آرش سیاوش : پس از فیلم تحسین شده و البته غافلگیرکنندهی «امتیاز نهایی»، همگان بر این باور شدند که وودی آلن به مرحلهی تازهای از دوران فیلمسازیاش پا گذاشته و آن کمدی منحصر...
29 آذر 1395
پس از فیلم تحسین شده و البته غافلگیرکنندهی «امتیاز نهایی»، همگان بر این باور شدند که وودی آلن به مرحلهی تازهای از دوران فیلمسازیاش پا گذاشته و آن کمدی منحصر بفرد آلنی که قابلیت به هجو کشیدن هر مضمون فردی و اجتماعی را داشت، جای خود را به سینمایی متکی به ملودرام و البته تراژدی داده است. اما آلن در قدم بعدیاش پس از «امتیاز نهایی»، بر این فرضیه خط بطلان کشید و با ارائهی «خبر داغ» پیکان حرکت خود را بار دیگر در مسیر کمدی هجوگونه قرار داد و اینک با ساختن «ویکی کریستینا بارسلونا» مخاطب خود را بار دیگر به یاد وودی آلن دهههای هشتاد و نود میاندازد. وودی آلن در «ویکی کریستینا بارسلونا» به سراغ عنصری رفته که کمابیش میتوان جلوهی آنرا در تمامی فیلمهایش مشاهده نمود. بحران رابطه و تقلا و تردید انسان بر سر برقراری ارتباط احساسی و عشقی با دیگران و متعاقب آن یافتن زوج عاطفی مناسب برای خود، همان مضمون آشنایی است که از «عشق و مرگ» و «آنیهال» در دههی هفتاد با آن آشنا شدیم و در ادامه در آثاری چون «رز ارغوانی قاهره»، «شوهران و همسران»، «ساختارشکنی هری»، «هانا و خواهرانش» و این اواخر در «امتیاز نهایی» گونههای متفاوتی از آنرا تجربه نمودیم و اینک در «ویکی کریستینا بارسلونا» به نوع دیگری از بیان آن رسیدهایم، که عاری از آن شیطنتهای آلن در طعنه به مضامینی چون مذهب، سیاست، فلسفه و غیره است، اما حائز همان شکل آشنایی از سینمای آلن که متکی بر کمدی غیرمستقیم و زیرپوستیست، است. فیلم روایت دو دختر به نامهای ویکی (با بازی ربهکا هال) و کریستینا (با بازی اسکارلت یوهانسن) است که برای تفریح و همچنین کار بر روی پایان نامهی تحصیلی به شهر زیبا و فریبندهی بارسلونا در اسپانیا آمدهاند و در آنجا با یک نقاش معروف اسپانیایی به نام خوان آنتونیو (با بازی خاویر باردم) آشنا میشوند که این آشنایی زمینهی وقوع حوادثی را در زندگی آندو فراهم میکند که آنها را گرفتار نوعی از تردید احساسی در خصوص روابطشان با دیگران مینماید. ویکی که قرار است به زودی با مرد دلخواهاش ازدواج کند به دلیل اعتقاد به اصولی چون وفاداری، سعی میکند که تحت تاثیر دلفریبیهای خوان آنتونیو قرار نگیرد، اما کریستینا که تعلق خاطری نسبت به شخصی خاص ندارد، به گونهای متفاوت میاندیشد و به سرعت اهلی خوان آنتونیو میشود. اما در این میان و با رخ دادن وقایعی از نوع وودی آلنی و همچنین ورود همسر مطلقهی خوان آنتونیو، ماریا النا (با بازی پنهلوپه کروز) اوضاع اندکی دگرگون میشود. ویکی بیش از پیش خود را بر سر دو راهی جدا شدن از همسرش و رفتن به سوی خوان آنتونیو گرفتار میبیند و کریستینا پس از یک تجربهی همجنس گرایی با ماریا النا، تدریجاً آتش عشقش نسبت به خوان آنتونیو سرد میشود تا جاییکه او را ترک میکند. نکتهی مهم و برجسته در «ویکی کریستینا بارسلونا» این است که تمامی شخصیتهای زن حاضر در فیلم دچار نوعی از تردید احساسی بر سر انتخاب معشوقهی زندگی خود هستند و از این رو میتوان اثر اخیر وودی آلن را فیلمی تماماً زن محور نامید که سعی میکند تا به تحلیل شخصیت زن و پرداختن به خواستهها و تمایلات او در گیر و دار یک رابطهی عاطفی بپردازد. به همین منظور آلن شخصیت ویکی را ترسیم میکند. زنی عقلگرا و منطقی که معتقد است میتواند به اصولی که خود در زندگیاش مشخص کرده پایبند بماند و از خطوط قرمز عبور نکند. از سوی دیگر کریستینا را میبینیم، دختری که بر مبنای احساس خود عمل میکند و معتقد است که زندگی را باید در لذتهای آن درک نمود، نه در هنجارهای اخلاقیاش. در این میان شخصیت