عصر یخبندان: دوره ی برخورد پنجمین اثر از سری مجموعههای انیمیشن عصر یخبندان، و آخرین عصر یخبندانی است که من تماشا خواهم کرد. بگونه ای این نقد غیرضروری است چراکه این عصر یخبندان: دوره ی برخورد فیلم نیست. آه که بر صفحه ی مالتیپلکس اکران شده اما در بهترين شرایط درحد کارتون بی ارزشی است که هرصبح شنبه میبینیم.
بچه ها از فیلم لذت خواهند برد. شوخی های بچگانه آنها را سرگرم خواهد کرد و خط داستانی احمقانه فیلم آنها را گیج نمیکند یا مانع لذتشان از سه بعدی دم دستی و پویانمایی خام دستانه نمیشود. اما برای بزرگسالان قضیه متفاوت است. مسلما این اثر برای افراد بالای ده سال نیست. اما بیشتر بچه ها برای آمدن به سینما نیازمند همراهی والدین هستند و بنابراین تماشاکردن این فیلم را نیز باید درلیست سختی های پدرمادر بودن قرارداد. برای من تجربه تماشای این فیلم غیرقابل تحمل بود و تمام تلاشم این بود که درطول تماشای فیلم خوابم نبرد.
انیمیشن "درجستجوی دوری" و "زندگی مخفیانه حیوانات خانگی"هنوز درحال اکران است. هردوی اینها نقص های خود را دارند اما میتوان آنها را فیلم واقعی نامید. درمقایسه با آن دو فیلم، عصر یخبندان دوره ی برخورد خجالت آوراست. این فیلم صرفا یک اخاذی است که از معروفیت و جذابیت کاراکترهای آشنا و یک نام سودآور برای پرکردن جیب کمپانی فاکس استفاده میکند. داستان فیلم به هیچ وجه برای منطقی بنظر رسیدن تلاش نمی کند و خب دلیلی برای اینکار ندارد چرا که ما آنقدر غرق دنیای کارتون ها شده ایم که ابتدایی ترین جنبه های روایت رها شده اند .
همه شخصیت ها بازگشته اند که البته اتفاق خوبی نیست. نام بردن از سه شخصیت اصلی عصر یخبندان ,مانی ماموت (صدای ری رومانو ) ، سید تنبل ( جان هارت )، و دیگو ثابرتوث ببر( دنیس لیری ) هرگز اینقدر هیجان انگیز نبوده اما درطول فیلم این آشناییت هم علاقه ی ما به فیلم را بیشتر نمیکند.این سه نفر با خانواده ی منی همراهی شده اند.
الی (ملکه لطیفه) ،دختر خانواده ،پیچز (کک پالمر) و جولین که بزودی فرزندخواندهٔ آنها خواهد شد (آدام دوین). همسر دیگو ،شیرا( جنیفر لوپز) و مادربزرگ سید (واندا سایکز). شخصیت گوزن سیمون پگ هم بازگشته است، یعنی جدای از جولین، تنها شخصیت های تازه وارد این فیلم شخصیت های کوچکتری مثل نیل دباک ویزل (نیل دیگرس تایسن) شانگری لاما ( جسی تایلر فرگوسن) و بروک (جسی جی) هستند.
همچنین اسکرت سنجاب هم بازگشته است. این مخلوق الهام گرفته شده از ویلی کایوت ،با چشمان بزرگ و عشق زیادش به بلوط یکی از نقاط قوت مجموعه های عصر یخبندان بوده است. قسمت اسکرت که از فیلم اصلی جدا میشود،نه تنها بعنوان یک مقدمه بسیار سرگرم کننده تر از کنش های شخصیت های سخن گو هست بلکه در کمپین های تجاری هم طرفدار زیادی دارد. اما در این فیلم حتی اسکرت هم اندکی خسته کننده شده است. در "عصر یخبندان: دوره ی برخورد " اسکرت بلوطی را در فضای خارج از جو زمین و بر یک سفینه ی فضایی دنبال می کند و سطح خلاقیت و انرژی دیوانه واری که درقبل داشت دیده نمی شود.
پس از مواجهه با حوادثی چون گرمای زمین ،دايناسورها و نزدیک شدن قاره ها ،اینبار پستانداران ماقبل تاریخی با انقراض موجودات یک سیاره مقابله میکنند. توده ای کهکشانی با هدف منقرض کردن نسل دوستان خزپوش ما بسمت زمین درحرکت است و باعث شده تا پیچز برنامه عروسی اش را بتاخیر بی اندازد و الی هم دست از غر زدن بر منی بخاطر فراموش کردن سالگرد ازدواجشان بردارد. اگر راهی برای منحرف کردن شهاب ستاره ای یافت نشود ، عصریخبندان ششمی نیز درکارنخواهد بود.
با اینکه سیر فیلم های عصریخبندان همیشه نزولی نبوده ، اما "دوره ی برخورد " بدترین فیلم این مجموعه است. با نهایت احترام به کارگردانان ثرومیر و گلن تی. چو(هردوی آنها فیلم های قبلی عصریخبندان را کارکرده بودند) ساخت این نسخه از عصریخبندان نه تنها اجباری بلکه کاملا بی پایه و اساس بنظر میرسد. من درک میکنم که در فضای اقتصادی فیلمسازی امروز ،تولیدات پرزرق و برق باید ادامه دار باشند. اما هیچ بهانه ای برای بی روح بودن و عاری بودن از خلاقیت فیلم وجود ندارد. دیزنی و دریم وورک دائما توليداتی را عرضه میکنند که برای فرد چهل ساله به اندازه یک بچه ی چهارساله جذاب است. ابدا هیچ کس "عصر یخبندان دوره ی برخورد " را در کنار نسخه ی قبلی قرار نخواهد داد.
مترجم: حسین ملاشاهی زارع
شناسه نقد : 3297156