فرانک مجیدی : شاید هیچوقت پیش نمیآمد که من به فکر دیدن انیمیشنی استرالیایی بیفتم. اما، تماشای این انیمیشن را مدیون دوست عزیزی هستم که در «ابری با احتمال بارش کوفتهقلقلی» به...
16 آذر 1395
شاید هیچوقت پیش نمیآمد که من به فکر دیدن انیمیشنی استرالیایی بیفتم. اما، تماشای این انیمیشن را مدیون دوست عزیزی هستم که در «ابری با احتمال بارش کوفتهقلقلی» به من توصیهی دیدنش را کرد و همین ابتدای کار، این نوشته را به خود ایشان تقدیم میکنم. امروز از انیمیشن متفاوت «مری و مکس» صحبت میکنیم، ساختهی ادام الیوت ۳۸ ساله با آیندهای مسلماً درخشان و محصول سال ۲۰۰۹٫
مری دیزی دینکل (با صداپیشگی بتانی وتمور) دختری هشت ساله و ساکن شهری کوچک در استرالیا است. پدری دارد که شغلش بستن نخ به چای کیسهای است و تاکسیدرمی میکند و اغلب در خانه نیست و مادرش مشروبخوار است که بدترین حرفی را که میشود به یک بچه گفت، به او زده: «به دنیا اومدنت یه اشتباه بود». مری پس از مرگ پدربزرگش بسیار تنهاست، مخصوصاً بهخاطر قیافهی غیرجذاب و خال بزرگ قهوهای روی پیشانیاش هیچ دوستی ندارد. یک روز او در دفترچهی تلفن، دنبال یک اسم جالب توجه میگردد تا به او نامه بنویسد و با هم دوست شوند. او مکس جری هاروویتز (با صدا پیشگی فیلیپ سیمور هافمن) را انتخاب میکند که ساکن نیویورک است. در نامهنگاریهای بین این دو با سئوالات کودکانهی مری و شخصیت مکس که ۴۴ سال دارد، یک یهودی بیخدا و مبتلا به آسپرگاس و بسیار چاق است آشنا میشویم. نامهنگاری طولانیمدت آنها تا بزرگسالی مری (تونی کولت) و پیری مکس ادامه مییابد و حوادث زیادی را برای آنها بهدنبال دارد، مانند…
«مری و مکس» یک انیمیشن خمیری است و داستانی بسیار متفاوت دارد. کارگردان و نویسندهی جوان این فیلم، پیشتر در سال ۲۰۰۳ بهخاطر انیمیشن کوتاه «هاروی کرومپت» (Harvie Crumpet) برندهی جایزهی اسکار شده و جوایز زیاد دیگری را هم کسب کرده، او اینبار ایدهی انیمیشن خود را با بازیگران حرفهای هالیوود شریک شده و فیلمی تاملبرانگیز ساخته که با هر تعریفی، با همهی انیمیشنهایی که تا بهحال دیدهبودم خیلی متفاوت بود. جشنوارهی ساندنس امسال، که به همت «رابرت ردفورد» برای معرفی فیلمهای مستقل کمهزینه ایجاد شده، با این فیلم آغاز به کار کرد. این فیلم از دید من، بخاطر داشتن صحنههای سیاه و بعضاً نامناسب، نمیتواند برای بینندگان کم سن و سال توصیه شود، اما برای بزرگترها حرفهای جالبی با محوریت روزمرگی، تنهایی، گوشهگیری، نیاز به همصحبتی، آرزوهای کوچک و ترس دارد. آدمهای این فیلم، مثل قهرمان بقیهی انیمیشنها از دنیایی پر از رنگ و با روایاتی قهرمانانه یا حتی واقعگرایانه که با پیگیری و تحمل سختیها به هدف خود میرسند، نیستند. آنها اصلاً قهرمان نیستند. بزرگترین اتفاق زندگی مکس و مری، تماشای یک کارتون تلویزیونی و خوردن شیر غلیظ شیرین و همبرگر شکلات است و برای پیرمرد همسایه این اتفاق، غلبه بر ترس از محیط اطراف و عبور از خیابان. دنیای اطراف به خواستههای آنها اهمیتی نمیدهد. اصلاً بود و نبود آنها برای جامعهی اطرافشان فرقی نمیکند. آنها بر زندگی اطرافشان تاثیری نمیگذارند، گفتهها و عملشان قرار نیست جهان را قدمی جلوتر ببرد و وقتی مری ازدواج میکند و مدرک دکترایش را با پایاننامهای دربارهی بیماری مکس میگیرد و میخواهد در کارش موفق باشد، براحتی مکس و اعتماد او را زیر پا میگذارد. این استعارهای از ماست، برای موفق بودن و کسب درآمد و آیندهای درخشان، بهسادگی از حقوق آدمهای خیلی معمولی میگذریم. «مری و مکس» داستانی با کمدی سیاه است، با داستان آدمهای خیلی عادی که راحت از کنارشان رد میشویم و حتی زیر پا آنها را له میکنیم. اگر به دنبال یک داستان شاهپریانی هستید، تماشای این انیمیشن را به شما توصیه نمیکنم، اما اگر میخواهید یک کار متفاوت تماشا کنید، با دیدن این کار مسلماً لذت خواهید برد.
نکتهی جالب توجه در این فیلم، هنرنمایی سیمور هافمن است. او با این دوبلهی زیبا در نقش مکس نشان داد فقط بازیگر ماهری نیست و با لحنی نفسنفسزنان و لهجهی خاص، به زیبایی از پس نقش نامتعارف مکس بر آمد. موسیقی این فیلم که ساختهی دیل کورنلیوس (Dale Cornelius) هست هم جالب توجه است. این فیلم، در ستایش آدم های کماهمیت و اتفاقات غیر خاص است. چه اشکالی دارد اگر یک دفعه هم فیلمی دربارهی آدمهای خیلی معمولی ببینیم؟
داستان که در سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۴ اتفاق میافتد، درباره دوستی یک دختر کوچولوی ۸ ساله و مرد یهودی ۴۴ ساله است که در نیویورک زندگی میکند. داستان بیشتر حول زندگی این دو نفر است، از وقتی دخترک ۸ ساله است تا وقتی ۲۶ ساله شود و نامه هایی که بین این دو نفر رد و بدل میشود...