به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
* مشخصات فیلم انزوا
کارگردان: مرتضیعلی عباسمیرزاییـ نویسندگان: مرتضی علی عباس میرزایی و احمد رفیع زاده ـ تدوین: لعیا عباس میرزایی ـ موسیقی: پیام آزادی ـ فیلمبردار:مهدی ایل بیگی ـ بازیگران: امیرعلی دانایی، بهنوش بختیاری، شقایق فراهانی، لیندا کیانی، مهران رجبی، لعیا عباس میرزایی، جمشید هاشم پور و...
* داستان فیلم انزوا
در کوچه پس کوچه های خلوت یک شب معمولی، «زهره» (با بازی لعیا عباس میرزایی) از ناشناسی فرار می کند اما بر اثر تصادف می میرد. همسرش «پرویز»( با بازی امیرعلی دانایی) که شش سال در زندان بوده مرخصی می گیرد تا در تشییع جنازه همسرش شرکت کند؛ اما حرف هایی درباره خیانت همسرش از اطرافیان می شنود و ...
* نقد فیلم انزوا
جای تاسف است که در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر شاهد فیلمی هستیم که با الفبای فیلمسازی نسبت بیسوادی دارد. "انزوا" اولین ساخته «مرتضی علی عباس میرزایی» فیلمی بسیار ضعیف و غیرحرفه است. مهمترین مشکلات این فیلم را می توان ذیل عناوین زیر برشمرد:
ــ ضعف فرم و فاجعه تدوین:
فیلم سینمایی "انزوا" داستان ضعیفی دارد. داستان کشش مناسبی ندارد. پراکندگی در آن زیاد است و براحتی می توان گفت که ساختاری ندارد.
مخاطب بی مقدمه وارد داستان های فرعی می شود؛ غافلگیر می شود؛ و داستان ناتمام می ماند! گره های داستان آنقدر ناقص هستند که گره گشایی بی اهمیت است.
فیلم پر است از صحنه های بی ربط. دیالوگ های آن سطحی و عاری از زیبایی های کلامی است. فیلمنامه نیاز به "بازنویسی" دارد و مسلماً اگر بازنویسی شود داستان به کلی تغییر خواهد کرد!
تدوین فیلم فاجعه است. اصلاً در حد فیلم سینمایی نیست؛ پر است از برش های بسیار ناشیانه و غیر حرفه ای. تا جایی که می توان گفت فیلم نیاز به "بازتدوینی" نیز دارد.
صداگذاری ها اشتباه است و حتی در بعضی از صحنه های فیلم، صدا و تصویر با هم هماهنگ نیستند!
بازی بازیگرها نیز چنگی به دل نمی زند چرا که شخصیت ها پرمایه نیستند و غالب نقشها کوتاه و گذرا است.
موسیقی فیلم "انزوا" زیباست؛ اما تناسبی با فضای فیلم ندارد. تصویربراداری هم چندان جالب نیست و در مجموع کار خوبی از آب در نیامده است.
تنها نکته مثبت فرم، گریم فیلم است که بسیار خوب اجرا شده است؛ بویژه دیدن «جمشید هاشم پور» در ظاهری بسیار متفاوت، برای مخاطب جالب است.
البنه فراموش نکرده ایم که "انزوا" اولین تجربه سینمایی عباس میرزایی است و انتظار نداریم فیلمی بدون عیب و نقص باشد؛ اما توقع "ساختار استاندارد" از یک فیلم سینمایی، توقع زیادی نیست و اگر قرار است که یک فیلم، این را هم نداشته باشد بهتر است اصلا! ساخته نشود.
ــ پرداخت کلیشه ای به مضمون:
فیلم درباره "قضاوت زودهنگام" است. کارگردان در تصویری کردن این موضوع تکراری، به پرداخت کلیشه ای روی آورده است؛ همان شک به همسر.
پرویز از اطرافیانش درباره خیانت زهره چیزهایی می شنود؛ در ابتدا باورش نمی شود اما هرچه داستان جلوتر می رود شک او بیشتر می گردد تا جایی که تقریباً مطمئن می شود که زهره به او خیانت کرده است.
پس از آن کارگردان تصمیم می گیرد پرویز را نسبت به اشتباهش آگاه کند. پس تمام سؤالات پرویز با ساده ترین جواب ها پاسخ می یابند و او از اینکه به همسرش شک داشته احساس شرمساری می کند.
