میثم کریمی : ساخت فیلم جدید توسط کویینتین تارانتینو همواره با حواشی بسیاری همراه بوده است که در آخرین ساخته اش به نام « هشت نفرت انگیز » این حواشی بیش از هر...
15 آذر 1395
ساخت فیلم جدید توسط کویینتین تارانتینو همواره با حواشی بسیاری همراه بوده است که در آخرین ساخته اش به نام « هشت نفرت انگیز » این حواشی بیش از هر زمان دیگری بوده است. تارانتینو پس از نگارش فیلمنامه « هشت نفرت انگیز » ، شاهد به سرقت رفتن نسخه اولیه و انتشار آن بر روی اینترنت بود که باعث شد وی حتی برای مدتی اعلام کند تصمیم به عدم ساختن این فیلم گرفته است. با اینحال، پس از مدتی با میانجیگری چندین کمپانی و افراد مشهور، تارانتینو از تصمیمش صرف نظر کرد و با تشکیل تیم بازیگری، ساخت فیلم را آغاز کرد. اما این پایان کار نبود چراکه فیلم جدید او چند روز پیش از اکران اولیه از طریق افراد نامعلومی به سرقت رفت و بر روی اینترنت قرار داده شد! با اینحال « هشت نفرت انگیز » به اکران درآمد.
داستان « هشت نفرت انگیز » چند سال پس از پایان جنگ های داخلی در آمریکا رخ می دهد. مارکیوس ( ساموئل ال جکسون ) جایزه بگیری است که در برف شدید گرفتار شده و بطور اتفاقی به یک جایزه بگیر دیگر به نام جان روث ( کرت راسل ) برخورد می کند که در حال حمل یک قربانی زنده به نام دیزی ( جنیفر جیسون لی ) به شهر رد راک برای گرفتن جایزه ۱۰ هزار دلاری اش است. اما این دو به همراه کلانتر جدید شهر به نام کریس ( والتون گاگینز ) که او هم در برف گرفتار شده و به آنها ملحق می شود، در یک فروشگاه در میانه راه توقف می کنند تا برف آرام بگیرد. آنها در این محل با افراد جدیدی مواجه می شوند که...
تارانتینو همواره در نگارش فیلمنامه، یکی از برجسته ترین های هالیوود تا به امروز بوده است. وی در « هشت نفرت انگیز » آمیزه ای از طنز و کنایه های اجتماعی را در مدت زمان تقریبا ۳ ساعته فیلم به کار گرفته و نکته قابل ستایش اینجاست که هرگز کیفیت این دیالوگ نویسی ها در طول فیلم کاسته نمی شود. تارانتینو با هوشمندی، داستان فیلم را به وقایع پس از جنگ های داخلی مرتبط کرده تا از این طریق بتواند طبیعت جامعه آمریکا را در دوران پساجنگ داخلی مورد حمله قرار دهد و می توان گفت در این مورد کاملا هم موفق بوده است. در « هشت نفرت انگیز » ما با شخصیت های متعددی مواجه هستیم که هرکدام از آنها به نوعی ارتباط مشخصی با فرهنگ پس از دوران جنگ های داخلی در آمریکا دارند.
شاید بسیاری گمان کنند که اثر وسترنی جدید تارانتینو در ادامه اثر قبلی اش « جانگوی آزاد شده » ساخته شده است اما باید گفت که « هشت نفرت انگیز » حتی در رعایت مولفه های ژانر ” وسترن ” نیز پایبندی چندانی به آن نداشته و برخلاف رویه معمول، فضایی معمایی که با خشونت بسیار بالایی نیز همراه می شود را به کار می گیرد. در واقع فیلم جدید تارانتینو را باید تلفیقی از وسترن های کلاسیک سینما با درون مایه هایی از سینمای معمایی هیچکاک برشمرد که در اینجا شباهت هایی هم به « سگ های انباری » خودِ تارانتینو پیدا کرده است. ویژگی اثر جدید تارانتینو این است که به مخاطب ثابت می کند تارانتینو توانایی پرورش یک داستان معمایی کم نقص را به بهترین شکل ممکن دارد؛ استعدادی که تا پیش از این کمتر با این کیفیت در آثار ساخته شده توسط او شاهد بوده ایم
« هشت نفرت انگیز » در فضای محدود داخل یک فروشگاه موقت، تبلور جامعه آمریکایی دوران پس از جنگ است. فضایی که در آن بی اعتمادی جریان دارد و تهدید و ارعاب و همچنین تحقیر نژادی. ماریوس و جان روث کسانی هستند که انسانها را براساس قیمت زنده یا مرده شان دسته بندی می کنند و کوچکترین نشانی از اخلاق در رفتارشان به چشم نمی خورد. این وضعیت درباره دیگر نفرات حاضر در فروشگاه نیز به چشم می خورد با این تفاوت که هرکدام از آنان نقاب متفاوتی بر صورت دارند و رفتار ظاهری متفاوت در پیش گرفته اند اما در باطن، تفاوت چندانی با جایزه بگیرها ندارند. تارانتینو به خوبی موفق شده در این فضای ناامن، تعلیقی فوق العاده ایجاد نماید. تعلیقی که در یک فضای محدود ایجاد شده و نتیجه پرداخت بسیار مناسب شخصیت و موقعیت ها است.
