به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
پنجاه کیلو آلبالو بر خلاف ساخته های قبلی فیلمسازش از ساختارِ هنری و روایتِ منسجم درمضمون و فرم فاصله گرفته و حتی از جفنگ هم عبور کرده است و تبدیل به یک فیلم بی هدف شده که با استفاده از بازیگرانِ چهره و بهره گیری از شوخی های لوث و دمِ دستی قصد خنداندن تماشاگرش را دارد، این فیلم به دلیلِ استفادۀ نادرست از کمدی به یک اثر بی قاعده و بی اساس تبدیل شده، اثری که دائما می خواهد موقعیت های کمدی خلق کند اما این موقعیت های پیش پا افتاده نه تنها کمدی نیستند بلکه موقعیت های فانتزی هم محسوب نمی شوند، در این شرایط فیلمساز با استفاده از چند بازیگر درام و چند بازیگرطنزی که در قاب تلویزیون طنازی می کنند قصد داشته یک کمدی فانتزی متفاوت خلق کند اما جنس و قالب شوخی هایی که در پنجاه کیلو آلبالو شاهد آن هستیم نه تنها سینمایی نیستند بلکه در تک تک نماها لودگی دیده می شود، در خلاصۀ داستان این فیلم آمده که با یک کمدی رمانتیک طرف هستیم، اما پنجاه کیلوآلبالو صرفا یک فیلم فارسی ست، فیلم فارسی که قصد دارد تماشاگرش را برای نود دقیقه وارد دنیای سرخوشانه یی بکند که پوچ و بی هدف است.
ویشکا آسایش در فیلم 50 کیلو آلبالو
پنجاه کیلو آلبالو در روایت،شخصیت و موقعیت بیش از حد تحتِ تاثیرفیلم فارسی است اساسا قهرمان ساده لوح فیلم وارد یک موقعیت ناخواسته می شود. مسیر و هدف فیلم کاملا بداهه به نظر می رسد تا حدی که انگار فیلمساز عمدا این مسیر را انتخاب کرده تا به فضای متفاوتی در کمدی برسد، اما شکل روایی فیلم الکن و آسیب دیده است؛ مهم ترین دلیل آن بی توجهی فیلمساز در ساختار و چیدمان کمدی و ذهنیت اشتباه در بوجود آوری موقعیت کمدی است. سینمای کمدی با قاعده و چارچوب می تواند تاثیربرانگیزتر از سینمای ملودرام یا تراژدی باشد اما فیلمسازان با این تفکر که سینمای کمدی سینمای مصرفی و اقتصادی ست سراغ این ژانر می روند، به همین دلیلِ مشخص اصولا فیلم هایشان با شکست محتوایی مواجه می شوند.
پژمان جمشیدی در فیلم 50 کیلو آلبالو
چنان چه کلیت پنجاه کیلو آلبالو اساسا برای اقتصاد سینمایی تدارک دیده شده اما این نکته که چه کسی این فیلم را ساخته بیشتر حائز اهمیت است شاید بسیاری از مخاطبان عادی سینما مانی حقیقی را آنطور که باید نمی شناسند، اما برای مخاطبی که می داند مانی حقیقی کنعان، آبادان،پذیرایی ساده،اژدها وارد می شود را ساخته است موجب بهت و حیرت می شود. مانی حقیقی با تمامی هوش و نبوغش چه در کارگردانی و چه در بازیگری آثاری را خلق کرده است که می شود نما به نمایش را تحلیل کرد، اما حالا به سینمایی رسیده است که می خواهد با تقلب و با قصه یی سطحی و با استفاده از بازیگران شبه کمدی از مخاطبش خنده بگیرد اما این خنده به چه قیمتی تمام می شود؟ در یک مجلس عروسی ماموران برای دستگیری داماد خلافکار وارد می شوند و مهمانان هم فرار می کنند در این میان ریختن آب آلبالو روی پیراهن داوود باعث آشنایی او با مرجان می شود.
آزاده صمدی در فیلم 50 کیلو آلبالو
این خلاصه داستان، خیلی ساده تر از آن است که از حقیقی انتظار فرم های خاص یا میزانسن های روشنفکرانه داشته باشیم ، این فیلم خیلی ساده تر از آن است که منطقی در خط روایی داستان وجود داشته باشد یا حقیقی بخواهد این قصۀ سطحی را در قالب فرمی خاص به تماشاگرش ارائه بدهد. آدم های فیلم بیشتر به کاریکاتور شبیه شده اند تا به شخصیت های کمدی، چرا که کلیت و نگاه فیلم به موضوع ازدواج صوری ، طلاق مصلحتی و در نهایت عشق و ازدواج، تصنعی و کلیشه ای از آب درآمده است، اگر نگاهی به فیلم های تجاری دهۀ هشتاد بی اندازیم متوجه خواهیم شد که پنجاه کیلو آلبالو شباهت زیادی به آن فیلم ها دارد حتی قبل تر از آن به فیلم فارسی های بی سروتهِ دهه ی چهل ،فیلمی سرگرم کننده با پایانی خوش و بی تاثیر و فارغ از پایه و اساس دراماتیک. این فیلم حتی نتوانسته مخاطب عادی سینما را هم راضی نگه دارد، زیرا که پنجاه کیلوآلبالو تنها به بازیگران شبه کمدی اش و دیالوگ های طنز آمیزش بسنده کرده و مطمئنا حقیقی با خلق همچین قصه ای سطحی و پیش پاافتاده نمی تواند مخاطبانش را قانع کند.
