به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
«دایره زنگی» فیلمی که هم اینک بر پرده سینماهای تهران ، در رقابت با سه فیلم دیگر اکران نوروزی روزگار میگذراند، اولین کارگردانی پریسا بختآور در سینمای ایران است که بر اساس فیلمنامهای از شوهرش اصغر فرهادی ساخته شده است. پیش از پرداختن به داستان فیلم و نقد زوایای مختلف داستان باید گفت که فیلم بر اساس دغدغههای فرهادی که تجلی پیشین آنها در فیلم موفق چهارشنبه سوری نمایان بود، بنا شده است. موفقیت فیلم در جلب مخاطب را در کنار لشکر بازیگران معروف سیما و سر و صدایی که در پی توقیف فیلم در جشنواره فجر بیست و ششم پدید آمد و باعث معروفیت فیلم شد را باید مدیون فیلمنامه کم نقصی دانست که فرهادی برای همسرش نگاشته و مخلص کلام آنکه اصغر فرهادی نشان داده است که بر دغدغهها و دلمشغولیهای خود سوار است و کار خود را در نگارش فیلمنامهای داستانی بر اساس آنها، خوب بلد است.
مقدمه دوم مربوط به فضای امر است که با ساخته موفق داریوش مهرجویی «اجارهنشینها» شباهتی غیرقابل انکار دارد و شاید، تماشاچی قدیمیتر سینما، از «دایره زنگی» ، «اجارهنشینهای 2» را می طلبد که از آن استقبال میکند. هر چند این تشابه حتی از فضای فیلم به محتوا هم اشاعه یافته است و صحنه جست و گریز و گلاویزی امید روحانی و مهران مدیری در پشت بام انباشته و مملو از دیشهای ماهواره ـ دایره زنگیها ـ یادآوری از صحنههای پایانی اجارهنشینها است با این تفاوت که در فیلم مهرجویی، درگیریها به فروریزی آپارتمان منجر شد اما درگیریهای دایره زنگی بر سر نصب و عدم نصب ماهواره بر پشت بام ، با تفاهم طرفین به نفع طرفداران نصب ماهواره (مهران مدیری) تمام میشود. فضای آپارتمان رو به آرامش گذاشته و از مخالف (امید روحانی) دلجویی میشود.
نکته پایانی به تکنیک داستانگویی فرهادی باز میگردد که همچون چهارشنبه سوری، این باز نیز وارد کردن شخصی یا اشخاصی از بیرون به فضای شکلگیری داستان، محمل بیان وقایع و داستانگویی میشود. اگر در چهارشنبه سوری، ترانه علیدوستی به عنوان خدمتکار شب عید، پا به خانه هدیه تهرانی و حمید فرخنژاد گذاشت تا گویی بیننده نیز همراه و همگام با شخصیت تازه وارد به کنکاش در زندگی دیگران پرداخته و از قصه و ما وقع آن خانه و ساکنینش سر در آورد، این بار نیز باران کوثری در نقش دختری خیابانی و دوست پسر یک روزه و نصاب ماهوارهاش نقش علیدوستی در چهارشنبه سوری را بازی میکنند.
«دایره زنگی» از آن دسته فیلمهایی است که نمیتوان آنها را صرفا سرگرمی بخش و به دور از مسائل سیاسی و انتقادات اجتماعی و فرهنگی به ساختار جامعه دانست هرچند گنجاندن شوخیهای خاص و پدید آوردن صحنههایی کمیک، به قصد کاستن از بار انتقادی فیلم ارزیابی میشود اما باید پذیرفت که فیلم حرف خود را میزند و تماشاگر نیز در کنار عکسالعمل به لحظات کمیک فیلم، پی به جان کلام فیلم میبرد.
آپارتمان ، جامعه ایرانی است در مدیومی کوچک و منحصر در 7 ، 8 ، 10 خانواده که بر سر مسأله نصب یا عدم نصب ماهواره (که اتفاقا از مسائل جدی اجتماعی ـ فرهنگی و حتی سیاسی روز ایران میباشد) اختلاف سلیقه دارند که این اختلاف سلیقه به مشاجره لفظی و کتککاری نیز میانجامد. اصغر فرهادی البته از کنار نصابین ماهواره که جهت تأمین نیازهای معیشتی و نه براندازی فرهنگی و هر چیز دیگری، به این کار اشتغال دارند نیز پرداخته و نیروهای انتظامی به عنوان تنها نهاد حضور دولت در فیلم را به برخورد سطحی با این مقوله از طریق دستگیری نصابین متهم میکند و در کنایه، شاید، این سوال را میپرسد که آیا تنها متهم یا متهم اصلی ماجرا نصاب است؟ این کنایه در کلام توأم با اشک ریزان پسر نصاب در ماشین پلیس و پس از دستگیری گنجانده شده است.