ماریا النا پا به میدان میگذارد. زنی که پیچیدگیهای روحی و روانیاش بیش از سایر زنهای قصه است. او سرخورده از عشقی آتشین با خوان آنتونیو و ناکام از تلاش برای خودکشی، بار دیگر به دامان عشق گذشتهاش پناه میبرد تا بلکه بدین طریق قدری از تلاطم درونی خود بکاهد، اما در همین گیر و دار به سوی نوعی دیگر از احساس علاقه یعنی همجنس گرایی کشیده میشود و تجربهی متفاوتی را با کریستینا پشت سر میگذارد. در انتها وودی آلن با یک غافلگیری محض، کاراکتر جودی (با بازی پاتریشیا کلارکسون) را به چالش میکشاند. جودی زنی پا به سن گذاشته است که بر خلاف خوشبختی ظاهری از زندگی با مردی که تقریباً عیب و نقصی ندارد، از فقدان عشق رنج میبرد و به قول خودش در زندگی همه چیز دارد مگر عشق. جودی پس از مشاهدهی تردید ویکی بر سر گزینش مسیر زندگیاش، سعی میکند تا با بیان تجربهی تلخ عشقی خود، ویکی را به انتخاب راهی بر مبنای احساسش تشویق نماید. از این رو میتوان ویکی را شخصیت محوری فیلم قلمداد کرد. او از سویی میتواند پرترهای از گذشتهی جودی باشد که در صورت اتکا به عقل در راه عشق، سرنوشتی مشابه با او پیدا خواهد کرد و از سوی دیگر میتواند به ماریا النا و یا کریستینا شباهت داشته باشد. زنهایی که در پی انتخاب زندگیای مبتنی بر احساس و علاقه دست آخر به نوعی از تعلیق و ابهام در اینکه آیا به خوشبختی رسیدهاند یا نه؟ دست مییابند. «ویکی کریستینا بارسلونا» از شیوهی مورد علاقهی آلن یعنی استفاده از راوی سوم شخص برای روایت داستان استفاده میکند و به نوعی قصد دارد تا با بکارگیری این روش نگاهی مسلط به سرنوشت زنهای قصهاش بیندازد و عملاً نشان دهد که در حال بررسی کاراکتر آنهاست و نه صرفاً بیان یک داستان. بنابراین موفقیت چنین اثری بیش از هر چیز دیگر در گرو درخشش بازیگرانش است که باید با نهایت ظرافت از پس نه فقط تصویر یک نقش بلکه تحلیل شخصیت و خلق و خوی او نیز برآیند. نکتهای که خوشبختانه «ویکی کریستینا بارسلونا» از آن بهره برده است و تمامی بازیگرانش توانستهاند خود را با شرایط حساس چنین قصهای بهخوبی تطبیق دهند. اسکارلت یوهانسن که به بازیگر مورد علاقهی این روزهای وودی آلن تبدیل شده، گرچه ضعیفتر از همتایانش ظاهر میشود، اما باز به واسطهی چهرهی فوقالعاده جذابش توانسته تصویری ملموس از زنی دلفریب که به دنبال لذات زندگی میگردد، ارائه نماید. ربهکا هال به خوبی در نقش ویکی جا افتاده و توانسته تا تردد و دودلی عاطفی او را به خوبی نمایش دهد. پاتریشیا کلارکسون علیرغم حضور کوتاهش در فیلم، به خوبی حس سرخوردگی زنی پا به سن گذاشته را در نتیجهی فقدان عاطفه القا میکند. در این میان بیشک برجسته ترین بازیگر فیلم را باید پنهلوپه کروز دانست. کروز با تکیه بر لهجهی زیبای اسپانیایی خود، ابتدا تصویری بیعیب و نقص از زنی که در پی شکستی عشقی، دچار پریشانحالی روحی گشته را میسازد و سپس به تحلیل آن میپردازد. از سوی دیگر تماشای خاویر باردم در نقشی رمانتیک پس از دیدن او در قالب بدمن فیلم «سرزمینی برای پیرمردها نیست»، قطعاً خالی از لطف نیست، چراکه تواناییهای بالای باردم در بازیگری منجر شده که از سردی آنتوان چیگور به شور و گرمای خوان آنتونیو تغییر مسیری 180 درجهای دهد و چهرهای باورپذیر و رمانتیک را از هنرمندی عاشقپیشه ترسیم نماید.
دو زن جوان آمریکایی به اسامی ویکی و کریستینا برای گذراندن تعطیلات تابستانی نزد یکی از اقوام دور ویکی در شهر بارسلون در کشور اسپانیا می روند. ویکی زنی احساساتی است که بزودی قصد ازدواج با نامزدش داگ را دارد که مردی قابل اطمینان اما غیررمانتیک است. کریستینا نیز دختری خوشگذران است که قصد دارد در بارسلون ماجراهای جدید عاطفی را تجربه کند. آنها در شهر با مرد نقاشی به اسم جوان آنتونیو آشنا می شوند که ...