میا واشیکوفسا که بیشتر با فیلم « آلیس در سرزمین عجایب » تیم برتون شناخته می شود، بازیگر نقش اصلی فیلم است. تام...
29 آذر 1395
کسی در فیلم حضور دارد که من بشناسم؟
میا واشیکوفسا که بیشتر با فیلم « آلیس در سرزمین عجایب » تیم برتون شناخته می شود، بازیگر نقش اصلی فیلم است. تام هیدلستون هم که بیشتر با « ثور » به خاطر آورده می شود، بازیگر نقش توماس است. جسیکا چیستنِ فیلمهای « دوازده نیمه شب » و « بین ستاره ای » هم در فیلم حضور دارد. گیلرمو دل تورو کارگردان که احتمالا همه سینما دوستان وی را می شناسند. دل تورو سازنده آثار مشهوری از جمله « پسر جهنمی » بوده و بهترین ساخته اش نیز فیلم موفق « هزار توی پن » است.
فیلم فضای گاتیکی دارد و همه جور مسائل بزرگسالانه ای هم در آن رخ می دهد! در مجموع « قله ای به رنگ خون » مناسب افراد کم سن و سال نیست.
نکات مثبت فیلم ؟
جلوه های ویژه و طراحی فضای گاتیک در فیلم قابل توجه هستند. گیلرمو دل تورو برای به تصویر کشیدن این فضا المان های فانتزی را هم به طراحی اضافه کرده که جالب و خلاقانه بوده است. دل تورو برخلاف رویه معمول آثار گاتیگ، یک زن را قهرمان داستان معرفی کرده و شخصیت مرد را بیشتر به حاشیه رانده است و مانند همیشه قرار نیست یک مرد همه کاره اتفاقات دوران گاتیک باشد. این تغییر رویه احتمالا می تواند سبب توجه بیشتر خانمها به فیلم شود. فیلمبرداری « قله ای به رنگ خون » همانند اغلب آثاری که گیلرمو دل تورو عالی بوده است. فیلم قاب های تماشایی از عمارت جذاب و تماشایی توماس ثبت کرده و روی هم رفته قابل تحسین است. فیلم بازیهای یکدستی دارد. تام هیدلستون با آن صدای بم اش قابل درک است و واشیکوفسکا هم آن معصومیت همیشگی اش را در اینجا بکار گرفته تا بتواند یک قربانی درست و حسابی باشد! در این میان تنها جسیکا چیستن نقشی را ایفا کرده که نیازی به حضورش در آن نبود و بهتر بود از بازیگری به مراتب گمنام تر استفاده می شد.
نکات منفی فیلم ؟
رابطه رمانتیک میان ادیث و توماس قانع کننده نیست. نشانی از عشق و احساس در آن به چشم نمی خورد. فیلم خیلی سریع به سراغ روح و سردرگمی اش می رود و اجازه نمی دهد تماشاگر رابطه رمانتیک میان این دو را درک کند.فیلم به شدت قابل پیش بینی هست. البته در آثار گاتیک معمولا داستانها قابل پیش بینی هستند اما در « قله ای به رنگ خون » مقدار پیش بینی پذیر بودن داستان بیش از حد معمول است.
حرف آخر :
« قله ای به رنگ خون » جزو بهترین کارهای گیلرمو دل تورو محسوب نمی شود اما به حدی هم بد نیست که بتوان از آن به عنوان یک اثر ضعیف یاد کرد. فیلم فضای فانتزی مورد علاقه دل تورو را در خود دارد و داستان ساده اش هم به مرحله ای نمی رسد که آزاردهنده باشد. با اینحال باید گفت که « قله ای به رنگ خون » در آینده تنها به جهت طراحی صحنه و جلوه های ویژه به یاد آورده خواهد شد نه هیچ ویژگی دیگری.
داستان فیلم در قصری قدیمی در منطقه ای کوهستانی درشمال انگلستان، در پایان قرن نوزدهم اتفاق می افتد. ادیت کوشینگ (میا واشیکوفسکا) عاشق سر توماس شارپ (تام هیدلستون) می شود و با او ازدواج می کند. ولی بعد می فهمد که شوهر جذاب وی همان کسی نیست که وانمود می کند. در این خانه رازی جریان دارد که تنها همسرش و خواهر او لیدی لوسیل شارپ (جسیکا چستین) از آن خبر دارند.