البته افراد جامعه نیز یا چندان بیمیل به نصب ماهواره نیستند و یا این عمل از سوی برخی شدیدا حمایت میشود. مخالفین عمده نیز به دلایلی غیر فرهنگی و به جهت حفظ ظاهر است که اعلام مخالفت میکند؛ تنها در کلام برخی از ساکنین ، مخالفتهایی به دلیل غیرقانونی بودن عمل و تأثیری که بر بچههای خانواده خواهد گذاشت ، به گوش میرسد. در مجموعه ، جامعهای که فرهادی ترسیم نموده است، هیچ مخالفتی برای نصب ماهواره به دلایل فرهنگی، بومی ، اجتماعی و ... ندارد و اکثریت عددی جامعه حتی موافق با نصب ماهواره است؟! تنها مخالف جدی،دولت (نیروی انتظامی) است که طرز برخورد آن نیز تشریح شد.
نکات ضد فرهنگی و ضد اخلاقی فیلم:
فیلم دایره زنگی که نخستین اقدام جهت اکران آن در جشنواره بیست و ششم فیلم فجر صورت گرفت، مورد توجه جدی منتقدان واقع شد اما از سوی هیأت نظارت، مناسب اکران تشخیص داده نشد و از جشنواره کنار گذاشته شد. موضوع فیلم به روز ، کمتر پرداخته شده و نزدیک به خطوط قرمز است، بازیگران مطرح سینمای ایران در آن حضور دارند و دست آخر اینکه شخصی چون اصغر فرهادی با سابقه چهارشنبه سوری ، سناریست فیلم است؛ اینها شاید، دلایل عمده توجه منتقدان به این فیلم بوده است. باید متذکر شد که این فیلم، با حذف پارهای از دیالوگها و صحنهها، آماده اکران شده است.
اما آنچه نگارنده را مجاب نموده تا یادداشتی البته قدری مفصل بر این فیلم بنویسد، وجود مسائلی است که از آنها به نکات ضد فرهنگی و ضد اخلاقی فیلم یاد میشود و مدعی است که در سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بینظیر است.
1ـ تماس و لمس بیسابقه زن و مرد
فیلم پر از صحنههای است که امین حیایی و نیلوفر خوشخلق تماس بدنی طولانی مدت، جالب توجه تماشاگر و بینظیر در سینمای جمهوری اسلامی را با هم دارند. اذعان میگردد که به جهت زوجیت این دو در عالم واقع، تماسها وجه غیر شرعی ندارند اما به تصویر کشیدن این تصاویر در فیلم، با توجه به اینکه بسیاری از تماشاگران از زوجیت واقعی آنها اطلاعی ندارند ناپسند است . ضمن اینکه ما در سالهای قبل شاهد بازی زوجهایی چون مسعود رایگان و رویا تیموریان، مهدی هاشمی و گلاب آدینه ... بودهایم اما در هیچ یک از فیلم ها جسارت ایجاد تماس بدنی چنانچه در دایره زنگی اتفاق میافتد ، نبودهایم.
2ـ استفاده از الفاظ و فحشهای رکیک
هرچند فحشهای فیلم از حد متعارف خارج نمیشود (که البته حد متعارف شده سالهای اخیر را منتقدان و تماشاگران حرفهای بهتر میداند!!؟) اما در این فیلم از فحشهای رکیک به صورت غیر صریح استفاده شده است. همچنین مسبوق به سابقه بوده است که کلامی در فیلم، به دلیل استعمال متأسفانه گسترده در سطح جامعه، به ذهن مخاطب متبادر شود اما در دایره زنگی ، صراحت به نحوی است که از حد تبادر میگذرد و ....
در صحنهای از فیلم امین حیایی اقدام به فحاشی علیه شخصی که ماشینش را ربودهاند میکند و میگوید : «مادر ...» اما همسرش دست روی دهان او گذاشته و او را منصرف میکند؛ به دلیل آنکه «بچه تو ماشین نشسته ، زشته» !
