وال ای،کمدی تراژیک یک روبات: زمانی برای عاشق شدن روباتها!
یاسر محبوب : مجله معتبر تایمز در یکی از اخرین نظرسنجی های خود، 10 فیلم برتر سال 2008 را از نگاه مردم انتخاب کرد. در این نظرسنجی، انیمیشن وال ای به عنوان بهترین...
15 آذر 1395
مجله معتبر تایمز در یکی از اخرین نظرسنجی های خود، 10 فیلم برتر سال 2008 را از نگاه مردم انتخاب کرد. در این نظرسنجی، انیمیشن وال ای به عنوان بهترین فیلم سال 2008 انتخاب شد و این در حالیست که وال ای، آن روبات پیش پا افتادهی کثیف بامزه، تریلر پرخرج و پر سر و صدای "بتمن، شوالیه تاریکی" را پشت سر گذاشت.
روبات عصیانگر
بی شک وال ای در دنیای انیمیشن ها تبدیل به یک اسطوره جاودان خواهد شد. انیمیشنی ناب و جذاب که برای اولین بار از ورای یک فانتزی کمدی، هم اشک را بر گونه های مخاطب جاری ساخت و هم گل خنده را بر لبانشان شکفت. به نظر میرسد، وال ای بیش از آنکه کمدی باشد یک ملودرام نامتوازن است. ملودرامی که کفه ترازو را حتی در صحنه های کمیک و خنده دار به سمت یک تراژدی ملموس و تاثیرگذار متمایل میکند. وال ای با طنزی نیش دار، و با تمام سکوتی که در سرتاسر فیلم حکمفرماست از مفاهیمی حرف میزند که در زندگی انسانها به دست فراموشی سپرده شده است. شاید تلخ ترین پارادوکس داستان وال ای زمانی رقم میخورد که بحث عاطفه و احساس در جوامع بشری به میان می آید. زمانی که متوجه میشویم در سرزمین کوچک انسانهای متمدن، عشق و احساس از دل آدمها رخت بسته و عوض ان در روباتهایی نازل شده که هیچ انتظاری از انها نمیرود. در شرایطی که انسانها به سختی یکدیگر را احساس میکنند و به یاری یکدیگر میشتابند، وال ای، روباتی آشغال جمع کن، روباتی حقیر، روباتی در ظاهر کثیف و آلوده، دست انسانها را میگیرد، به آنها محبت میکند، عشق میورزد و در یک کلام راه و رسم زندگی حقیقی را به انسانها می آموزد. وال ای معلم بلامنازغ عشق حقیقی در دنیای مجازیست. معلمی که به ما میآموزد چگونه دوست بداریم. چگونه احساساتمان را ابراز کنیم و چگونه یک موجود مفید و سازنده باشیم. در یک کلام، وال ای، در قرن سرتاسر مدرنیته آدمها، رنسانس انسانیت بر پا میکند.
مهمترین خصوصیت فیلم؟
از مهمترین خصیصه های یک فیلم خوب، استفادهی بجا از کلام در طول فیلم است. وال ای از این حیث یک استثنای محض در صنعت فیلم سازی محسوب میشود. اولین دیالوگ فیلم که بین دو روبات برقرار میشود 22 دقیقه پس از آغاز داستان بیان شده و این در حالیست که تنها پس از گذشت 2 دقیقه، مخاطب با وال ای ارتباط برقرار میکند. استفاده بجای کارگردان از دیالوگ ها و مونولوگ ها باعث خلق اثری جاودان شده و سکانهای کلافه کننده گفتگو یا Speaking killer در هیچ کجای داستان به چشم نمیخورد. فیلم هرگز با کلام و موعضه، عقیده و فکر خاصی را به خورد شما نمیدهد و به راحتی به تماشاچی اجازه داده میشود خودش از پس تصاویر متحرک انیمیشنی، عمق معنا و مفهوم نهفته در آن را درک کند.
روبات خوب، روبات بد!
