به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
همایون اسعدیان، کارگردان موفق ایرانی که سابقه ساخت فیلمهایی چون «مرد آفتابی»، «شوخی» و «طلا و مس» را در کارنامه خود دارد، بعد از چهارسال دوری از سینما، در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، با فیلم «یک روز بخصوص» حضور دارد. قبل از آنکه راجع به فیلم صحبتی کنیم، شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که دو فیلم «سارا و آیدا» و «یک روز بخصوص» محصول مشترک مازیار میری و همایون اسعدیان هستند. به این معنی که در فیلم «سارا و آیدا» میری کارگردان است و اسعدیان تهیه کننده و مجری طرح و در فیلم «یک روز بخصوص»، مازیار میری مجری طرح و تدوینگر است. این همکاری هرچقدر در فیلم میری ناموفق بوده است در «یک روز بخصوص» به ثمر نشسته است.
پریناز ایزدیار و مصطفی زمانی در فیلم یک روز بخصوص
«یک روز بخصوص» هم جز آن دسته فیلمهایی است که میتوان در گروه فیلمهای اخلاقگرا و بهویژه مسئله انتخاب اخلاقی قرارش داد؛ اما فرق فیلم اسعدیان با نمونههای مشابهش در این است که اسعدیان موقعیتی را ترسیم میکند که نه تنها بسیار محتمل است، بلکه اساساً مسئله انتخاب را زیر سؤال میبرد. بیننده در جریان مشاهده وضعیت حامد (مصطفی زمانی) استیصال وی را به خوبی درک می کند. حامد یک روزنامهنگار مقید و درستکار است که اکنون در شرایطی قرار گرفته است که چارهای جز انتخاب راه غیرانسانی در پیش ندارد. مهم نیست که این تصمیم، چقدر حامد را آزار میدهد، او خود بهتر از هر فرد دیگری به عواقب تصمیمش آگاه است، حامد و هر فرد دیگری در شرایط وی تصمیم مشابهی خواهد گرفت. این صراحت بیلهجه، نوعی خشونت نهفته در خود دارد، خشونت و ظلمی که در پس همه تصمیمات زندگی نهفته است و همین صداقت در تصویر بیرحمی موقعیت حامد است که فیلم را از ورطه سانتیمانتالیسم و غرق شدن در احساسات ملودراماتیک نجات میدهد. جالب است که ما تصمیمگیری حامد را نمیبینیم. در یک سکانس تصویری از حامد داریم که از آرمانهایش دم میزند و سکانس بعدی روبروی مردی نشسته و درباره مسائلی چانه میزند که همیشه مورد مذمت و نفرتش بوده است. این حذف رویداد، مانند آنچه در کارهای فرهادی میبینیم قسمتی از ایجاد تعلیق نیست بلکه عاملی است در جهت پرورش فضای دراماتیک اسعدیان. وقتی بیننده اینگونه ناگهانی و بدون هیچ حاشیه و زمینهای با این حقیقت تلخ روبرو میشود بیشازپیش با حامد همذاتپنداری میکند، زیرا کاملاً در شرایط حامد قرار میگیرد. تصمیم پیش از آنکه حامد بخواهد گرفتهشده است و او فقط صدای انتخاب بوده است.