یا باران کوثری همراه با دوست پسرش به فروشنده گوسفند زندهای در کنار اتوبان برخورد میکنند که چوبی را در دست گرفته و تکان میدهد. شوخی زننده پسر با دختر بر سر آن چوب که کنایه از عمل جنسی دارد و استقبال دختر از این شوخی و ادامه دادن آن، از صحنههایی است که هر بینندهای را متعجب و گیج مینمیاد.
3ـ سکس پنهان
سکس پنهان به پدید آوردن صحنههایی گفته میشود که تماشاگر را تا لحظه وقوع عمل جنسی میبرد اما یا صحنه قطع میشود و یا موقعیتی پیش میآید که سکس آشکار نمیگردد. هر چند برخی از آن تعبیر به خود سانسوری نمودهاند اما باید توجه داشت که در این صحنهها هر چند سکس نشان داده نمیشود اما موقعیتی تعریف میشود که تماشاگر -ناخودآگاه ـ سکس را در ذهن خود ترسیم میکند و بنا به استدلال روانشناسان ، آثار مخرب آن بر تماشاگر از سکس آشکار نیز بیشتر است.
در صحنهای از فیلم، بر پشت بام آپارتمان و در خلوتی که میان باران کوثری و دوست پسرش ایجاد شده است، کوثری دستها را باز کرده و میگوید: «چقدر میدی که همین الان جلوی چشم همه ، بذارم بیای بغلم و لبم رو روی لبت بگذارم؟» !!؟
نگارنده چون بنابر تفصیل کلام نداشته است، از ذکر موارد متعددی که در فیلم زنان سنتی، امل و نفهم و مردان سنتی ، متحجر و عصبی مزاج شناسانده میشوند، کاراکترهای جزء نظام (امید روحانی به لحاظ ظاهر و نیلوفر خوشخلق که مدیر مدرسه است) را در زندگی شخصی همراه و مستفید از مظاهر غیر فرهنگی معرفی شده و فرزندان (در مورد امید روحانی) و شوهر (در مورد نیلوفر خوشخلق ) غیر متناسب با شاخصهای فرهنگی نظام معرفی میشوند و ... میگذرد که متأسفانه چون نقل و نبات در فیلمها استفاده میشوند و برای تماشاگر و منتقد عادی گشته است؛ همچنین است وضع نامناسب ظاهری اغلب خانمها و آقایان به لحاظ پوشش و فرم موهایشان که این مقوله نیز متأسفانه عادی تلقی میشود؟!
به زعم نگارنده ، تنها نقطه روشن فیلم جدا از شخصیت مناسبی که به نیروهای خدوم و متعهد نیروی انتظامی داده شده است (هر چند ، خالی از اغراق و انتقاد نیست که سابقا تشریح شده است) ، نگاهی مثبتی است که فرهادی به آینده دارد. در انتهای فیلم، دختر خیابانی و نصاب ماهواره دستگیر شده و مال بیتالمال (خودروی دزدیده شده) به بیتالمال بازگردانده میشود و مهمتر از همه اینکه هر چند نصب ماهواره تأیید میشود اما جامعه کن فیکون و ویران نمیشود و زندگی ادامه مییابد. تعبیر صریحتر این نگاه را در دیالوگهای پدر مهران مدیری(که سرهنگ بازنشسته شاهنشاهی است) باید جستجو کرد. او مرید تلویزیونهای فارسی زبان ضد انقلاب است و بنا به تحلیلهای آنها، عمر جمهوری اسلامی را رو به پایان ارزیابی میکند. سکانسهای مربوطه به نحوی همراه شدهاند که واهی و شوخی پنداشتن این ادعاها، از سوی فیلمنامه نویس و کارگردان واضح و همسو با نظر عمومی جامعه واقعی ایران مشاهده میشود.
نکته مثبت کارگردانی و بازیگردانی دایره زنگی را میبایست بازی گرفتن از مهران مدیری و محمدرضا شریفینیا در نقشهایی غیر از نقشهای کلیشهایشان دانست؛ هر چند عدهای از منتقدان این امر را به بختآور منتسب نکرده و آن را مدیون حضور مؤثر محمدرضا شریفینیا در مراحل ساخت و تولید فیلم دانستهاند.
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
[منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]