روباتها بر اساس فرامین و اطلاعاتی که توسط انسانها به انها داده میشود عمل میکنند و مثبت بودن یک روبات به اطاعت بی چون و چرای او از دستورات مربوط میشود. در این فیلم، "هارولد"، روبات سکان دار "آکسیوم" (سفینه فضایی) به عنوان پرسوناژی منفی به تصویر کشیده شده است. هارولد روباتی دیکتاتور است که از تمام ابزارهایی که در اختیار دارد استفاده میکند تا مانع بازگشت انسانها به زمین گردد. اما سرانجام متوجه میشویم، هارولد یک روبات خوب است. روباتی که فقط انجام وظیفه میکند. در قسمتی از فیلم، پیامی به کاپیتان کشتی داده میشود که در آن از ابتذال، فساد و تباهی زمین به دست انسانها خبر میدهد. و زمین را غیرقابل زندگی میداند. در این پیام تاکید میشود که انسانها هرگز به زمین باز نگردند. هارولد به عنوان یک ربات وظیفه شناس سعی میکند کار خودش را به نحو احسن انجام دهد که کل این قضیه، نفی مستقیم عقاید طرفداران اومانیسم یا حکومت ماشین بر مردم است. هر چقدر هم یک روبات خوب باشد و به وظایفش درست عمل کند باز نمیتواند در راس هرم تصمیم گیری قرار بگیرد. چرا که در اتخاذ یک تصمیم صحیح، صرفا محاسبات کامپیوتری کافی نیست. یا به عبارت بهتر مفهوم ناسازگاری هارولد با کاپیتان کشتی در بیان تفاوتهای "درستی" و "قانون" بیان میشود و سکانسی زیبا در تعلیق این سوال خلق میکند: آیا هر قانونی درست است؟ وال ای، به این سوال پاسخ میدهد: هر چیزی که "قانون" است "درست" نیست، بلکه هر آنچه "درست" است "قانون" است. شاید یک روبات معنای قانون را به واسطه داده هایش خوب بفهمد اما هرگز نمیتواند "درستی" را درک کند. چرا که برای فهم "درستی"، بجز عقل، الزامات دیگری چون "وجدان" و "احساس" نیز وجود دارد. ابزارهایی که در اختیار یک روبات قرار نگرفته است.
وال ای مسافری خارجی است. مسافری که از زمین پای به دنیای سرتاسر مدرنیته و قانونمند آکسیوم میگذارد.
اشکها و لبخندها
اشکهایی که حین تماشای حماسه وال ای در سرزمین خمودی و ماشینیسم انسانها ریخته شد، اشکهایی بود برای خودمان. قطراتی که تماما بخاطر حسرتِ فراموشی عواطف و احساسات حقیقی از گونه هایمان سرازیر گشت. وال ای، روباتی که در نگاه اول عشق "ایوان" در مدارات و کیتهای الکتریکیش جرقه زد، به راستی همانند یک انسان واقعی عاشقی کرد. احساس راستینی که در اعماق ریزپردازنده های این روبات جریان داشت، به ما یاد داد، چگونه دوست بداریم، چگونه احساسمان را نشان دهیم، چگونه از انکه دوستش داریم حمایت کنیم و چگونه همواره در کنارش باشیم. کمال مطلوب وال ای، در نشانه کوچکی چون در دست گرفتن دستان ظریف و زیبای ایوان خلاصه میشود. چه زمانی که ایوان یک روبات سرزنده و زیباست، چه زمانی که از کار افتاده و تبدیل به یک تکه آهن خشک شده است؛ در تمام این لحظات، وال ای، به ایوان؛ تمام هستی اش در سرتاسر جهان، عشق میورزد، از او حمایت میکند و هرگز او را تنها نمیگذارد. عشق انیمیشنی وال ای، عشقی نیست که فقط میان سطرهای کتابهای رمان و فانتزی بتوان آن را جست. عشقیست که در درون قلب انسانها به دست فراموشی سپرده شده است. حقیقتیست، پنهان شده پشت رنگ و لعاب ظاهری مدرنیسم در دنیای رنگارنگ آدمها. و وال ای، در این دنیای سراسر نظم و قانون، عصیان راستین بینظمی به پا میکند.
