نقد فیلم روزی، روزگاری در امریكا: آخرین یادگاری لئونه
هوتن زنگنه پور : بعد از اینكه در دهه هفتاد موج نوی سینمای امریكا جریان یافت و كسانی چون كوبریك، مارتین اسكورسیزی (به خصوص در فیلم راننده تاكسی و گاو خشمگین) و فرانسیس فوردكاپولا...
14 آذر 1395
بعد از اینكه در دهه هفتاد موج نوی سینمای امریكا جریان یافت و كسانی چون كوبریك، مارتین اسكورسیزی (به خصوص در فیلم راننده تاكسی و گاو خشمگین) و فرانسیس فوردكاپولا (به خصوص در سری پدرخوانده) سردمدار این حركت نوین سینمایی با پرداخت به لایههای سطحی جامعه و نهادینه شدن خشونت شدند «سرجیو لئونه» كه در ژانر وسترن به ویژه با فیلم خوب، بد، زشت اسم و رسمی یافته بود از قافله عقب نماند و با روزی، روزگاری در امریكا دوباره خود را بر سر زبانها انداخت. این فیلم با مدت زمان طولانی (حدود سه ساعت و 45 دقیقه) از فیلمنامه محكم و روایتهای زنجیر شده منسجم و گیرا بهره میبرد و مخاطب را تا ثانیه آخر فیلم بر جای مینشاند.
روزی روزگاری در آمریکا با اینکه حتی در اسکار برنده یک جایزه هم نشد اما از شاهکار های سینما دانسته می شود و به راستی هم همین گونه است. سر جو لئونه داستان فیلم را با الهام از رمان آدمکش ها اثر هری گری خلق کرد و آن را به نحوی گسترش داد که داستان فیلم به 400 صفحه تبدیل شد. سال ها طول کشید که لئونه حق رایت کتاب هری گری را بخرد و فیلمش را براساس آن بسازد.
لئونه یك داستان گانگستری و جذاب را بهانه نمایش روابط فراموش شده انسانی و ارزشهای سهل و ممتنع فطرت انسانی میكند، انسانهایی كه نسبت به دیگران خشن، بیمبالات و بیعار هستند اما در ارتباط با یكدیگر عشق، وفاداری، جوانمردی و احترام را میشناسند. در این فیلم پیچیدگی موجودی چون انسان بیش از پیش نمایان میشود و زیادهخواهی و غرضورزی او به سخره گرفته میشود.
داستان فیلم در سال 1968 شروع می شود و سپس به زمان حال می آید. 4 پسر که دوتای آن ها نوجوان و دو تا کودک بودند برای بدست آوردن پول در مهمانی های کوچک افرادی را که مست بودند لخت می کردند و لباس ها و وسایل با ارزش آنها را می گرفتند. سر دسته ی آنها نودولز بود که از همه بزرگتر بود سپس طی ماجراهایی نوجوان دیگری به نام مکس به جمع آنها می پیوندد و...
نودلز (با بازی زیبای رابرت دنیرو) انسانی خودشیفته و بیعار است كه جز اسلحه و دوستان گانگسترش همدمی نداشته است؛ اما از طرفی با یك عشق ناكام دست و پنجه نرم میكند. لئونه در فیلمهای خود بر دوشخصیتی بودن قهرمانهای خود تاكید میكند و بیننده را در جدالی سخت برای غور و مكاشفت با این شخصیتها درگیر مینماید. این فیلم بعد از یك بار دیدن تا مدتها در ذهن میماند و انسان را درگیر كشف روابط آدمها میكند، چیزی كه در لایههای سطحی داستان قابل رویت و مكاشفه نیست. آدمهای داستان رفیقی جز یكدیگر و اسلحه ندارند و شاید خودشان به گونهای اسلحهای پر از فشنگ باشند، تعبیری كه سرجیو لئونه با موفقیت بدان دست یافته است؛ كانالیزه كردن خشونت با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی انسان را خطرناك میكند. البته او نقش فقر مادی و فرهنگی را نادیده نگرفته است.
داستان در مورد چهار گانگستر در سالهای 1920 به بعد است و بسیار پراكنده آغاز میشود اما كمكم شوك وارد بر بیننده از بین رفته و مخاطب جای خود را در داستان پیدا میكند. روزی روزگاری در امریكا فیلمی گانگستری است اما نیازهای انسانی را به خوبی نمایش میدهد. فیلم تا لطیفترین احساسات آدمی نفوذ میكند و هر بینندهای را به تفكر درباره امیال و غریزههایش وا میدارد. اسلحه یك بلای اجتماعی است همینطور كه مورز و مكس (با بازی جیمز وود) هستند. فیلم بسیار وزین پرداخت شده است و در فرصت دادن به مخاطب برای تفكر و تردید بیرحمی نمیكند. لبخند مورز در پلان آخر فیلم تعابیر مختلفی میتواند داشته باشد. شاید مورز به زندگی سراسر نكبتبار خود میخندد. شاید او نعشگی را میستاید، چیزی كه همه عمر بدان نیازمند بوده است. شاید هم این خنده لئونه است كه با لبهای رابرت دنیرو متجلی میشود، خندهای كه موفقیت بیشمار فیلم را فریاد میكند.
موسیقی فیلم (كه انیو موریكونه آن را ساخته است) نیز متناسب و با دكوپاژ همراه است. روزی روزگاری در امریكا فیلمی است درخور توجه، كه باید از زوایای مختلف به آن نگاه كرد. بی شك این فیلم یكی از شاهكارهای سرجیو لئونه است.
این گران ترین و واقع گراترین مکاشفه ی لئونه از اسطوره شناسی و دنیای «نو» و شرحی غمگنانه از رؤیای امریکایی است. بهره گیری از بازیگران برتر برای ایفای نقش های اصلی و فیلمبرداری شایان توجه تونینو دلی کولی، این آخرین و شاخص ترین اثر لئونه را در زمره ی آثار ماندگار در ارائه ی تصویری «واقعی» از آمریکا قرار داده است.
شش فیلم نامه نویس از جمله سر جیو لئونه در نوشتن این فیلم که بیش از سه ساعت به درازا می کشد همکاری کردند. سرنوشت گانگستر های یهودی در آمریکا و در شهر نیو یو رک در سه مقطه دهه بیست تا ۱۹۳۳ که دهه ممنوعیت مشروبات الکلی در آمریکا بود و در دوران پس از آن و عاقبت در ۱۹۶۸ به نمایش در می آید. رشد شیره کش خانه های چینی در دوران ممنوعیت مشرو ب های الکلی در فاصله ۱۹۲۰ - ۱۹۳۳ بسیار آموزنده است.
این فیلم دو نسخه دارد. نسخه اول که سانسور دو صحنه تجاوز ندارد ۳ ساعت و ۴۷ دقیقه است. نسخه سانسور شده چند دقیقه کمتر. همین چند دقیقه سانسور سبب قهر سرجیو لئونه از سینمای هالیوود تا آخر عمرش شد. ظهور و افول گانگستر های یهودی موضوع فیلم است و بازی رابرت دنیرو دیدنی است و پایان فیلم از لحاظ تاریخی و سط فیلم است و گانگستر محکوم به فراموشی با کمک نگاری شیره تریاک است. خوب است بدانیم که گانگستر ها در آمریکا فقط ایتالیایی نبودند. روس های یهودی در کنار چینی ها قبل از جنگ دوم در آمریکا کولاک می کردند.