به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
۱- چهل سالگی سنی است که انسان به تفکر وادار میشود، به گذشته اش مینگرد تا ببیند چه کرده، سنی است که زندگی اش را باور میکند و دچار تناقضات و بحرانهای روحی میشود که باید با آنها کنار بیاید و ریسمان زندگی اش را جمع کند.
۲- فیلم چهل سالگی بازخوانی و روایت یک عشق کهنه است که حالا مجالی یافته تا دوباره سر باز کند و از دل آن شخصیتها به اعمال و رفتارهای گذشتهشان نگرشی داشته باشند و البته قضاوت با تماشاگر است که کدام شخصیت در این سه راس مثلث محکوم و کدام مظلوم است .
۳- چهل سالگی فیلمیکاملا شخصیت محور است، شخصیت هایش هستند که باید داستان را جلو ببرند در واقع برای چنین فیلمی روند پیشرفت داستان باید به گونهای باشد که با همان سرعتی که همه چیز برای اوج درام ( دیدار دو عاشق قدیمی) آماده میشود شخصیتها هم خصوصیات و مولفههای خود را بروز دهند. قرار دادن فلاش بکها خیلی به جا و مفید است تا در عین پیشرفت داستانی گذشته آن ها را هم مرور کنیم .
۴- شخصیتها باید در این فیلم خیلی کار شده و عمق دار باشند و نباید به گونهای تصویر شوند که تماشاگر آنها را سطحی بنگرد، از مهمترین مشکلات فیلم همین است که آدمها در فیلم آن طور که باید باشند نیستند. لیلا حاتمی به عنوان زنی که تا حدودی از زندگی اش ناراضی بوده و به هیچ عنوان به تصوراتش نرسیده آن توداری و پرداخت خوب را بروز نمیدهد. محمدرضا فروتن در سکانسی فوقالعاده ضربه زننده به فیلم تمام زمینه چینیهایی که روی او انجام شده است را نابود میکند، او به عنوان فردی که مجال سرباز کردن این عشق را به همسرش میدهد تا در جریان این مورد زنش و زندگی اش را بشناسد با آن استراق سمع بچگانه شخصیت خود را نابود میکند و میشود آن شخصیت حسودی که با زمینه چینیهای انجام شده جور در نمیآید. راس دیگر این مثلث یعنی کیان (رهبر ارکستر) که قبلا مدل بوده است در این فیلم فقط خوش لباسیاش را به رخ میکشد. این جاست که فیلم از مهمترین رکنش یعنی شخصیتها ضربه میخورد.
۵- از لحاظ دراماتیک فیلم پتانسیل فراوانی دارد، رویارویی نگار و کیان میتوانست یکی از بهترین لحظات را رقم بزند به شرطی که کارگردان داستانش را فراموش نکند که البته این کار را میکند. قرار دادن داستان پادشاه و کنیزک که بسیار به داستان فیلم نزدیک است صرفا برای این قرار داده شده است که بیننده را به داستان نزدیک نماید در حالی که اشتباه همین جاست داستان آن قدر کشش و گیرایی دارد که بیننده آن را کاملا دنبال کند ولی این کار داستان اصلی را به حاشیه میراند و تمرکز را از اوج درام دور میکند .
۶- حضور آن بچه چه دردی از فیلم دوا میکند؟ گفتگوهای سطح بالا و سوالهای بی مورد به جز لوس کردن فضای فیلم چه کمکی به پیشبرد درام دارد؟ بازهم از داستان اصلی دور میشویم! آیا حضور عزتا… انتظامی تقلیدی از علی عابدینی هامون نیست؟ او قرار است خود محکمهای برای فروتن ایجاد کند تا او در بستری عرفانی به گذشته اش بنگرد حال آن که فلسفهی حضور خودش زیر سوال است. این ایرادها نه تنها داستان را به حاشیه میراند بلکه فیلم را هم از ریتم میاندازد.
۷- همه این مشکلات میتوانست فراموش شود در صورتی که نقطه اوج درام ـ رویارویی کیان و نگار ـ خوب از کار در میآمد ولی عملا این اتفاق نمیافتد، سکانسی را مثال میزنم که کیان وارد ایران شده و نگار منتظر حضور اوست، دقت کنید به ورود کیان ! از پله برقی بالا میآید و هیچ اتفاقی نمیافتد یعنی انگار نه انگار تمام مقدمات فیلم برای این لحظه در کار بودند! در رویارویی این دود هیچ گره ای باز نمیشود نه عشقی و نه حرفی ! البته باید محدودیتها و خط قرمز ها را نیز در نظر گرفت .
۸- به فلاش بکها دقت کنید فارغ از زمان مناسبشان که در فیلم قرار گرفته اند و به خوبی بیننده را به گذشته میبرند از لحاظ کارگردانی چه ارتباطی با فضای کلی فیلم دارد؟ سکانسهای مربوط به قدم زدنهای نگار و کیان آنقدر سرد و بی روح از لحاظ فیلمبرداری است که احساس میکنیم اصلا میان آنها عشقی در کار نبوده است! به فرارشان از دست پلیس نگاه کنید آیا این نوع فیلم برداری اصلا به فیلمهای درام و عاشقانه میخورد؟ دیدن این سکانسها بیشتر آدم را به فضاهای جنایی میبرد. بررسی این سکانس و سکانس های مشابه به خوبی ضعف های کارگردانی را نیز نشان میدهد .
۹- اما به موسیقی کریستف رضاعی گوش کنید، قدرت این مرد در تولید موسیقی مناسب سکانس های درام فوق العاده است هنوز طنین نوای موسیقیاش در کنعان در ذهن مان هست. فیلمبرداری کلاری هم با این که خیلی ساده است ( البته قاببندیها ) ولی کاملا با نوع فیلم جور است البته با سایر کارهای کلاری فاصله دارد ولی در مجموع قابل قبول است .
۱۰- چهل سالگی نام رمانی است از ناهید طباطبایی که در این فیلم اقتباسی کاملا آزاد از روی آن انجام شده و تغییراتی بس فاحش در آن دیده میشود، که شاید یکی از مشکلات فیلم همین وفادار نبودن به رمان باشد.
در این ده بند سعی کردم فیلم را واکاوی کنم، البته قضاوت برای خوب یا بد بودن باز هم با خواننده است همان طور که قضاوت برای شخصیت های فیلم با بیننده .
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]