گاف فیلم؟
در طول داستان، گیاهی به وسیله وال ای یافت شده و توسط ایوان به سفینه انتقال پیدا میکند، در صحنه ای از این فیلم، این گیاه، برای مدتی در فضای خلاء رها میشود. در حقیقت این یک گاف علمیست! هیچ گیاهی نمیتواند در دمای بسیار سرد فضا، بدون حفاظ دوام بیاورد.
نسخه ایرانی وال ای!
جالب است بدانید در این فیلم، روبات ایوان در اصل، مونث بوده و در نسخه فارسی آن بجای نام اصلی این پرسوناژ مونث یعنی "ایو" از نام مذکر "ایوان" استفاده شده و صدای آن نیز تغییر یافته است. در راستای همین سانسورهای عجیب، آنجا که کامپیوتر سفینه فضایی به درخواست کاپیتان، واژه دوست داشتن را تعریف میکند، در اصل و اساس تحریف میشود و عوض تعریف واژه "عشق"، واژه "دوست داشتن" جایگزین میگردد تا مبادا صحنه در آغوش گرفتن ایو توسط وال ای، به صحنه ای غیراخلاقی تعبیر شود! با تمام ابتذالی که در فیلمهای سینمایی داخلی گسترش یافته، اینگونه سانسورها بسیار تعجب آور است. در شرایطی که تم اصلی فیلمهای اتفاقا پر مخاطب جامعه ما بر اساس روابط گاها ناصحیح مرد و زن شکل گرفته است، و با تمام بد اموزیهایی که میتواند برای هر قشر و گروهی از مردم به همراه داشته باشد، تغییر اساس عشق دو روبات، کاملا زیاده روی و تحجر گراییست.
نکاتی جالب و خواندنی در مورد فیلم:
* کاراکتر وال ای، wall-e در حقیقت مخفف این عبارت است: "روبات بار گذار مواد زائد زمینی" و کاراکتر ایو EVE هم مخفف عبارت "روبات فرازمینی کشف گیاه" است.
* فیلم، ارجاعات بسیاری به کامپیوترهای اپل Apple دارد. وقتی وال ای به وسیله نور خورشید شارژ میشود، همان صدای بوت آپ اپل را به نمایش میگذارد که در تمام کامپیوترهای این شرکت پس از سال 1996 وجود دارد. وال ای فیلم مورد علاقه اش را هر شب روی یک آی پاد iPad نگاه میکند. صدای روبات شرور سفینه فضایی، هارولد، توسط سیستم "متن به گفتار" اپل ساخته شده است. استیو جابز Steve Jobs موسس، رئیس و مدیر اجرایی شرکت کامپیوتری اپل، مدیر اجرایی پیکسار pixar استودیوی سازنده فیلم انیمیشنی وال ای هم بود البته قبل از اینکه توسط والت دیزنی Disney به کار گماشته شود.
* آخرین زباله فضایی که پس از خروج سفینه فضایی آکسیوم (که وال ای به آن چسبیده بود) از جو زمین به بیرون پرتاب شد، ماهواره روسی اسپوتینک1 بود که به عنوان اولین زباله فضایی ساخت دست بشر شناخته میشود که در مدار زمین قرار گرفته است.
* این فیلم هدیه ای است به جاستین رایت Justin Wright 27 ساله که یکی از قدیمیترین انیماتورهای استودیوی پیکسار بود. وی چندی پیش بخاطر حمله قلبی جان خود را از دست داد.
صدها سال است که انسان ها کره ي زمين را به دليل آلودگي ترک کرده اند و روباتي به نام »والي« هم چنان به کار زباله جمع کردن مشغول است. تا اين که از طرف انسان ها روباتي به نام »ايو« به کره ي زمين فرستاده مي شود تا امکان بازگشت تمدن بشري به زمين را بررسي کند. خيلي زود »ايو« به نتيجه ي مورد نظر دست پيدا مي کند و پس از چندي به سفينه ي فضايي حامل انسان ها برگردانده مي شود. اما »والي« نيز که به »ايو« دل باخته به دنبال او به راه مي افتد...