خلاقیتی در داستان "انزوا" نیست. پرداخت ضعیف است. پرداختن به موضوع خیانت تنها گزینه برای محکوم کردن قضاوت زودهنگام نیست؛ بلکه مخاطب داستان قوی تری برای درک این موضوع نیاز دارد.
ــ زندانی سیاسی یا قاتل حرفه ای؟!
در گذشته پرویز ابهاماتی وجود دارد که کارگردان فیلم تعمداً از پاسخ دادن به آن طفره می رود. او ظاهری مذهبی و انقلابی دارد و از دیالوگهایی که رد و بدل می شود معلوم می شود که درگذشته فعالیت های سیاسی و انقلابی داشته است.
خرید روسری برای دخترش بخوبی نشان می دهد که دین و مذهب تا چه اندازه برای پرویز اهمیت دارد. اما به نظر می رسد پرویز به عنوان یک مدافع انقلاب به آنچه می خواسته نرسیده است. مثلاً سختی های معیشتی مردم همچنان وجود دارد؛ وضع حجاب و امنیت تعریف چندانی ندارد؛ و پرویز هم خانه ای جز زندان ندارد.
فیلم به طرز مبهمی به این نکات اشاره دارد و سعی می کند بجای موضع گیری صریح و پاسخ روشن، فضا را گل آلود کند تا بتواند به راحتی از زیر بار اتهام بگریزد.
ــ تصویر سیاه از حجاب
فیلم سینمایی "انزوا" قشر فقیر و ضعیف جامعه را به تصویر کشیده است؛ آدم های اجاره نشین و کم بضاعت؛ و البته آدمهایی که ادعای مذهبی بودن دارند؛ قشرچادری! بله؛ در فیلم "انزوا" چادر به چنین قشری اختصاص دارد.
کارگردان خواسته یا ناخواسته تصویری منفی از چادر در ذهن مخاطب ایجاد کرده است. هیچکس دوست ندارد ظاهری شبیه افراد ناآراسته و بی سواد داشته باشد. علاوه برآن نوعی بدبینی نسبت به افراد چادری در ذهن مخاطب ایجاد می شود. شاید این، خواسته کارگردان نبوده اما ناخواسته این بدبینی منتقل شده است.
در فیلم می بینیم که چادر زن را از نظر امنیتی مصون نمی دارد و نگاه های مسموم و افکار پلید او را نشانه رفته است. زهره با اینکه چادر برسر دارد اما مورد سوءقصد قرار می گیرد.
از فیلم چنین برداشت می شود که قشر چادری نیز به دلیل فقر و کمبودهای عاطفی و حمایتی، به سمت فحشا کشیده می شوند. شخصیت های بد فیلم غالباً چادری و شخصیت خوب فیلم (گوهر) بدحجاب است. اگرچه فیلم درپایان حکم به بیگناهی زهره می دهد اما تصور منفی و منفوری که از چادر در ذهن مخاطب ایجاد شده با تبرئه زهره از بین نمی رود.
در ابتدای فیلم نیز صاحبخانه پرویز (با بازی «مهران رجبی») برای بیرون انداختن پرویز به دروغ روی می آورد و برای توجیه کارش به اصطلاحات مذهبی روی می آورد. او که ظاهری مذهبی دارد و شبیه نمازخوان های مسجدی است نیز به کودکان پرویز رحم نمی کند و حتی چند روز به او مهلت نمی دهد.
بنابراین می توان گفت که فیلم "انزوا" قضاوت ناعادلانه و یک طرفه ای درباره دین و نمادهای مذهبی داشته و پرداختش به این مسئله حرفه ای و منصفافه نبوده است.
در پایان باید گفت فیلم انزوا به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی چه به لحاظ فنی و چه از نظر محتوایی فیلم ضعیفی است و اصلاً در حد جشنواره نیست. بسیار ناراحت کننده است که پس از گذشت سی و پنج سال، در مهمترین جشنواره فیلم ایران شاهد فیلمی در چنین سطح کیفی هستیم؛ چرا که با وجود چنین فیلم هایی در جشنواره فجر، آینده روشنی در انتظار سینمای کشورمان نخواهد بود.
مرتضی علی عباس میرزایی اگرچه در اولین تجربه اش موفق نبوده، اما این بدان معنا نیست که آینده ای در سینما ندارد. فیلم "انزوا" تجربه ای برای اوست؛ اما باید بداند که فیلم ساختن به تنهایی اهمیت ندارد؛ بلکه آنچه مهم است ساخت "فیلم ارزشمند و با کیفیت" است.