هستی مهدوی فر در فیلم 50 کیلو آلبالو
هر چند که فیلمساز ما بر این باور است که باید تجربه کرد و حال فیلم باید خوب باشد، اما در این میان انتظار مخاطب از فیلمسازی که چهارشنبه سوری اصغرفرهادی را نوشته است چه می شود؟ چه بلایی سر فیلمساز آمده است که به این فیلم رسیده؟ پنجاه کیلوآلبالو هر کاری می کند که شیرین شود،اما نمی شود. شوخی های سیاسی یا جنسی می کند، شرعیت را به بازی می گیرد و می خواهد با اغراق به فرم برسد، که نمی رسد. در سکانسی، فیلم تبدیل به کلیپ مدلینگ می شود، اما این موقعیت های کلامی و مکانی، فیلم را از مخاطب دور کرده است. از سوی دیگر بازیگران هم نتواسته اند فیلم را در حد یک کمدی استاندارد و قابل قبول برسانند، چرا که پنجاه کیلو آلبالو در شخصیت پردازی و پردازش داستان ضعف شدیدی دارد؛ پردیالوگ بودن و شلوغی نماها و ازدحام کاراکترها هم نتوانسته این فیلم را به یک کمدی قابل قبول تبدیل کند.
آزاده صمدی و ساعد سهیلی در فیلم 50 کیلو آلبالو
پارامترهایی که حقیقی برای ساخت یک تجربه در سینمای کمدی در نظر گرفته در حد و اندازۀ یک فیلم تجاری سطح پایین است که تنها در زمان اکرانش به میزان فروش آن توجه داشته، از آنجایی که این فیلم در نوروز نود و پنج به نمایش درآمد با توجه به تبلیغات ماهواره ای توانست تماشاگران زیادی را به سینما بکشاند، اما میزان فروش و تعداد مخاطب دلیل موجهی برای رضایت از یک فیلم سینمایی محسوب می شود؟ قاعدتا پاسخ خیر است، زیرا ویژگی سینمای کمدی فراتر از آن چیزی ست که در پنجاه کیلو آلبالو دیده می شود. در این برهه ی زمانی فیلمسازان با چیدمان به شدت پیش پاافتاده ای می خواهند به سینمای کمدی برسند از سوی دیگر مخاطبان سینما هم با دیدن این گونه از فیلم ها باور خواهند کرد که سینمای کمدی سینمایی ست سطحی با چند بازیگر و چند دیالوگ بامزه همراه با شوخی های کوچه و بازاری، اساسا ارزش سینمای کمدی با ساخت این گونه از فیلم ها مثل پنجاه کیلو آلبالو زیر سوال می رود.
هستی مهدوی فر و ساعد سهیلی در فیلم 50 کیلو آلبالو
اگر چه می شود دربارۀ کارنامۀ هنری مانی حقیقی در کارگردانی و بازیگری اش ساعت ها حرف زد و نوشت، اما نمی شود از پنجاه کیلو آلبالو با این همه بازیگر چهره اش دفاع کرد. به هر حال این فیلم صرفا برای سرگرم کردن مخاطب ساخته شده است و مطمئنا هدف دیگری هم نداشته، این فیلم در کارنامۀ کارگردانی مانی حقیقی به شدت ناامید کننده است .
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
یا نقد بد
این اقا نقدش پر از ایراد بود(مثلا به قول وروجک شخصیتی که هستی مهدوی بازی کرده ایدا هست نه مرجان)و کلی ایراد دیگه
من وقتی اینو تو دی وی دی دیدم کُپ کردم همه جاهای طنزو بامزش سانسور اندر سانسوره فیلم 120دقیقه ای رو وقتی 90 دقیقه ش کنن واقعا جای سوال هست:باید به این فیلم خندید؟
یک فیلم کامل سینمایی ته تهش ۱۲۰ دقیقه است
این فیلم که رو DVD اومد ۸۰ دقیقه بد
به هر حال این فیلم مثل خیلی از فیلم های دیگه یک سری طرفدار و یک سری مخالف داره ولی دیگه انقدر که اینجا نقدش کردن پوچ و مسخره نیست