به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
فیلم دعوتنامه شامل یک داستان چهار اپیزودی که هر کدام به نحوی درگیر یکدیگر هستند و روایت از مردی دارد که به دلیل مشکلات اقتصادی و پسر مریضش یک شبه به یک دله دزدی تبدیل می شود که زائران امام رضا علیه السلام را تلکه می کند. کسی که قرار است سهم خود را از جامعه طلب کند. سهمی البته نه به اندازه اختلاس هایی که دائما در فیلم مطرح میشود.
نمایی از فیلم سینمایی دعوتنامه
فیلم دعوتنامه بیشتر به تله فیلم های داستانی مناسبتی تلویزیون شبیه است تا در حد و قواره یک فیلم سینمایی با چاشنی کنایه های سیاسی و اجتماعی و... . فیلم بیشتر تکرار تیپهای شخصیتی که نمی تواند با مخاطب خود ارتباطی داشته باشد و ناخواستته به یک کمدی سطح پایین بدل شده است. به قضاوت نشستن کارگردان از عملکرد اجتماعی جامعه و حق و ناحق جلوه دادن شخصیت ها که هر کدامشان نماینده ای از یک تیپ فکری هستند، پیشاپیش مخاطب را به این نتیجه می رساند که کارگردان قصد داشته تا حرف و نتیجه گیری خود را از فیلمش از همان ابتدا به مخاطب بقبولاند! در واقع کارگردان پیشفرض خود را به عنوان منطق مخاطب جا میزند.
شاید سطح فیلم این کارگردان خیلی پایین تر از آن باشد که بر آن نقدی صورت پذیرد. اما سوال مهمی که به ذهن می رسد آن است که چرا این فیلم باید در میان دیگر فیلم های جشنواره قرار بگیرد؟
وقتی که یک حرف و شعار لقمه ای بزرگتر از دهان کارگردان باشد قطعا پیام ها، شعارها و انتقادات اجتماعی او همچون وصله ای ناجور است و انسان را به خنده وادار می کند. معمولا فیلم های اجتماعی که در این چند سال اخیر به کباده روشنفکری در میان کارگردانان سینما بدل شده است شاید با رشد فیلم سازی آنها به نوعی در ارتباط باشد! اما همان نقدها اگر از زبان یک فیلم ضعیف باشد بیشتر آرزوهای طول و دراز کارگردان را می رساند که میخواهد یک شبه ره صد ساله را طی کند.
شقایق فراهانی در فیلم دعوتنامه
استفاده کارگردان از سوژه های تکراری همچون مشکلات اقتصادی، قصاص و ازدواج موقت، این مسئله را به ذهن متبادر می سازد که وی می خواهد جا پای کارگردانانی بگذارد که با چنین دستاویزی به منتقدانی بدل گشتند که محبوبیت خاصی را در میان روشنفکران کسب کردند.
به تمسخر کشیدن اعتقادات دینی با کارکتر حاج آقای فیلم با همان تیپ شخصیتی تکراری که حتی برای غذا خوردن هم تسبیح خود را کنار نمی گذارد و بی خود و بی جهت در دست می گیرد، اهل زد و بندهای سیاسی است که حتی توانسته حکم اعدام قاتل پسر خود را که او را شهید امر به معروف می داند، از همین راه بگیرد، به عنوان چسبنده ترین نماینده و فرد به حاکمیت، نشان از آن دارد که وی قصد دارد تا تمامی مشکلات جامعه اعم از فقر، انحرافات اخلاقی، قتل و به نوعی تمامی بی اعتمادی به دین را گردن کسانی بگذارد که ظاهری فریبنده از دین دارند.
حمیدرضا آذرنگ در فیلم دعوتنامه
کارگردان مدعیست که موضوع اصلی فیلمش اخلاق است! اما خود به عنوان یک فیلمساز اخلاق را که همان قضاوت های ناعادلانه راجع به تیپ های یک جامعه است را رعایت نمی کند. مدتی نه چندان طولانیست که سینمای ایران مدعای اخلاق را دارد گویی قرار است که همه مخاطبان لقمان حکیم باشند تا از بی ادبانی که در فیلم ها نقش ایفا می کنند ادب و اخلاق بیاموزند. و این رویه به عنوان کوتاه ترین راه رسیدن به جشنواره های بین المللی فعلا سرلوحه فیلمسازان وطنیست! کسانی که جشنواره فجر را دروازه ای برای رسیدن به این آرزو می دانند. جشنوارهای که با این گونه فیلمها، به انقلاب زجر میدهد.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]