانه يي که متأثر از رمان فيليپ ک. ديک بود نقطه عطفي بس مهم در تاريخ فيلم هاي علمي تخيلي به شمار مي رود.چارلز دو لازيريکا در مقام تهيه کننده نسخه نهايي، کاستي هاي بصري نسخه هاي پيشين را يکي از دلايل وجود نسخه جديد مي داند؛ «ما همه نسخه هاي قبلي را تست کرديم و متوجه شديم به دليل گذشت زمان کيفيت بصري فيلم افت چشمگيري داشته و مخاطبان در مواجهه با فيلم نمي توانند به راحتي مفاهيم مطروحه در آن را درک کنند. صحنه ها بيش از حد تاريک بودند و فيلم حس و حال زمان اکرانش را از دست داده بود.»
البته بليد رانر مشکلاتي فراتر از اين موارد نيز داشته است که به زمان ساخت فيلم باز مي گردد. مي دانيم که اسکات در آن زمان به دليل نوع قراردادش با کمپاني سازنده فيلم حق نداشته در تدوين فيلم دخالت چنداني بکند و نظر نهايي مختص استوديو بوده است. استوديو نيز بي توجه به نظر اسکات نسخه يي را روانه اکران کرده همراه با نريشن هريسون فورد که در پايان هم متأثر از ايده مرسوم «پايان خوش» آن روزها، فورد و شون يانگ را در حالي به تصوير کشيده که به سمت غروب آفتاب مي رانده و از دوربين فاصله مي گرفته اند. با اين حال همين نسخه از بليد رانر نيز طرفداران و هواداران بسياري يافت. تا اينکه اسکات بالاخره در سال 1991 فرصت مي يابد با تغييراتي فيلم را به دلخواه خودش نزديک کند.
قضيه از اين قرار بود که استوديوي وارنر در آن سال به طور اتفاقي راف کات هاي به جامانده از اسکات از سال 82 را به صورتي محدود به نمايش گذاشت و وقتي به قابليت هاي جذاب آن پي برد از اسکات دعوت کرد تا بازگشته و نسخه جديدي از فيلم تهيه کند. اما اسکات که در آن زمان مشغول تکميل مراحل پاياني ساخت «تلما و لوئيز» بود و خود را براي پروژه باشکوه بعدي اش (فتح بهشت؛1492) آماده مي کرد پيشنهاد برادران وارنر را رد مي کند. استوديو نيز که بر تصميم خود مبني بر ترميم نسخه پيشين مصر بوده تصميم مي گيرد با موافقت اسکات يکي از کارگردانان تحت استخدام خود به نام مايکل آريک را به کار گرفته تا با تکيه بر راف کات هاي اسکات نسخه جديدي تهيه کند؛ نسخه يي که «فاقد نريشن و پايان خوش» بوده و سکانس روياي دکارد (فورد) نيز به آن اضافه شده باشد؛ روياي مناقشه برانگيز اسب تک شاخ که احتمال انسان نبودن دکارد را در فيلم تقويت مي کند.
دو زيريکا شخصاً مسووليت پروژه را به عهده مي گيرد و به همين خاطر مجبور مي شود به تنهايي تمام 977 حلقه نگاتيو فيلمبرداري شده را بازبيني کند و حتي به اين نتيجه برسد که برخي صحنه هاي مربوط به مارفروشي عبدل بن حسن را بايد با حضور جوانا کسيدي و پسر هريسون فورد مجدداً فيلمبرداري کنند؛ تصميمي که البته طرفداران فيلم را به شدت عصباني کرد. در نسخه جديد روياي اسب تک شاخ دکارد نيز وجود دارد اما کماکان در ابهام است و نمي توان معناي صريحي از آن برداشت کرد. دو زيريکا از قول اسکات در اين باره مي گويد؛ «در سکانس رويا ابهامي عامدانه وجود دارد و از ابتدا هم قرار بر بيان آشکار و صريح نبوده است. به همين خاطر نتيجه گيري از اين سکانس به برداشت خود مخاطب بستگي دارد.» زيريکا ادامه مي دهد؛ «سکانس رويا در نسخه جديد به لحاظ سبک بياني شباهت بيشتري به رويا پيدا کرده است اما از ابهام موجود در آن کاسته نشده و با نسخه قبلي تفاوتي ندارد». نسخه حاضر که با نظارت مستقيم اسکات توليد شده، بي شک اصلي ترين و کامل ترين نسخه موجود از بليد رانر به شمار مي رود و مطمئناً اتفاقي مهم در سينماي اين روزها است که به قول مدير سايت بليد زون «فقط يک بار براي هميشه اتفاق مي افتد،»
لس آنجلس، سال 2019. «ريک دکارد» (فورد)، از اعضاي سابق يک واحد ويژه ي پليس (معروف به تيغ روها) که اجازه ي کشتن دارند. با اصرار و اجبار «سروان برايانت» (والش) مي پذيرد تا گروهي از روبات ها را بيابد و از بين ببرد. اين گروه متشکل از شش روبات است که با ظاهر انساني، با يک سفينه ي فضايي به زمين آمده اند.