« هشت نفرت انگیز » در یک سوم پایانی و پس از مشخص شدن انگیزه شخصیت ها ( در اینجا خیلی نمی توان به جزئیات داستان اشاره ای کرد ) ، فضای معمایی را کنار می گذارد و به سینمای اختصاصی شخصِ تارانتینو نزدیک می شود. در این مقطع، تارانتینو خشونت قابل توجهی به داستان اضافه می کند و با به تصور کشیدن جزئیات این خشونت- که البته مانند همیشه حال و هوایی فانتزی بر آن حاکم است – مهر و امضای خودش را پای اثر می گذارد. اما شاید ذکر این نکته ضروری باشد که خشونت موجود در « هشت نفرت انگیز » احتمالا یکی از معدود خشونت های اگزجر شده ای است که کاملا در اختیار داستان بوده و بر قامت آن می نشیند. شاید تماشای این حجم از خون مخاطبین زیادی را از فیلم دور کند، اما نمی توان انکار کرد که این خشونت ها حساب شده و در خدمت داستان بوده اند
ویژگی جالب توجه دیگر « هشت نفرت انگیز » که حس نوستالژیکی هم به اثر اضافه کرده، استفاده از لنزهای دوربین پاناویژن است که سابقا در برای ساخت وسترن های کلاسیک کاربرد داشته و حال تارانتینو برای ادای دین به ژانر محبوبش، بار دیگر از تکنیک تصویربرداری عریض استفاده کرده که تماشایش می تواند تماشاگر را با یک اثر کلاسیک وسترن واقعی روبرو کند. به این تصویربرداری جذاب، باید موسیقی شنیدنی آهنگسار تمام نشدنی ایتالیایی یعنی انیو موریکونه را هم اضافه کرد که پس از همکاری های ماندگارش با سرجیو لئونه، بار دیگر تصمیم گرفته برای یک اثر وسترن موسیقی متن بسازد. موسیقی که مخصوصا در لحظات پایانی فیلم و غافلگیری انتهایی بسیار لذت بخش است.
تارانتینو همچنین موفق شده بازیهای بسیار خوبی از بازیگران فیلمش بگیرد و مانند همیشه ثابت کند که در این ارتباط یکی از بهترین کارگردانان تاریخ سینما محسوب می شود. در « هشت نفرت انگیز » تارانتینو به ترکیبی از بازیگران محبوبش و چند بازیگر جدید رسیده که موفق شده از همگی آنها بازیهای یکدستی بگیرد. درخشان ترین بازیگران فیلم ساموئل ال جکسون و همچنین جنیفر جیسون لی هستند. جکسون که یار قدیمی تارانتینو از اولین ساخته اش تا به امروز بوده، نمایشی قابل توجه در فیلم داشته است و نفرت انگیزترین شخصیت فیلم به شمار می رود. جیسون لی نیز در نقش دیزی، تلفیقی از کمدی و خباثت را در تمام دقایق فیلم به تصویر کشیده که احتمالا در فصل اسکار می تواند یک نامزدی برایش به همراه داشته باشد. کرت راسل هم که در سینما کم کم در حال فراموش شدن هست، با « هشت نفرت انگیز » نقش آفرینی خوبی از خود به نمایش گذاشته است. شاید در این میان مایکل مدسن و چنینگ تاتم کم فروغ ترین بازیگران فیلم به شمار بروند.
« هشت نفرت انگیز » را در مجموع می توان سینمایی ترین اثر سال لقب داد. فیلمی که تمامی عناصر آن به درستی در کنار یکدیگر چیده شده اند و در مدت زمان نزدیک به ۳ ساعت، مخاطب را شیفته خود می کند. مسلما « هشت نفرت انگیز » در مقایسه با آثر جاودانه تارانتینو یعنی « پالپ فیکشن » اثر محدودتری محسوب می شود، با اینحال تارانتینو در خلق آنچه که می خواسته به بهترین نتیجه ممکن دست پیدا کرده است. « هشت نفرت انگیز » فیلمنامه طناز و دقیقی دارد،کارگردانی هوشمندانه ای دارد، بازیهای یکدستی دارد و در بخش های فنی اعم از موسیقی، تدوین و فیلمبرداری نیز یکی از درخشان ترین آثار سال به شمار می رود. « هشت نفرت انگیز » به اندازه کافی نکات برجسته دارد که بتواند هر مخاطبی را به وجد بیاورد. فیلم جدید تارانتینو قطعا یکی از بهترین آثار سال است.
پس از جنگ داخلی وایومینگ، شکارچیان جایزه بگیر در طول یک کولاک برف سعی در پیدا کردن پناه گاه دارند، اما درگیر یک توطئه خیانت و فریب می شوند که جان همه آنها را به خطر می اندازد…