به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
این فیلم در ردیف کمدیهای اسکروبال (بوالهوسانه) قرار میگیرد که قرار است با هر ترفندی بخنداند. هرچند که مصادره تلفیقی است از نهنگ عنبر و بارکد «مصطفی کیایی» که مشتی نوستالژیک دهه ۵۰ با مشتِ مثلاً آهنین اعتراض، همراه میشود، اما بهرسم همیشگیِ کمدیهای گیشه محور، هویت مصادره پوچ و بیمایه است. علت این بیمایگی نیز در فقدان ادبیاتِ ماقبل نمایش کمدی مثل رمان و نمایشنامه و…در سینمای ایران است. سینما ترجیح میدهد بهجای طراحی شخصیت و موقعیت کمدی، یکراست سراغ دیالوگنویسیهایی از جنس متلک سیاسی و جنسیتی برود.
کمدی در سینمای جهان، با تمام تنوع و حیثیت معنایی خود، مأموریت و وظیفهای دارد که کارگردانها بهخوبی از آن برای بیان ایدهها و مبانی خود استفاده میکنند؛ زیرا کمدی، ژانر خوش تلفیق است و نمک غذای معانی میشود. کمدین هایی مثل استورجس و یا چارلی چاپلین، با فکاهی و طنز، عمیقترین مضامینِ ارزشی و پوزیشن ملی خود را بدون دیالوگ بیان میکردند و وقتی دهه ۳۰ و ۴۰، آمریکا درصدد معرفی نظام ارزشی خود به جهان شد، از کمدی رمانتیک موقعیت (سیت کام) استفاده کرد و افرادی مانند «هوارد هوکز»، «هارولد لوید» ظهور کردند که سبک فیلمسازی و تفکر آنها در دهههای بعدی بر «رابرت زمکیس»، «وودی آلن» و بسیاری دیگر اثر گذاشت.
اما سینمای کمدی ایران چون مشقِ کمدی صامت را انجام نداده است، در منزل اول مانده است و به تنهایی توانایی برپا نمودن موضوع و ایده را ندارد. علتش علاوه بر کمبود رمان کمدی، کممایگی مدیریتِ جدی در بیان باورها است و همچنین فقدان آموزش و باروری علاقه مندان به هنر که با کمترین شناخت و معرفت نسبت به جایگاه هنر و سینما پا به میدان خالی از سکنهای میگذارند که توهم نقش تربیت جامعه را در خود احساس میکنند و بد حادثه آنجاست که این سینمای کمدیِ روبه افول و کممایه، اصالت را در خود متصور میشود و به خود حق میدهد که مثلاً همه مافیاها و مسئولین فاسد را معرفی و افشا کند و خودش را همچنان مبرا و غنی بداند!