به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
در شب سال نو زنی با زورگیری و تجاوز روبه رو میشود و همین مسئله مشکلاتی را برای او و دیگران به وجود میآورد. فیلمنامه اما این ایده یک خطی را به جای گسترش در عمق درسطح گسترس میدهد. تجاوز قاعدتا نمیتواند نشان داده شود، همینجاست که همذات پنداری مخاطب با شخصیت قطع میشود و نمیتواند خود را در موقعیتی مشابه زن فیلم قرار بدهد. مخاطب چون تجربه مشترک با شخصیت اصلی در دنیای فیلم نداشته دلیل مشکلات روانی زن برایش نامشخص باقی میماند. حال که ارتباط دراماتیک با اثر قطع میشود پس تمامی این مشکلات احساسی و روانی بعد از تجاوز در حکم مقدمه فیلم و اطلاعات اولیه به مخاطب است. اطلاعات اولیه ای که گاهی حوصله سر برهم میشود. از این اطلاعات اولیه کاشته شده قرار است چه چیزی برداشت شود؟ متاسفانه هیچ چیزی برداشت نمیشود.
ترلان پروانهدر فیلم سینمایی جاده قدیم
مسئله دیگر انست که به جای وارد شدن به دنیای شخصیتها و تاثیراتی که میتواند این مسئله در روان انها بگذارد، دو خرده داستان کاملا سطحی(ماجرای وام و ماجرای به جلو افتادن ازدواج خسرو به دلیل بار دار شدن زن عقدی در دوران نامزدی) به ایده اولیه اضافه شده است تا این خرده داستانها باعث پیش رفتن مسیر فیلم شوند و چون این خرده داستانها در همین حد باقی میماند و گسترش پیدا نمیکند و اصلا ربط چندانی به ماجرای تجاوز و مسیر داستان ندارند؛ نه با داستانی یکپارچه مواجه میشویم و نه انها قدرت و توان پیش برد داستان را دارا هستند.
اجازه بدهید در همین جا به تفاوت فیلم «فروشنده» و این فیلم بپردازم که در هر دو مسئله تجاوز نشان داده نمیشود اما ان فیلم شاهکار است و این فیلم بی ارزش. تفاوت اصلی انجاست که در فروشنده شخصیت مرد شخصیت اصلیست و قرار است مسئله تجاوز به زن او و تاثیراتی که در روان مرد ایجاد میکند مسئله اصلی فیلم باشد و به همین دلیل لزوما نباید تجاوز نشان داده میشد اما در اینجا شخصیت اصلی زنی است که مورد تجاوز واقع میشود و وقتی تجاوز نشان داده نشود دلیل احساسات و عواطف بعد از تجاوز هم گنگ باقی میماند.
آتیلا پسیانی در فیلم سینمایی جاده قدیم
حال به همان برداشت قابل قبول از فیلم که تغییرات روحی زن مقدمه ای برای رسیدن به مسئله دیگر است بپردازم. شخصیت زن فیلم در اثر اتفاقات رخ داده تغییر میکند و از زنی که به دنبال مدارا کردن با دیگران و احترام گذاشتن به دیگر افراد است تبدیل به زنی با تفکرات دیگر میشود ولی مسئله اصلی این است که به هیچ عنوان نمیتوان فهمید که مسئله تجاوز چرا باید چنین تغییری در شخصیت او به وجود آورد. شخصیت از الف به ب تبدیل شده اما چرایی این تغییر به خط داستانی اصلی ارتباط پیدا نمیکند. خود خانم حکمت مسئله اصلی فیلم را پنهانکاری دانسته یعنی شخصیت اصلی در اثر اتفاقات رخ داده از شخصیتی پنهان کار به فردی غیر پنهان کار تبدیل میشود که باز هم نمیتوان دلیل این تغییر شخصیت را متوجه شد. این تغییر از اتفاقات دراماتیک رخ داده در فیلم نیست و کاملا دلبخواهانه است.
محمد رضا غفاری در فیلم سینمایی جاده قدیم
بازی تصنعی و نمایشی بازیگرها به جز ترلان پروانه انهم در نقشی که حتی میتوانست در این حد هم روایت نشود و لنز به کار برده شده که فضا را نمایشی تر میکند، هیچ پیوندی با نماهای مستند گونه از شهر تهران ندارد. دو دنیای کاملا متفاوت است که بین آنها پیوندی برقرار نمیشود.
در کل جاده قدیم فیلمی از دست رفته و ضعیف است که نه در بیان داستان موفق است و نه میتواند به روان و ذهن شخصیتهایش نزدیک شود تا مسئله را از زاویه دید آنها به نمایش در آورد.