مصطفی زمانی و افسانه کمالی در فیلم یک روز بخصوص
حامد چارهای جز پذیرش این مسیر نداشته است و این همان حالتی است که برای بیننده پیش میآید. قهرمانش ناگاه از مرتبه اخلاقی که به آن خو کرده سقوط میکند و مخاطب چارهای جز پذیرش ندارد. سقوط اخلاقی حامد هم همانطور که یکباره رخ نمیدهد، همانگونه هم به تمام ابعاد زندگیاش تسری مییابد. حامد صادق و اخلاقمداری، حالا که مجبور است برای نجات جان خواهرش هرکاری بکند، کم کم یاد میگیرد دروغ بگوید. ابتدا به نزدیکانش دروغهای مصلحتی میگوید و بعد در جریان معامله هم دروغ میگوید و درنهایت با عبور از خانه آخر، تمام موازین اخلاقیاش را زیر پا میگذارد. تفاوت دیگر موقعیت حامد با شرایطی که در فیلمهای مشابه، مثل «سارا و آیدا» دیدهایم این است که نزول اخلاقی حامد به بهای آبروی کسی تمام نمیشود. چیزی که حامد برای آن میجنگد بیش از آبروست، حامد برای جان خواهرش میجنگد. در ابتدا که حامد تصمیمش را از خانواده و دوستانش پنهان میکند، شاید خیلی درکش نکنیم اما وقتی دیگران به مرور در جریان امور قرار میگیرند انگیزه حامد برایمان معنا میگیرد. حامد با پنهانکاریاش آنها را از رنج سقوط دور نگه داشتهاست. خواهرش وقتی از ماجرا آگاه میشود تصمیم میگیرد به این کار تن درندهد؛ اما وقتی با عواقب تصمیمش روبرو میشود میترسد و پا پس میکشد، میپذیرد که تا پایان عمرش با این عواقب زندگی کند، اما زندگی کند. بین مرگ و زندگی بدون هیچ تعللی زندگی را انتخاب میکند و خود را اسیر یک عمر عذاب وجدان میکند.
همایون اسعدیان و مصطفی زمانی در پشت صحنه فیلم یک روز بخصوص
اسعدیان با ترسیم موقعیتی از بیاخلاقیها، سودجوییها، بیتفاوتیها و کمبود امکانات حاکم در جامعه پزشکی و فرایندهای درمانی، بیاخلاقی جامعهای را ترسیم میکند که هرروز بیشتر در گرداب این رذایل غرق میشود. وقتی حامد از سودابه (پریناز ایزدیار) میپرسد که اگر خواهر خودت در چنین شرایطی بود، چه میکردی؟ درواقع مخاطبش همه ماست و همانگونه که سودابه سکوت میکند ما هم چارهای جز سکوت نداریم. پایان«یک روز بخصوص» هم در راستای فضای فیلم است و بیننده را کاملاً درگیر این فضا میکند. در نهایت ما نمی فهمیم که آیا حامد تصمیم گرفته به این بازی پایان دهد یا در موقعیت قرارگرفته است. حامد در شرایطی قرار گرفته که هر راهی برگزیند، عقایدش را زیر پا له کرده است. به همین دلیل است که سکانس پایانی فیلم در عین موجز بودن بسیار گویاست. شکستن حامد در این سکانس شکستن همه باورهای ما به داشتن جامعه ای مسئول است. شرایط به گونه ای به ما دیکته شده است که چاره ای جز سقوط در پیش نداریم و تلخی این حقیقت در گریه های حامد کاملاً منعکس است.
فرهاد اصلانی در فیلم یک روز بخصوص
از طرف دیگر «یک روز بخصوص» را می توان دومین فیلم جشنواره دانست که به مسئله اهدای عضو می پردازد، گرچه رویکرد این فیلم بسیار غیرمستقیم تر از «فصل نرگس» نگار آذربایجانی است. مصطفی زمانی تاکنون چنین بی پروا و جسور ظاهر نشده است. بی شک نقش حامد بهترین نقش آفرینی وی تا امروز است. به هرحال بعد از چند روز از آغاز جشنواره بالاخره فیلمی قابلاعتنا و دوست داشتنی دیدیم و کمی به ادامه کار امیدوار شدیم. گرچه با پایان فیلم، ذهن بیننده تازه درگیر فضای داستانی بی نظیری که اسعدیان آفریده است می شود. به نظر می رسد یکی از جدی ترین رقبای سیمرغ درجایی که انتظارش نداشتیم سر برآورده است.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.